۱۳۹۰ آبان ۲۲, یکشنبه

سئوالاتی پیرامون انفجار انبار مهمات سپاه پاسداران و رابطه آن با مرگ احمد رضائی


سئوالاتی پیرامون انفجار انبار مهمات سپاه پاسداران و رابطه آن با مرگ احمد رضائی و احتمال ارتباط آنها با یکدیگر

یکی از مهمترین سئوالات آن است که علل جابجاییِ مهمات به چه دلیل بوده است ? آیا برای جنگ احتمالی خود را آماده می کنند ? آیا این انفجارات به نوعی ارتباطی به اختلافات درونی رژیم دارد و نوعی تصفیه حساب درونی یا حذف فیزیکی جناح های رقیب است ? آیا واقعا دلیل انفجار مربوط به جابجائی مهمات یک زاغه متعلق به سپاه پاسداران بوده است ? آیا انفجارات عمدی یا سهوی بوده است ?چرا در طول 8 سال جنگ و جابجائی مکرر مهمات و رساندن آن به جبهه چنین حوادثی رخ نداد ? آیا هدف از 2 حادثه فوق رساندن پیامی به جناح های مشخصی از حاکمیت بوده است ? آیا طرح حذف مجمع تشخیص مصلحت نظام با مرگ مشکوک پسر محسن رضائی که دبیر آن است ارتباطی وجود دارد? چرا کشته شدگان سپاه از کادر های آن و همرزمان  محسن رضائی در سپاه بوده اند?
سایت محسن رضائی نوشت :  همزمان با شهادت جمعي از همرزمان محسن رضايي ، فرزند ايشان به طرز مشكوكي درگذشت .
معاون اطلاع رساني دبيرخانه مجمع تشخيص مصلحت نظام در گفتگو با پايگاه اطلاع رساني دكتر محسن رضايي ، با بيان مطلب فوق افزود: در حالي كه احمد رضايي در هتل گلورياي دبي در طبقه 18 اتاق 23 اقامت داشته به طرز مشكوكي در گذشته است .
شهرام گيل آبادي افزود: موضوع در حال بررسي است و به محض تكميل اطلاعات، جزييات آن منتشر خواهد شد .


 
وقوع یک یا چند انفجار مهیب که مناطقی از شهرهای تهران و کرج را به لرزه درآورده در حالی موجب تشویش و دلهره مردم پایتخت ایران و شهرستان کرج شده است که از علت و چگونگی و حتی محل انفجار اخبار متناقضی منتشر شده است. گفته می شود در جلسه مرکز مدیریت بحران کشور از تمامی مقامات خواسته شده به دلیل اهمیت امنیتی موضوع، با هیچ رسانه ای مصاحبه نکنند.
آنهم در شرایطی که ماموران سپاه پاسداران از ورود آمبولانسها و خودروهای آتش نشانی به محل انفجار خودداری کرده اند و آجازه ورود هیچ کس را به محدوده ای به شعاع سه کیلومتری پادگان شهید مدرس نداده اند.
سئوال دیگر حضور سردار تهرانی رئیس جهاد خودکفایی در محل حادثه و کشته شدن این فرمانده ارشد سپاه است. 
ناظران می پرسند اگر ماجرا بنا به آنچه روابط عمومی سپاه مدعی است، تنها جابجایی مهمات بوده چرا باید عالی ترین مقام جهاد خودکفایی در محل حضور داشته باشد؟
فراموش نباید کرد که در دقایق ابتدایی، خبرگزاری دولتی نظیر خبرگزاری مهر، اخباری را از حادثه منتشر کردند اما کمی بعد، این اخبار از خروجی ها حذف شد.
بر اساس این اخبار  ابتدا گفته شد، دو انفجار با فاصله 30 ثانیه در پادگان شهید مدرس سپاه رخ داده است. در خبر دیگری، مدیر بهداشت و ایمنی وزارت نفت گفت انفجاری هم در کارخانه صفادشت رخ داده است. 
از سوی دیگر، کیلومترها دورتر در شرق تهران لرزش انفجار احساس شد و حتی اخباری از شکسته شدن شیشه های منازل به گوش رسید. و این سوال را ایجاد کرد که شرق تهران چه ارتباطی با انبار مهمات در غرب کرج داشته است. ضمن آنکه شهروندان شمال تهران نیز صدای انفجار را شنیده اند.
طبیعتا اگر انفجار یک پادگان به قدری شدید بوده که شرق تهران را به لرزه درآورده است، چگونه خانه ها و ساختمان های نزدیک به پادگان و حداقل شعاع چند کیلومتری محل انفجار در غرب تخریب نشده است؟! آیا همزمان انفجار دومی در شرق تهران نیز صورت گرفته است؟
خبرگزاری فارس که از رسانه های نزدیک به سپاه پاسداران محسوب می شود در خبری چند خطی این انفجار را مربوط به یکی از زاغه های نگهداری مهمات متعلق به سپاه پاسداران دانسته است. اما به گفته منابع غیر رسمی زاغه مهمات سپاه پاسداران که در منطقه ملارد کرج قرار دارد، انبار تجهیزات تسلیحاتی موشکهای شهاب است.
 
در عین حال برخی منابع نیز اوضاع پادگان پارچین در شرق تهران را غیر عادی و آشفته گزارش کردند و از تلاش فرماندهان مبنی بر عدم درز اخبار مربوط به این پادگان به بیرون خبر داده اند.
خبرگزاری مهر در این باره نوشت که علاوه بر تهران، در کرج و به ویژه در منطقه عظیمیه نیز صدای انفجار موجب شکسته شدن شیشه ها و وحشت مردم شده است.
یکی از ساکنان شهر قدس به ندای سبز آزادی خبر داد که تمام شیشه های ساختمان های نزدیک به ملارد در اثر شدت انفجار فرو ریخته اند.
وی همچنین از تردد کم سابقه آمبولانسها و انتقال مجروحین حادثه به بیمارستانهای اطراف خبر داده است.
از سوی دیگر خبرگزاری فارس از اعزام تمام نیروهای پایگاههای آتش نشانی ملارد، صفادشت، شهریار به  پادگان شهید مدرس بیدگنه ملارد برای مهار یک آتش سوزی مهیب خبر داد.
این همه درحالی رخ داد که منابع رسمی بر وقوع تنها یک انفجار خبر می دهند و سپاه می گوید انفجار در اثر جابجایی برخی مهمات اتفاق افتاده است. منابع سپاه همچنین وقوع بیش از یک انفجار را رد می کنند و آن را صحیح نمی دانند. از ورود خبرنگاران به این پادگان نیز جلوگیری شده است.
با این حال در ساعات اولیه انتشار خبر، نماینده شهریار از دو انفجار خبر داده بود.
حسین گروسی با تأیید خبر دو انفجار پی‌درپی در حوالی شهر قدس از توابع شهریار در استان البرز گفته است: شدت دو انفجار به حدی بود که صدای مهیب و لرزش آن شیشه برخی ساختمان‌های در نزدیکی محل حادثه را شکسته و مردم را شهریار و شهر قدس را وحشت‌زده کرده است.
این نماینده مجلس افزوده: انفجار امروز در پادگان نظامی در روستای بیدگنه از توابع شهرستان ملارد در استان البرز اتفاق افتاده است که در آن بخش چشمگیری از زاغه مهمات منفجر شده است.
هنوز برآورد دقیقی از جزئیات حادثه، تلفات جانی و خسارت‌های مالی این حادثه در دسترس نیست، اما همین موضوع نیز محل ابهام و مناقشه است و متاسفانه به نظر می رسد انگیزه ای برای اطلاع رسانی شفاف به افکار عمومی در این باره وجود ندارد.
سپاه پاسداران از کشته شدن پانزده نفر خبر داده اما اخبار غیر رسمی حاکی اعداد و ارقام متفاوتی است و حتی برخی منابع تا صد کشته را برآورد کرده اند. گفته می شود تعداد قابل توجهی از کشته شدگان نیروهای رسمی سپاه بوده اند که در صورت صحت، بیانگر حساسیت محل انفجار است. زیرا در شرایط عادی اکثر حاضران در پادگان های سپاه را سربازان وظیفه تشکیل می دهند.
احتمال انتشار مواد شیمیایی
جلوگیری سپاه پاسداران و مقامات امنیتی جمهوری اسلامی از اطلاع رسانی شفاف درباره حادثه امروز، به افزایش شایعات نگران کننده ای دامن زده است.
بر اساس برخی اخبار غیر رسمی و تایید نشده، یکی از ساختمان های آسیب دیده در انفجار امروز، یکی از واحدهای تولیدی وابسته به شرکت صنعتی رجاشیمی بوده است. این کارخانه که وابسته به وزارت دفاع جمهوری اسلامی است، به تولید مواد شیمیایی می پردازد و در صورت صحت خبر آسیب دیدگی آن، احتمال انتشار مواد شیمیایی وجود دارد.
برخی شاهدان عینی در نزدیکی محل انفجار گفته اند که  دود خردلی رنگ و روشنی را در آسمان دیده و بوی بسیار بدی را حس کرده اند که بی سابقه بوده است.
بر اساس اطلاعات موجود، این منطقه، دارای دو پادگان است که یکی الغدیر و دیگری شهید مدرس نام دارد و پادگان الغدیر پدافند هوایی پادگان مدرس محسوب می شود.
این پادگان، از نظر توان لجستیکی در رتبه دوم پادگان های نیروی هوایی سپاه قرار داشته است و محیط طبیعی و جغرافیایی منطقه نیز به گونه ای است که هیچ یک از این پادگان ها و مراکز نظامی از اطراف قابل مشاهده نبوده اند.
گفته می شود این پادگان یکی از انبارهای نگهداری از موشک های شهاب بوده است ( ادامه مطلب در ندای سبز آزادی )

۲ نظر:

  1. playdude حدود ۴ ساعت قبل گفت:
    سوالهای مهمی در این نوشته مطرح شده ولی ربط دادنش به محسن رضایی به نظر من اصلا درست نیست. این آقا مدتهاست که ریش و پشمش ریخته و نظام هم برای خط و نشون کشیدن برای او چنین هزینه سنگینی رو رو دوش خودش نمیگذاره!

    پاسخحذف
  2. در بخش نظرات این لینک در بالاترین playdude محترم , به موضوع مهمی اشاره کرده است که در اینجا پاسخم را می نویسم.

    قبل از پرداختن به این موضوع باید مشخص کنیم که ساختار قدرت در نظام چگونه است.

    نظام جمهوری اسلامی حکومت چند حزب یا حکومت احزاب نیست بلکه از چند گروه بزرگ و چندین گروه کوچکتر مافیایی تشکیل شده است و هر گاه که نظام دچار اختلافات مهم درونی ( بر سر مقدار و چگونگی سهم از قدرت یا ثروت ملی ) می شود بسته به اینکه گروه های مافیایی منافعشان به لحاظ مالی و جایگاه قدرت بیشتر در کوتاه مدت و دراز مدت در نزدیکی به کدام سر اختلافات تامین می شود خود را به این سر یا اون سر اختلاف نزدیک می کنند که باعث می شود توازن قوا در هر مقطعی به این سر یا اون سر اختلاف کشیده شود و سازمان امنیت موازی , عوامل خودسر و لباس شخصی ها در واقع مربوط به نیروهای نظامی و امنیتی می شود که توسط هر کدام از این باندهای مافیایی در شرایط خاصی بر علیه مردم یا بر علیه یکدیگر استفاده می کنند .

    ضمنا خود سایت محسن رضائی بعد از مرگ فرزندش طوری خبر را منعکس کرد که بین این دو حادثه رابطه ای وجود دارد.( سایت محسن رضائی نوشت : همزمان با شهادت جمعي از همرزمان محسن رضايي ، فرزند ايشان به طرز مشكوكي درگذشت .)که در اینجا باز نیز سئوالاتی مطرح می شود که آیا به این وسیله محسن رضائی می خواسته مقام یک شهید را به پسرش بدهد و خود و خانواده را مظلوم جلوه دهد ? یا اینکه منظورش مخاطب خاصی است که ما نمی دانیم کیست و چه هدفی پشت این مطلب و خبر بوده است ? آیا محسن رضائی می خواسته است خود را مهم جلوه دهد به این وسیله و اینکه عددی است در حاکمیت ?
    در دنیای رسانه گاهی مطالبی درج می شود که در واقع منظور نویسنده مخاطب خاصی است و نه همه خوانندگان خبر یا افکار عمومی جامعه .
    زمانی که مطرح شد که مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز مانند پست ریاست جمهوری حذف خواهد شد رفسنجانی با آن مخالفت کرد و من نیز در مطلب کوتاهی نوشتم: در واقع با طرح حذف مجمع تشخیص مصلحت نظام و حذف پست ریاست جمهوری باعث خواهند شد که با تعداد زیادی از رانده شدگان از قدرت مواجه شوند که آنها را عملا در مقابل خود قرار خواهند داد چراکه هدفشان حذف آنها و محدود کردن دایره خودی ها و انحصار بیشتر در خوان یغما است که به نظرمن همین امر فروپاشی رژیم را تسریع خواهد کرد.اعلام خبر تشکیل گروهی برای بازنگری در قانون اساسی نشان می دهد که رژیم عزم خود را جزم کرده است که دایره قدرت را فشرده تر و متراکم تر کند که این امر باعث حذف بخشی دیگر از نیروهای رژیم از دایره قدرت خواهد شد و در واقع دامنه وجود مخالفین نظام را گسترده تر خواهند کرد( http://andishehnovin.blogspot.com/2011/11/blog-post_07.html )

    باید توجه داشت که رژیم وقتی مجمع تشخیص مصلحت نظام ( http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%AC%D9%85%D8%B9_%D8%AA%D8%B4%D8%AE%DB%8C%D8%B5_%D9%85%D8%B5%D9%84%D8%AD%D8%AA_%D9%86%D8%B8%D8%A7%D9%85 ) را در تاریخ ۱۸ بهمن ۱۳۶۶ توسط خمینی تشکیل داد به ظاهر به منظور حل اختلاف میان شورای نگهبان و مجلس شورای اسلامی به وجود آورد ولی در واقع مقامات جدید و سابقی را در بر می گیرد که به نظر من بدین وسیله مسئولین سابق باز خود را جزوی از نظام بدانند و در چگونگی سرنوشت اون مشارکت داشته باشند.( http://maslahat.ir/DocLib2/Irec%20Pillars/Irec%20council.aspx )
    بله خود محسن رضائی عددی نیست ولی هر کدام از این افراد در یک مجموعه قدرت و تعلقشان به یکی از باندهای مافیایی حکومت معنا پیدا می کند و حال سئوال این است که آیا برای ترساندن و رساندن پیامی به فرد یا افرادی در مجمع پسر رضائی کشته شده است ? البته اگر کشته شده باشد.

    پاسخحذف