۱۳۹۰ آبان ۸, یکشنبه

سایت آزادگی : به نظر شما، آیا آقای رضا پهلوی در آینده حکومتی ایران نقشی خواهند داشت؟


مدتی است که سلطنت طلبان بوی گوشت (کسب دوباره قدرت سیاسی ) به مشامشان رسیده است و آنان مست رسیدن به قدرت سیاسی شده اند.آنان تصور می کنند که 33 سال جنایات حکومت( اسلام ناب محمدی )جمهوری اسلامی ایران که نتیجه عملکرد خود نظام شاهنشاهی است با این حال برای آنان مشروعیت ایجاد کرده است چراکه جایگزین حکومتی نظام شاهی جنایات بیشتری نسبت به آنها انجام داده است  و بنابراین قادر خواهند بود که دوباره بر مردم ایران حکومت کنند و عقربه تاریخ را به گذشته برگردانند و در همین راستا شدیدا در دنیای مجازی فعال شده اند. برای تولد ملکه سابقشان ویدئو می سازند و هنر را در خدمت تفکر چابلوسانه و اغراق آمیز خود می گیرند و مدح و ثنای او را می گویند و فرح پهلوی را والاترین بانوی ایران می نامند و تولد او را در ماه مهر, ماه خدا می نامند.
به مناسبت تولد محمد رضا شاه پهلوی  در ماه آبان او را با کمال گزافه گوئی پدر ایران می نامند.
به قول میر زاده عشقی در شعر وطن :
پدر ملت ایران اگر این بی پدر است
بر چنین ملت و روح پدرش باید رید 

در ماه آبان به مناسبت تولد کوروش ویدئو می سازند و به جهانگشائی او می بالند و تلاش می کنند که احساسات ناسیونالیستی خفته ایرانیان را از خواب بیدار کنند تا بتوانند برای به قدرت رسیدن دوباره سلطنت طلبان از آن استفاده کنند و اینک در همان راستا و ادامه همان سیاست, در نظرسنجی سایت آزادگی نوشته اند :
به نظر شما، آیا آقای رضا پهلوی در آینده حکومتی ایران نقشی خواهند داشت
البته این نظرسنجی فقط مربوط به اعضای سایت آزادگی خواهد بود که نشان خواهد داد که چه مقدار از اعضای سایت آزادگی سلطنت طلب هستند.

بهروز سورن: قطره اشکی برای قذافی و لبخندی به روی آزادی و رهائی از دیکتاتوری



پیش از این نیز سالها قبل در نوشته ای که نمیدانم چه نام داشت و چه موضوعی,  نوشتم که در کوران حوادث اتقلاب می کشند و کشته می شوند و تحولات بنیادین در کشورهائی  با مناسبات دیکتاتوری و سرکوب از این مصائب دور نخواهد بود. تراژدی مقاومت و سرکوب, بالندگی و پرهیز از تغییر خواه نا خواه بوقوع خواهند پیوست. این موضوع نه از تمایل و نظر من که تجربه ای هنوز باقی است.  تجربه حوادث اخیر در کشورهای عربی دال بر این است که دیکتاتوری ها به خواست و اراده خود کنار نخواهند نشست و از تمامی ابزار موجود خود برای حفظ  مناسبات و سرکوب نارضایتی ها استفاده می کنند. گفتمان حفظ و استمرار قدرت و چپاول بود.
هم اکنون نیز در تعدادی از این کشورها سرکوب خونین معترضان در خیابان ها تداوم دارد و ماجرا هنوز تمام نشده است. در سوریه, یمن و بحرین و ...  تلاطمی در جریان است و همگان مطلعند. اینکه در آینده چه اتفاقاتی رخ خواهد داد و سرنوشت لیبی و مصر و تونس به کجا خواهد انجامید بحثی است باز و شواهد و قرائن دلیل بر این هستند که اهداف سرنگون طلبان در مخاطره است. بویژه در لیبی که از منابع سرشار نفتی برخوردار است و غرب بشدت به آن نظر دارد.
نقش ناتو در سرنگونی دیکتاتوری قذافی بارز است. بدون حمایت این نیرو سرنگونی قذافی با سوالات بسیاری مواجه بود و میتوان در نظر گرفت که مدتهای مدید درگیری و کشتار ادامه میتوانست داشته باشد. قذافی اما اگر چه کاخ های طلائی ساخت و میلیاردها دلار در کشورهای مختلف از جمله اتریش انبار کرد اما به هر دلیلی در کشورش ماند و توسط نیروهای مخالف خود کشته شد. لینک دردناک و نحوه کشته شدنش را در این آدرس میتوان دید.
قذافی هم همانند دیکتاتورهای دیگر  مشخصه های خود و حکومتی خود را داشت. جمع آوری ثروت برای خود و خانواده و سرکوب مخالفان از مختصات حکومت هائی هستند که خودکامه اند و خویشتن را حاکم بلامنازع جان و مال مردم کشورشان می دانند. حضور اندیشه و نقد و مخالفت را مانعی در برابر نیات خود می دانند و حصر و کشتار و تجاوز به حقوق انسانی را با ابزار نظامی و دولتی در پیش می گیرند.
یکی از زندانهای افشا شده وی را همراه جنازه های سوخته شده برخی از آنان در این آدرس می بینید.
خانمی که معروف به قاتل خون آشام زندانیان است را در بالای این نوشتار ببینید
بلحاظ دیپلماتیک نیز اینگونه نظام ها غیر از این نیستند و ظرفیت های ارتجاعی وافر خود را نشان می دهند. متن پیام قذافی را به احمدی نژاد را در زیر می بینید
عاليجناب دكتر محمود احمدي نژاد
رياست محترم جمهوري اسلامي ايران السلام عليكم ، و بعد
همزمان با حكم تنفيذ مجدد رياست جمهوري اسلامي ايران حضرتعالي و آغاز به كار حضرتعالي در دوره دوم رياست جمهوري ، خرسندم يكبار ديگر به جنابعالي تبريك و تهنيت گفته و آرزو نمايم كشور ايران را به بهترين وجه رهبري كرده و بتوانيد تمامي نيروها را در راستاي تحقق طرحهاي پيشتازانه خود كه در مراسم تنفيذ و تحليف به آن تصريح گرديد، بسيج نماييد.
يقينا انتخاب مجدد شما بعنوان رييس جمهوري اسلامي ايران ، فرصت تحقق مسايل مورد اشاره را براي جنابعالي بوجود خواهد آورد و در عين حال روابط برادرانه و زمينه هاي مشورت و همكاري بين دو كشور ايران و ليبي را در همه مقاطع و كليه سطوح و در جهت تحقق آرزوهاي مشترك و در راستاي خدمت به منافع دو ملت دوست و تمامي امت اسلام و نقش آفريني آنان در برپايي جهاني سرشار از عدالت ، صلح ، پيشرفت و كرامت و عزت براي همه كشورها و تمامي ملت ها گسترش خواهد داد.
اميدوارم مراتب تقدير و آرزومندي هايم را جهت دوام صحت و سعادت براي آنجناب و ملت برادر ايران در جهت پيشرفت و موفقيت روز افزون خود بپذيريد.

والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
برادر شما / معمر قذاقي رهبر انقلاب"
وی به طرز فجیعی در اسارت نیروهای مخالف در آمد و کشته شد. طبیعی است که مناظر کشته شدن وی دهشتناک است, انسانی نیست و چه خوب بود که وی به دادگاههای بین المللی تسلیم می شد و جامعه جهانی و انسانی او را محاکمه می کرد. چه زیبنده بود که او کشته نمی شد  اما مجازات میشد.
چنین شد و از اینگونه ناهنجاری ها در شرایط ملتهب انقلابی در برابر مستبدین که با همه توان خود از حاکمیت خویشتن دفاع می کنند نمیتوان پرهیز کرد. اشکی حتما برای قذافی باید ریخت و اینگونه فجایع همانطور که برای مخالفانش و آنانی که در زندانهای او بودند و حتی برای قاتل او که یکی از عموهایش را کشته بود باید ریخت. مصاحبه وی  با خبرگزاری  حکومتی فارس خواندنی است.
اینکه کدام اهرم ها در آینده لیبی نقش باز خواهند کرد و تغییرات در کدام جهت پیش خواهد رفت هنوز باز است. ناتو قطعا معادلات خود را عرضه می کند و نیروهای مذهبی نیز تقش خود را ایفا خواهند کرد. اما یک چیز را فراموش نکنیم که مردم هنوز مسلح هستند. مردم مسلح هنوز قدرت حقیقی که همان اسلحه است را در دست دارند.
مردم مسلح هنوز کابوس همه آنهائی خواهند بود که  در دل غش دارند. هنوز گفتمان ازادی و رهائی بسته نشده است. دفاع از قذافی کشته شده بلحاظ احساسی موجه است اما حمایت از نظام پلید و دائم العمرش بدینجهت که ناتو در این تحولات دخیل بوده است, بلحاظ سیاسی بی معنی است.
آیا جابجائی دیکتاتورها صورت می گیرد؟ و سپس ما بزودی از دیکتاتور بهتر و بدتر تئوری ها خواهیم ساخت؟
قطعا نیروهای آزادیخواه و دمکراسی طلب در میان تحول طلبان هستند و آرمانهائی دیگر در سر دارند. پشتیبانی و حمایت از اینان وظیفه ای است در برابر ما
داستان قذافی و ناتو همان قضیه چوب دو سر ( طلا ) است که راه به جائی نمیبرد.
بهروز سورن
29.10.2011

۱۳۹۰ آبان ۴, چهارشنبه

خطر دیپورت یک پناهنده سیاسی به دولت ترکیه


خطر دیپورت یک پناهنده سیاسی ترکیه به نام "مته تونجر"  به دولت آن کشور توسط کشور آلمان بسیار جدی و نگران کننده است. فردا پنجشنبه 27.10.2011 در دادگاه شهر Reclinghausen که در 15 کیلومتری شهر بوخوم  قرار دارد در مورد دیپورت او به ترکیه تصمیم گیری می شود. بنا به درخواست دولت ترکیه از دولت آلمان در یک اقدام غیر انسانی دولت آلمان اقدام به دستگیری این پناهنده سیاسی ترک نموده و قرار است در مورد تحویل دادن او به مقامات امنیتی ترکیه فردا دادگاه رای صادر کند. به دلیل سابقه بد تاریخی دولت ترکیه در برخورد با زندانیان سیاسی این اقدام تنها می تواند یک تبانی بر سر جان و سرنوشت یک انسان توسط 2 دولت باشد.  او با وجود اینکه همسرش  پناهندگی از دولت آلمان را دارد اما قرار است که دولت آلمان درخواست دستگیری و تحویل او به مقامات ترکیه را بررسی کند که در صورت صدور حکم دیپورت این تنها نقض آشکارحقوق بشر و حقوق اولیه انسانی یک پناهنده سیاسی دال بر تامین امنیت جانی او در کشور امن می باشد. از فعالین حقوق بشری , پناهندگی , سیاسی , انتظار می رود که به اشکال گوناگون ازحق پناهندگی او دفاع کنند  و اعتراض خود را به گوش نهاد های تصمیم گیرنده برسانند. در این راستا فردا در جلوی دادگاه آکسیون اعتراضی برقرار است که آدرس محل در خاتمه می آید.

reitzenstein str.1721
45657
 Reclinghausen

در ضمن در سایت ایندی مدیا آلمان نیز در مورد این خبر  نوشته شده است
   http://www3.de.indymedia.org/2011/10/318726.shtml

۱۳۹۰ آبان ۱, یکشنبه

میلاد والاترین بانوی ایران , فرح پهلوی (ع) خجسته باد


میلاد والاترین بانوی ایران , فرح پهلوی (س) خجسته باد 




لمس بودنت, مبارک , نازنین
حس بودنت, مبارک, بهترین
شمع وجودت , خونه کرد, روی زمین
دارم, فریاد می زنم, تولدت مبارکه, ای متین
رنگ چشمای قشنگت, بهترین
ای تو, ای زیبا, تو ای عاشقترین
بهمن و سردی و سرمای هوا
بودنت گرماست, تو ای , ماه خدا
برف و باران, سیل و طوفان
بودنت را, دوست دارم
تو, تو این, سرمای ماه هم ,آفتابی, داغ و سوزان

http://andishehnovin.blogspot.com/2011/10/blog-post_16.html

زمانی که این ویدئو را در سایتهای اینترنتی دیدم قصد داشتم که در وبلاگم نیز با زبان طنز سیاسی آن را نقد کنم و چنین تفکر عقب افتاده و ارتجاعی را به سهم خودم به چالش بکشم  ولی اینبار تصمیم گرفتم که با توجه به فهم و شعور خواننده وبلاگ چیزی در مورد آن ننویسم و صرفا با گذاشتن یک (ع) و یک ( س ) جلوی نوشته آن را به تمسخر و طنز بکشم و نقد ادبیات چابلوسانه و اغراق آمیز و مذهبی تهیه کنندگان ویدئو را به خوانندگان بسپارم تا خود قضاوت کنند.
البته در زیر این لینک در سایتهای اشتراک لینک راجع به آن بحث و نقد نیز شده است که جهت اطلاع در زیر این نوشته لینک آنها را می گذارم.


http://balatarin.com/permlink/2011/10/12/2756839
http://donbaleh.com/link/476952
http://www.azadegi.com/link/2011/10/12/113699





۱۳۹۰ مهر ۳۰, شنبه

گزارشی ازتظاهرات ضد سرمایه داری در آلمان و کلن


امروز شنبه22.10.2011  در برلین،  کلن، کیل، مونیخ، دوسلدورف و هانوفر نیز براساس الگوی “جنبش تسخیر وال استریت” در آمریکا، در اعتراض به نظام سرمایه داری و قدرت بیش از حد بانک ها تظاهرات کردند.
به گفتۀ فعالان حرکت اعتراضی موسوم به «فرانکفورت را اشغال کنید»، نزدیک به شش هزار نفر در شهر فرانکفورت تظاهرات کرده اند.
مرکز اصلی تجمع های روز شنبه در آلمان، شهر فرانکفورت اعلام شد که جمعی از معترضان در آن در برابر ساختمان «بانک مرکزی اروپا» چادر زده اند.

روز شنبه ساعت 11 تظاهرات ضد سرمایه داری که خبر رسانی آن توسط اینترنت صورت گرفته بود در کلن آلمان با حضورچند صد نفربرگزار شد که  آنارشیستها نیز در این تظاهرات حضور داشتند. برگزار کنندگان , از تظاهرات دانشجویان و دانش آموزان شیلی و مبارزات یونان و از تمامی کشورهایی که در آن  دیکتاتوری سیاسی و دیکتاتوری سرمایه وجود دارد حمایت کردند. در مسیر تظاهرات پلیس در جلوی تمامی بانکها ایستاده بود. در این تظاهرات تعداد شرکت کنندگان کمتر از هفته گذشته بود و به همان نسبت تعداد ایرانی ها نیز کمتر شده بود. در این تظاهرات هیچ کدام از اعضای احزاب ایرانی  و فعالین کمونیست و چپ مستقل در این آکسیون حضور نداشتند. در این تظاهرات برعکس دفعه قبل تعداد جوانان بیشتر شده بود.


از مبارزات دانشجویان و دانش آموزان و کارگران شیلی حمایت کنیم



اعتراضات دانشجویان و دانش آموزان شیلی نسبت به نظام آموزشی و هزینه سنگین تحصیلی همچنان ادامه دارد و هر چهارشنبه و برخی از روزهای دیگر هفته , خیابانها صحنه درگیری و مبارزه است. 
هزینه‌های سرسام آور تحصیل در شیلی، بسیاری از دانشجویان را به ترک تحصیل در این کشور و از سرگیری آن در کشورهای دیگر از جمله آرژانتین، واداشته است . 
دانشگاه‌های شیلی، گران‎ترین دانشگاه‌ها در منطقه آمریکای لاتین هستند به طوری که هزینه این دانشگاه‌ها ، 19 برابر از دانشکده‌های فرانسه و چهار برابر از هزینه‌های دانشگاه‌ها در پاریس بیشتر است.
دانشجویان، دانش‌آموزان و معلمان شیلی خواستار افزایش کمک‌هزینه تحصیلی و پایان دادن به پولسازی برای دانشگاه‌ها و آموزشگاه‌های خصوصی هستند. آن‌ها همچنین می‌خواهند به نظام آموزشی عمومی بیشتر رسیدگی شود تا خانواده‌های فقیر نیز بتوانند از مزایای آن استفاده ببرند.
دانشجویان و دانش آموزان تظاهر كننده خواهان استفاده از خدمات دانشجویی و وسایل نقلیه ارزان، اعطای وام های تحصیلی بیشتر، رفع نابرابری در مراكز آموزش دولتی و جلوگیری از خصوص سازی واحدهای آموزشی هستند.حکومت دست راستی سباستیان پینه‌را، میلیاردر محافظه‌کار شیلی با جدی‌ترین بحران‌ اجتماعی از آغاز روی کار آمدنش در مارس ۲۰۱۰ روبه‌روست که به ساختار نظام آموزشی این کشور مربوط می‌شود.
پینه‌را چندی پیش از کاهش شدید بودجه آموزشی در این کشور خبر داد و در پی آن اعتراضات دانشجویی آغاز شد.
این کاهش بودجه در حالی صورت می‌گیرد که شیلی در منطقه آمریکای لاتین از جمله کشورهای دارای بیشترین سرعت رشد اقتصادی به‌شمار می رود.
شیلی در حال حاضر چهار و چهاردهم درصد از تولید ناخالص داخلی خود را به آموزش اختصاص داده است که این رقم بسیار کمتر از هفت درصد پیشنهادی یونسکو است.
دانشجویان، دانش‌آموزان دبیرستانی و آموزگاران شیلی از اردیبهشت‌ماه سال جاری با اعتراضات خود خواهان اصلاحات بنیادی در نظام آموزشی این کشور شده‌اند.
مطابق سیاست نئولیبرالیستی دولت شیلی 80% هزینه های تحصیلی باید توسط خود دانشجویان پرداخت شود.
چهارشنبه (24اوت)آغاز دو روز اعتصاب عمومی در سراسر کشور شد. کارگران حمل و نقل و بخشهای دیگر خدمات عمومی به اعتراضات گسترده جنبش دانشجویی پیوستند
.ماه اگوست گذشته در تظاهرات دانش آموزان یک جوان 16 ساله با شلیک گلوله یک مامور پلیس کشته شد.
حکومت دست راستی شیلی به سرکوب دانشجویان , معلمان و دانش آموزان معترض با استفاده ازگاز اشک آور, باتوم و ماشین های آب پاش با فشار زیاد آنهم در فصل زمستان که بسیار غیر انسانی است ادامه می دهد و دربیشتر تظاهراتها تعداد زیادی دستگیر و زخمی می شوند.

۱۳۹۰ مهر ۲۸, پنجشنبه

نکاتی پیرامون کشته شدن قذافی و درس و عبرتی برای هواداران رژیم جمهوری اسلامی

پس از هشت ماه جنگ داخلی، مخالفین  با به دست گرفتن کنترل آخرین پایگاه هواداران قذافی در شهر سرت که همراه با کشته شدن دیکتاتور لیبی بود به حکومت 42 ساله او و خانواده اش پایان دادند.
در این جنگ بی حاصل برای قذافی ,( که شکست او حتمی ولی فقط زمان سقوط نا مشخص بود ) هواداران او که در این 8 ماه کشته شدند می توانستند راه خود را و سرنوشت و زندگی خود را با معمر قذافی گره نزنند و دست به مقاومت نزنند که در نتیجه هم خود زنده می ماندند و هم تا این اندازه از شهروندان و نیروهای مخالف کشته نمی شدند و تا این حد کشور لیبی با خاک یکی نمی شد و جنگ زودتر به پایان می رسید. البته مزدوران قذافی لااقل می بایست فقط به فکر جان خود هم که می بودند زندگی خود را با سرنوشت محتوم قذافی در این جنگ گره نمی زدند و آنان که برای قذافی جنگیدند در این 8 ماه و کشته شدند نهایت حماقت را مرتکب شدند و اینک نیز مزدوران بشار اسد نیز در حال گره زدن عاقبت زندگی خود به زندگی و عاقبت محتوم دیکتاتور سوریه هستند.
با سقوط هر دیکتاتوری در منطقه روحیه مردم در دیگر کشور های مشابه بالا می رود و به همان نسبت طرفداران و عاملان دیکتاتوری در کشور هایی مانند سوریه,  یمن , ایران و... روحیه خود را از دست می دهند.
سقوط رژیم جمهوری اسلامی نیز حتمی است ( دیر یا زود ولی سوخت و سوز ندارد) و با شناختی که از خصوصیات ایرانی ها وجود دارد در آخرین لحظه پشت خامنه ای و شرکا را خالی خواهند کرد و حماقت هواداران قذافی را تکرار نخواهند کرد.

Aufruf für Internationaltag der inhaftierten Bloggern

Freier Zugang zu Informationswelt zählt heutzutage zu den grundlegenden Menschenrechten.
Es ist zu erwähnen, dass Internet und Blogging-Aktivitäten für die Verwirklichung eines freien Zuganges zu den Informationen und vor allem für die Realisierung freier Meinungsäußerung enorme Leistungen erbringen.
Außer Beschränkung der Medien, Verhaftung und Folterung der Journalisten und Schriftsteller, zensieren und Filtrieren der klerikalen Regierungen massiv den Internet und die Blogger-Aktivitäten.
Die Feld-Aktivisten, darunter die Blogger sind hiervon besonders betroffen und haben infolge der intensiven Kontrollen durch die jeweiligen Regierungen ernsthafte Probleme.
In solchen Situationen verpflichteten uns. vor allem unsere menschliche Verantwortung, dass wir uns umso mehr für die freie Meinungsäußerung in der Gesellschaft und unter anderem im Internet einsetzen und, den Aktivisten helfen, die sich besonders für die Menschenrechte engagieren Dabei sind Ganz besonders die Bloggern zu unterstützen, die zum Opfer der Politik der jeweiligen autokratischen Regierungen geworden sind.
In Anbetracht dieser menschenunwürdigen Situation sehen wir uns verantwortlich, mehr denn je uns für die freie Meinungsäußerung in der Gesellschaft, somit auch in Internet einzusetzen und das Engagement der Aktivisten in der Verteidigung der Menschenrechte zu unterstützen. Die Unterstützung der Bloggern ist dabei umso wichtiger, weil sie immer wieder das Opfer der Politik der jeweiligen klerikalen Regime geworden sind

Daher möchten einige Gruppen von iranischen Bloggern auf diesem Wege die bürgerliche und Menschenrechtaktivisten, Institutionen der Menschenrechte, Journalisten und Medienleute sowie alle iranische Bloggern ansprechen und sie um Zusammenarbeit bitten. Ziel dieser Zusammenarbeit ist, den in Gefangenschaft befindlichen Bloggern unsere Solidarität zu zeigen und unsere wirksamen Unterstützungen zu leisten.
Wir iranische Blogger haben uns vorgenommen, die Menschenrechtaktivisten, Menschenrechtsinstitutionen, Journalisten und Massenmedien auf die triste Situation im Iran aufmerksam zu machen und sie zur Zusammenarbeit und Solidarität mit uns aufzufordern, um in Gefangenschaft geratene Bloggern ein effiziente Unterstützung zu leisten.

Die Aufforderung zur Zusammenarbeit ist daher sehr wichtig, weil die iranische Blogger selbst unter den extrem gefährlichen Bedingungen, politisch extremen Kontrollen und drohenden Repressalien bloggen können.Es sind bereits einige von diesen Bloggern inhaftiert mit den Namen Herrn Kohyar Goudarzi, Hossein Ronaghi Maleki, Mohammdsadigh Kabodwand, Sakha Rigi und mehrere weiteren iranischen Bloggern die der Repressalien des islamischen Regim ausgesetzt.
Wir befinden uns in einer beunruhigende Situation, wenn wir erfahren haben dass, dass der Blogger Omidreza Mirsayafi unter psychische Erpressungen und fehlende medizinisch notwendigen Versorgung im Jahre 2009 im Gohardasht-Gefängnis sterben musste und alle anderen Blogger sich derzeit von den Geheim- und Sicherheitsinstitutionen der islamischen Regierung ernsthaft bedroht fühlen.
Diese Art von Bedrohungen sind nicht nur im Iran, sonder auch in allen andern Ländern, die von ähnlichen Diktaturen, wie im Iran, geherrscht werden.

Aus oben angeführten Gründen schlagen wir:
den 16. November, zum internationalen Tag der Solidarität mit den inhaftierten Blogger zu benennen, alle uns zur Verfügung stehenden Möglichkeiten in Anspruch zu nehmen, um die Welt auf die herrschenden unmenschlichen, unerträglichen Gefangenschaftverhältnisse für die Blogger sowohl im Iran als auch in allen anderen Länder aufmerksam zu machen und mit allen Mittel dafür zu sorgen, dass alle inhaftierten Blogger so schnell als möglich wieder Freiheit genießen können.

Wir fordern daher alle Blogger, Menschenrechtaktivisten, Organisationen der Zivilgesellschaft und Verbände, die Webseiten auf,
  • sich an diese Bewegung zu schließen,
  •  je nach individuellen Möglichkeiten diese Bekanntmachung in weiteren .Fremdsprachen zu übersetzen und an die Anderen weiterzuleiten,
  • eigene Clips erstellen und durch Weiterleiten dieser Clips in den anderen Medien und. Webseiten für die Veröffentlichung und Verbreitung des Aufrufes zu sorgen.
  •  mit Ihren Unterstützungen das Vorhaben dem Ziel näher zu bringen,
  • ihre Informationen über die Lebens- und Arbeitsbedingungen der weiteren inhaftierten Bloggerin der Welt , deren Identität unbekannt sind , uns zur Verfügung zu stellen und für die Veröffentlichung, dieser zu sorgen um wir damit die Welt über solche Verhältnisse aufmerksam zu können.
Wir hoffen, dass durch unsere gemeinsame Solidarität mit inhaftierten Blogger und die Veröffentlichung der zurzeit herrschenden unmenschlichen Gefangenschaftverhältnisse den Druck der öffentlichen Meinung für die Freilassung der Inhaftierten zu erhöhen, oder zumindest eine Verbesserung der Bedingungen zu erreichen.
Wir bitten die Internationale Komitees zur Unterstützung der inhaftierten, ihre Vorschläge und Ihre Bereitschaft für Zusammenarbeit per E-Mail bzw. Weblog an die Organisatoren dieses Aufrufes mit dem Namen der Webseite oder Facebookadresse zu senden:
https://docs.google.com/spreadsheet/embeddedform?formkey=dEdWSVVLWlhuZktMZDJES1AtVjNyZGc6MQ

e-mail : Solidaritywitharrestedbloggers@gmail.com
Blog: http://www.Solidaritywitharrestedbloggers.wordpress.com
Facebook: http://www.facebook.com/pages/Solidarity-with-arrested-bloggers/125766367526538

۱۳۹۰ مهر ۲۵, دوشنبه

گزارش تظاهرات ضد سرمایه داری در کلن



روز شنبه ساعت 11 تظاهرات ضد سرمایه داری که خبر رسانی آن توسط اینترنت صورت گرفته بود در کلن آلمان با حضور بیش از 1000 نفر تا 1500 نفر برگزار شد.این تظاهرات را کسی ازپلیس اجازه نگرفته بود چراکه هر تظاهراتی را یکنفر باید مسئولیتش را به عهده بگیرد.در این تظاهرات پلیس سعی نکرد که تحریک کند یا با خشونت یرخورد کند که چنین سیاستی را در کل آلمان داشته اند که علت آن این است که نمی خواهند خودشان باعث شوند که به خرمن اعتراضات آتش بزنند که موجب شود توده های ناراضی بیشتری به خیابان بیایند . در این تظاهرات احزاب حضور نداشتند و برگزارکنندگان با حضور احزاب با پرچم و هویت حزبی موافقت نکرده بودند.
در تظاهرات افراد مختلفی بودند از جمله هکرهای «آنانیموس» یا نا‌شناس , دمکراسی واقعی همین حالا , اتک , آنارشیستها و ....
در مسیر تظاهرات پلیس در جلوی همه بانکها ایستاده بود. در جلوی یکی از بانکها تعدادی جوان که اکثرا زن بودند جلوی در بانک روی زمین نشسته بودند و بر علیه بانکها و سرمایه داری شعار می دادند و پلیس مقابل آنها ایستاده بود و پشت سر آنها یک ماشین پلیس پارک کرده بود تا بر تعداد افراد معترض در جلوی بانک افزوده نشود .  در جلوی یکی از بانکها هکرهای آنانیموس با ماسک معروفشان ایستاده بودند و اطلاعیه های خود را پخش می کردند. زمانی که تظاهرکنندگان به مقابل پلیس می رسیدند شعار می دادند "پلیس را روزهای شنبه بی کار و تعطیل کنید"


در اطلاعیه آنانیموس به آلمانی نوشته شده بود:



Hallo welt!
wir sind keine sekte,keine partei,keine verein,sie können uns nicht beitreten,es gibt keine Anführer,jeder kann Anonymous sein !
Ihr Nachbar,Friseur,Becker,Metzger,Gärtner,oder SIE!
Anonymous ist das was WIR daraus machen. 
wir vertreten die Freiheit,die freie Meinunngsäusserung und Gerechtigkeit im internet und auf der Welt.
Wir dulden keine zensur !
Wir fordern Frieden u.Gleichberechtigung für jeden Menschen,egal Welcher Hautfarbe o.Religion.
Wir verstehen,da die Schuldigen selber nur Opfer dind !!!
Wir vergessen nicht wer unrecht handelt,u.werden durch Streik u . Boykott darauf aufmerksam machen.
Ihr braucht uns nicht zu erwarten,denn wir sind schon da!!!
jedes mal wenn Unrecht geschiet!!!
Wir sind Viele,wir sind überall!!!
WIR SIND EINS, GETEILT DURCH UNENDLICH


Appello d’adesione per dedicare una giornata internazionale ai blogger imprigionati

Appello d’adesione per dedicare una giornata internazionale ai blogger imprigionati
Il libero accesso al mondo dell’informazione è considerato uno dei diritti fondamentali dell’uomo contemporaneo. Nel frattempo, i siti internet ed i blog hanno aperto la strada verso la realizzazione di questo diritto fondamentale alla libertà d’espressione. I governi della dittatura oltre a porre restrizioni ai media, ai mezzi di comunicazione indipendenti, a reprimere i giornalisti e gli autori, hanno posto la censura e dei filtri ad internet e hanno messo in seria difficoltà gli attivisti del settore, compreso i blogger. In queste condizioni la nostra responsabilità umana ci chiama a difendere il diritto alla libertà d’espressione nell’ambito reale e virtuale ed il diritto delle persone e delle nazioni al libero accesso ad internet e di sostenere fortemente i blogger, vittime della politica repressiva dei governi di dittatura.Pertanto un gruppo di blogger iraniani, con la presente invitano tutti i blogger, gli attivisti civili, le organizzazioni dei diritti umani, i giornalisti e gli adetti al lavoro, di formare un movimento attivo per sostenere ed esprimere la propria solidarierà con i blogger imprgionati. I blogger Iraniani hanno lanciato questa iniziativa in quando al momento un gran numero di blogger iraniani, compreso Kouhyar Goudarzi, Hossein Ronaghi Maleki, Mohammad Sedigh Kaboodvand, Sakhi Righi e tanti altri sono nei carceri della Repubblica Islamica dell’Iran in gravissime condizioni e sono sottoposti a severi maltrattamenti. Ricordiamo anche che altri blogger sono altresì costantemente sottoposti alle minacce da parte delle forze di sicurezza e della polizia. Tale repressione non si limita solo all’Iran. Tanti altri paesi sono in simile condizioni di repressione da parte dei propri governi. Oltre alla Repubblica Islamica dell’Iran, Birmania, Cina, Cuba, Corea del Nord, Vietnam, Arabia Saudita, Siria, Turkmenistan e Uzbekistan sono tra i governi nemici del libero accesso all’informazione e della libertà d’espressione nella rete, e attraverso la repressione e l’incarcerazione degli attivisti web, la censura, il filtering ed il rallentamento della rete, impongono un fortissimo controllo sullo spazio internet.Omid Reza Mir Sayafi, il blogger iraniano, arrestato nel 2009 da parte delle forze di sicurezza della Repubblica Islamica dell’Iran, è stato ucciso nel carcere di Gohardasht, in seguito alle pressioni psicologiche e la mancanza di soccorso medico. Il mondo ancora si ricorda dell’uccisione di Mohamad Nabous in Libia e Zakaria Rashed Alashiri in Bahrain nei carceci dei propri paesi nel corso dei movimenti civili dei paesi arabi. Senza dubbio tanti altri attivisti del web e blogger, i quali nomi non sono stati rivelati sono rimasti vittime di minaccie, incarcerazioni, torture e uccisioni.
Proponiamo pertanto che il giorno16 Novembre venga nominato come la giornata di solidarietà con i blogger imprigionati iraniani e quelli del resto del mondo, e che vengano impiegate tutte le misure e i mezzi neccessari a livello globale per la loro liberazione.
Inoltre chiediamo a tutti gli attivisti del web, i blogger , le organizzazioni e i siti internet di aderire a al presente appello e di pubblicarlo in qualsiasi modo che preferiscono come comunicati stampa, notizie, video clip, etc. nei vari media per sostenere gli obiettivi dello stesso. Chiediamo altresì che chiunque abbia notizie in merito ad un blogger imprigionato in qualsiasi posto del mondo, di trasmettere le relative informazioni agli amministratori della presente iniziativa e di agire per fare informazione relativamente alla violazione dei tali diritti fondamentali.
Speriamo che la solidarietà tra i blogger a livello mondiale possa aiutare a spargere notizie sulle condizioni dei blogger imprigionati e che infine la pressione internazionale e l’opinione pubblica risultino nella loro liberazione o per lo meno nel miglioramento delle loro condizioni.
Comitato Internazionale di Solidarietà per i Blogger Imprigionati
Per firmare e aderire all’iniziativa utilizzate il modulo sottostante:
https://docs.google.com/spreadsheet/viewform?formkey=dDJiUGFYd0tZUFBYNXM2bHJUNWZVdnc6MQ
e-mail : Solidaritywitharrestedbloggers@gmail.com
Blog: http://www.Solidaritywitharrestedbloggers.wordpress.com/
Facebook: http://www.facebook.com/pages/Solidarity-with-arrested-bloggers/125766367526538

“Call for Global Day of detained Bloggers “

Free access to the world of Information, considered as one of the fundamental human rights in today’s world. Meanwhile, the Internet and consequently, weblogs have opened a clear path towards the realization of right to life and freedom of expression. Authoritarian regimes in addition to restricting all independent media, arrest and persecution of journalists and writers, deal with the suppression, censorship and Internet filtering, and have caused serious problems for activists and bloggers. Under this circumstance, our responsibility is to defend freedom of speech in the virtual and real world and right of access to the free Internet for groups and individuals, Beside supporting the bloggers who have been serious victims of oppressive policies of dictator regimes.
Thus, a group of Iranian bloggers invite all bloggers, civil and human rights activists, journalists and the media, to an active movement in order to support the imprisoned bloggers and announce solidarity with them.
Iranian bloggers are facing intricate situations and lots of them as: Koohyar Goudarzi, Hossein Ronaghi Maleki, Mohammad Sadig Kaboudvand, Sakhi Rigi and so many others jailed in the Islamic Republic of Iran detention houses under the cruelest forms of tortures, so we have decided to start this call to action.
Also be noted that other bloggers are frequently subjected to military and security threats. This repression is not limited in Iran and in some other countries that are plagued the ruling dictatorship there are similar conditions.  In addition to the Islamic republic of Iran, countries such as Burma , China, Cuba, North Korea, Vietnam, Saudi  Arabia, Syria, Turkmenistan and Uzbekistan are also considered opponents of free access to information and freedom of speech. They take sever control over the Internet through repression and imprisonment of Internet activists, censorship of the internet and impede people to access the Internet
Omid Reza MirSiafi, arrested Iranian blogger in 2009, imprisoned in Gohar-Dasht, Karaj penitentiary, has been murdered by security forces due to stress and lack of medical assistances. And the world still remembers the killing of Mohammad Naboos in Libya, and also Hassan-El-Ashiri, a Bahraini blogger in prison during the course of Arab countries uprising movement in Middle East and North Africa. Undoubtedly, many unknown Internet activists and bloggers, still without a name in hand, have been threatened, imprisoned, tortured and killed.
Therefore, we recommend November 16th to be named as International Solidarity Day with Jailed bloggers to gain benefit of the possible tools and capabilities for spreading news about the bloggers imprisoned in Iran and around the world and leverage the maximum benefit for their release.



The bloggers, human rights activists, civil society organizations and associations and Web sites are welcomed to join this cause. For spreading manifest they are free for translating this paper and other news, making video clips, or reflecting it on the media regarding to the progress of this plan. And also If anyone has any Information and news about a jailed blogger start to spreading news forward and let the Organizing executers of this program to know.Finally, we hope the solidarity with Jailed bloggers, could affect their condition in jails, and consequently, due to pressure of local as well as international public opinion and active monitoring of international human rights organizations and NGOs, result into a betterment in their detention condition and subsequently their freedom.
Global Solidarity with detained Bloggers Committee.
Join us here:

https://docs.google.com/spreadsheet/viewform?formkey=dDJDMkpUMVpmZ1BmTXVYQl9YVl9IeVE6MQ
Contact information:
e-mail : Solidaritywitharrestedbloggers@gmail.com
Blog: http://www.Solidaritywitharrestedbloggers.wordpress.com
Facebook: http://www.facebook.com/pages/Solidarity-with-arrested-bloggers/125766367526538

۱۳۹۰ مهر ۲۴, یکشنبه

کسانی که شخصیت پرستند به شخصیت خودشان اعتمادی ندارند

والاترین , زیباترین, باهوش ترین , بزرگترین متفکر, دانشمندترین, مقدس ترین و.... اغراق آمیز و تبعیض آمیز و نشانه درک محدود نویسنده و گوینده آن است

250px-SorayaAndShah.jpg
100932351063.jpg
khameneyi-russia.jpg    
عکس 3 دیکتاتور


دوباره بت سازی ها شروع شد چراکه بوی کباب به مشامشان رسیده است  


کسانی که خود را شاه و ملکه می دانند از چنین ادبیات اغراق آمیزی در مورد خودشان لذت هم می برند و نیاز به چنین توهمات و گزافه گوئی هایی و شنیدن آن در مورد خود دارند و به آن دامن هم می زنند. 
 
حتی اگر یک جامعه بی حکومت و بدون دولت هم داشته باشیم که البته آرزوی من هست ولی انسانهایی که همان فرهنگ چابلوسی , خدا سازی ,تقدس گرائی ,انگ, اتهام ,تهمت ,دروغ ,لمپنیسم ,فحاشی ,جعل واقعیت ها , پرونده سازی , عدم صداقت , اپورتونیسم و ... را با خود حمل می کنند باز جامعه را دچار مشکل می کنند. 
 
متاسفانه ,از وقوع تحولی دموکرتیک در آینده نزدیکی در ایران مایوس هستم! به طور کل , فرهنگ چابلوسی , خدا سازی ,تقدس گرائی ,انگ, اتهام ,تهمت ,دروغ ,لمپنیسم ,فحاشی ,جعل واقعیت ها , پرونده سازی , عدم صداقت , اپورتونیسم و ... بعضی از انسانها را به خود آغشته کرده است و سراغ  اندیشه انسانی هم که بروند و از آن دفاع کنند فقط آن اندیشه را پوششی قرار می دهند تا این صفات خود را پشت آن پنهان کنند. در واقع شخصیتشان هیچ تغییری نمی کند و تازه باعث تخریب آن اندیشه نیزمی شوند.

۱۳۹۰ مهر ۲۳, شنبه

همکاران وبلاگ نویس از فراخوان برگزاری روز جهانی وبلاگ‌نویسان زندانی حمایت کنیم


از همکاران وبلاگ نویس , سایتهای اینترنتی , کانون ها , انجمن ها و به هر فرد آزادیخواهی به سهم خودم پیشنهاد می کنم که به فراخوان برگزاری روز جهانی وبلاگ‌نویسان زندانی بپیوندد و  به هر شکل ممکن و با ابتکار فردی خودتان از این حرکت حمایت کنید.
طبق آمار گزارشگران بدون مرز 125 وبلاگنویس در 10 کشور زندانی هستند.
جمهوری اسلامی ایران در کنار برمه، چین، کوبا، کره شمالی، ویتنام، عربستان سعودی، سوریه، ترکمنستان و ازبکستان از دشمنان اینترنت به شمار می‌رود.قطعا آمار وب نویسان زندانی اعلام شده بیش از این تعداد می باشد چراکه بسیاری از شهروندان وبلاگ نویس پس از بازداشت توسط حکومتهای سرکوبگر,  خانواده های آنها  مجبور به سکوت می شوند چراکه یا توسط دولتها مورد ارعاب قرار می گیرند و یا اینکه به آنها گفته می شود که رسانه ای شدن خبر دستگیری عزیزان شما به ضرر پرونده آنها خواهد شد و از طرفی دیگر چون آدم های شناخته شده ای نیستند  تا مدت زیادی خبر دستگیری آنها منعکس نمی شود و بعد از محاکمه این افراد ناشناخته حبس های طولانی می گیرند و دیگر اینکه بسیاری از وبلاگ نویسان به اتهامی سیاسی و به غیر از دلیل وب نگاری در زندانند که به هر حال وبلاگ نویس هایی هستند که در زندانند.
کشور های دیکتاتور زده به خوبی می دانند که رشد آگاهی و عبور اخبار از سد سانسور حکومت ها می تواند باعث از بین رفتن توهم آن بخشی از جامعه شود که همیشه زیر بمب باران خبری و تبلیغاتی حکومت ها بوده اند و با گردش آزاد اطلاعات توسط شهروندان وب نویس و خبرنگار, باعث خواهد شد که توده های مردم دیگر نسبت به دولت متوهم نخواهند شد و بالا رفتن سطح آگاهی مردم  باعث خواهد شد که برای احقاق حق خود به مبارزه برخیزند و تن به حاکمیت سرکوبگر ندهند.

برای پیوستن به امضاکنندگان می‌توانید فرم زیر را پر کنید:



برای ارائه ‌ی پیشنهادات و ارتباط با کمیته هماهنگی، می‌توانید با ما تماس بگیرید:
e-mail : Solidaritywitharrestedbloggers@gmail.com

Blog: http://www.Solidaritywitharrestedbloggers.wordpress.com

Facebook: http://www.facebook.com/pages/Solidarity-with-arrested-bloggers/125766367526538

با سپاس
نظام جلالی

۱۳۹۰ مهر ۲۲, جمعه

«فراخوان برگزاری روز جهانی وبلاگ‌نویسان زندانی»

دسترسی آزاد به دنیای اطلاعات، یکی از حقوق بنیادین بشر امروزی به‌شمار می‌آید. در این می‌ان، اینترنت و به تبع آن، فضای وبلاگ‌های شخصی مسیری روشن به سوی تحقق این حق حیاتی و گسترش آزادی بیان گشوده است. حکومت‌های خودکامه علاوه بر محدود کردن همهٔ رسانه‌ها و ابزارهای خبررسانی مستقل، دستگیری و شکنجهٔ خبرنگاران و نویسندگان، به سرکوب، سانسور و فیلترینگ در فضای اینترنت نیز پرداخته‌اند و فعالان این عرصه من‌جمله وبلاگ نویسان را با مشکلات جدی مواجه ساخته‌اند. در چنین شرایطی، مسئولیت انسانی ما حکم می‌کند که از آزادی بیان در فضای حقیقی و مجازی و حق دسترسی افراد و ملت‌ها به دنیای آزاد اینترنت دفاع نموده و از وبلاگ‌نویسانی که قربانی سیاست‌های سرکوبگرانهٔ دولت‌های خودکامه شده‌اند بصورت جدی حمایت نماییم.
از این‌رو، جمعی از وبلاگ‌نویسان ایرانی از تمامی وبلاگ‌نویسان، کنشگران مدنی و نهادهای حقوق بشری، روزنامه‌نگاران و اهالی رسانه، دعوت می‌نمایند تا پویشی فعالانه در جهت حمایت از وبلاگ‌نویسان در بند شکل دهند و همبستگی و همراهی خود را با آن‌ها اعلام نمایند. وبلاگ نویسان ایرانی از این جهت آغازگر این دعوت شده‌اند که هم اکنون با شرایط بسیار دشواری مواجه هستند و تعداد زیادی از وبلاگ نویسان ایرانی از جمله کوهیار گودرزی، حسین رونقی ملکی، محمدصدیق کبودوند و سخی ریگی و بسیاری دیگر در زندان‌های حکومت جمهوری اسلامی ایران و تحت سخت‌ترین شکنجه‌ها به سر می‌برند. یادآوری می‌کنیم که سایر وبلاگ‌نویسان نیز همواره در معرض تهدیدهای نهادهای امنیتی و نظامی قرار دارند. این سرکوب البته محدود به ایران نمی‌شود و در برخی دیگر از کشورهای دنیا که گرفتار حکومت‌های دیکتاتوری هستند نیز وضعیتی مشابه حاکم است. علاوه بر جمهوری اسلامی ایران، کشورهایی همچون برمه، چین، کوبا، کره شمالی، ویتنام، عربستان سعودی، سوریه، ترکمنستان و ازبکستان نیز از دشمنان آزادی دسترسی به اطلاعات و آزادی بیان در اینترنت به شمار می‌روند و از طریق سرکوب و زندانی کردن فعالان فضای مجازی، گسترش سانسور در اینترنت و ایجاد اختلال و کندی در آن، محیط اینترنت را به شدت کنترل می‌کند.
امید رضا میر صیافی، وبلاگ نویس بازداشت شده توسط نهادهای امنیتی رژیم جمهوری اسلامی ایران، در سال ۲۰۰۹ میلادی در زندان گوهردشت بر اثر فشار روانی و عدم دریافت کمک‌های پزشکی به قتل رسیده است و جهان هنوز قتل محمد نبوس در لیبی و زکریا راشد حسن العشیری در بحرین را در زندان‌های کشورهای متبوعشان در جریان جنبش آزادی‌خواه کشورهای عربی فراموش نکرده است. بی‌تردید کنشگران وب و وبلاگنویسان بسیاری هم بدون این‌ که نامی از آن‌ها آورده شود، ناشناخته و گمنام، تهدید، زندانی، شکنجه و کشته شده‌اند.
لذا ما پیشنهاد می‌کنیم روز۱۶ نوامبر به عنوان روز جهانی همبستگی با وبلاگ‌نویسان زندانی نامگذاری شده، از ابزار‌های و ظرفیت‌های ممکن برای خبررسانی دربارهٔ اوضاع وبلاگ نویسان زندانی در ایران و سراسر دنیا حداکثر بهره برداری و از اهرم‌های موجود برای آزادی آن‌ها استفاده شود.
همچنین از بلاگر‌ها، فعالین حقوق بشری و مدنی و سازمان‌ها و انجمن‌ها و وب سایت‌ها می‌خواهیم به این حرکت و فراخوان بپیوندند و برای نشر آن، هر گونه که مایلند، از طریق ترجمهٔ این اطلاعیه و سایر اخبار مربوط، ساختن کلیپ یا انعکاس آن در رسانه‌های نوشتاری، دیداری و شنیداری به پیشبرد اهداف این برنامه کمک نمایند. همچنین چنانچه اطلاعاتی از وبلاگ‌نویسان زندانی در هر گوشه‌ای از جهان دارند، در اختیار سازمان دهندگان این برنامه قرار دهند و خود نیز نسبت به اطلاع‌رسانی درباره نقض این حقوق اولیهٔ انسانی اقدام نمایند.
امیدواریم که همبستگی جهانی با وبلاگ نویسان زندانی، بتواند نسبت به اطلاع رسانی درباره وضعیت آن‌ها موثر واقع‌شود و نهایتا فشار افکار عمومی و نهادهای بین المللی منجر به آزادی و یا حداقل بهبود وضعیت آن‌ها شود.
کمیته همبستگی جهانی با وبلاگ نویسان زندانی
برای پیوستن به امضاکنندگان می‌توانید فرم زیر را پر کنید:
برای ارائه ‌ی پیشنهادات و ارتباط با کمیته هماهنگی، می‌توانید با ما تماس بگیرید:
e-mail : Solidaritywitharrestedbloggers@gmail.com
Blog: http://www.Solidaritywitharrestedbloggers.wordpress.com
Facebook: http://www.facebook.com/pages/Solidarity-with-arrested-bloggers/125766367526538



راه‌پیمایی جهانی برای دمکراسی، برضد فساد و اختلاس

قرار است روز شنبه ۱۵ اکتبر در ۴۵ کشور و در ۳۰۰ شهر جهان تظاهرات شود، تظاهراتی برای دست یافتن به دمکراسی بیشتر. جوانان اسپانیا پیشتاز این حرکت هستند. حرکتی که با بهار عربی مقایسه می‌شود...........



اعتراض‌ها در نیویورک با شعار
"خشمگین‌ها"
این جوانان خود را "خشمگین‌ها" می‌نامند. نامی برگرفته شده از کتاب "بر‌آشفته شوید" اثر استفان هسلز، سیاستمدار و نویسنده یهودی آلمانی تبار که در جنگ جهانی دوم تبعه فرانسه شد و از معدود جان بدربردگان جنبش مقاومت فرانسه در اردوگاه‌ کار اجباری نازی‌ها بود.
اعتراض‌ها در تل ‌آویو علیه گرانی که به سرعت در سایر شهرهای اسرائیل گسترش یافتا
...............جنبش "خشمگین‌ها" انتظارعدالت اجتماعی بیشتر را دارد و این که سیاست، افسار خود را کمتر دست منافع بازار بسپارد. تظاهرات ماه مه در "پورتو دل سول" نشان دردی طولانی بود که نه فقط جوان‌ها، که جامعه اسپانیا از آن رنج می‌برد. رنجی که محدود به اسپانیا نبود و نیست. جنبش "اشغال وال‌استریت"، شورش جوانان حومه لندن، اعتصاب‌ها و نا‌‌‌‌آرامی‌های یونان، تظاهرات در اسرائیل و اعتراض‌هایی که قبل و بعد از آن در بسیاری نقاط دیگر دنیا شروع شده و ابعاد جدیدی به خود می‌گیرد.
هسته‌های خودجوش
جنبش "خشمگین‌ها" بیشتر به شکلی خودانگیخته شروع شد تا سازمان‌یافته. خیلی از این جوانان عضوی از صدها گروه کوچک و پراکنده هستند. بسیاری از آن‌ها هم با هیچ سازمان و گروهی ارتباط ندارند و جوانان محله‌شان هستند که دسته جمعی در مقابل مثلا تخلیه خانه‌ای می‌ایستند، که صاحب‌اش توان پرداخت کرایه آن را ندارد.
تظاهرات تظاهرات "خشمگین‌ها" ماه‌هاست که ادامه دارد و دائما وسیع‌تر می‌شودتا به حال احزاب سیاسی واتحادیه‌ها نتوانسته‌اند کنترل این جنبش را در دست گیرند. تنها کاری که ‌آن‌ها کرده‌اند این بوده که برخی خواست‌های "خشمگین‌ها" را به شعار انتخاباتی خود تبدیل کنند.
کارلوس هوئرگا، زبان شناس و از اولین فعالان این جنبش می‌گوید نسل جدیدی پا به عرصه گذاشته که حق‌اش را می‌خواهد و مناسبات ناسالم را به پرسش و چالش می‌کشد. «جوان‌هایی با شغل و بدون شغل، دست در دست‌هم می‌خواهند به سیاستمداران ثابت کنند که زمان برای ‌آن که هرچه می‌خواهند بکنند، گذشته است.»

متن کامل خبردر  دویچه وله 



کش می دم آی کش می دم / عکس لو رفته صمد با عکس خر( رهبر شیعیان جهان ) در حین اختلاس


کش می دم آی کش می دم / عکس لو رفته صمد با عکس خر( رهبر شیعیان جهان ) در حین اختلاس 

پای نوشت: البته با پوزش از خری که در تصویر است و قصد توهین به خری که در عکس هست را نداشتم و هیچگاه حیوانات را با امثال خامنه ای نباید مقایسه کرد چون توهین به حیوانات است .

کاریکاتور کش نده از نیک آهنگ کوثر و یک عکس از خر رهبر کشی شیعیان جهان



اعتراف ایرونیوز به بحران اعتماد به سیاست مداران نظام سرمایه داری


بحران اعتماد شهروندان و عدم اطمینان آنان به سیاست مداران نظام سرمایه داری آنچنان عمیق شده است که تئوریسین های سرمایه داری  را به تکاپو انداخته است تا با ابزار رسانه ای خود راه های جدید کلاه گذاشتن سیاسی را بر سرمردم  پیدا کنند چراکه می دانند دیگر به راحتی نمی توانند تحت نام دمکراسی پارلمانی بر مردم مثل گذشته حکومت کنند و اینبار می خواهند تحت نام دمکراسی مشارکتی حکومت نامشروع خود را حفظ کنند.
در اینجا نگاهی به قسمتهایی از مطلب ایرونیوز در این زمینه می اندازیم
آیا سیاست زدگی ملتهای اروپایی جدیست

بین 150 تا 270 هزار نفر بنا بر گزارشهای منابع خبری مختلف، روز سه شنبه درمخالفت با سیاستهای ریاضتی دولت فرانسه و به درخواست اتحادیه های کارگری، به خیابانها آمدند.
این درحالیست که تنها دو روز قبل از آن، در حدود دو و نیم میلیون فرانسوی در انتخابات دور اول درون حزبی حزب سوسیالیست برای معرفی نامزد ریاست جمهوری به پای صندوق های رای رفته بودند.
دلیل این تفاوت چیست؟ آیا ارتباطی منطقی وجود دارد؟ آیا فرانسوی ها که به اعتصاب کردن شهره اند، حالا به اتحادیه های کارگری بی اعتماد شده اند و ترجیح می دهند خواسته های خود را با شرکت در انتخابات به پیش ببرند یا نه شرکت در انتخابات را هم کارساز نمی دانند؟
یک چیز قطعی است و آن اینکه حزب سوسیالیست فرانسه با برگزاری انتخابات مقدماتی دورن حزبی نشان داد که نسبت به عدم اطمینان شهروندان به سیاست مداران نگران است و به این موضوع اشراف دارد.
در جریان مناظره چهارشنبه شب بین فرانسوا هولاند و مارتین اوبری، هر دو بر این مسئله تاکید کردند.
مارتین اوبری در این مناظره تاکید کرد :“مردم می خواهند انتخاب کنند و دوست ندارند ما بگوییم چه تصمیمی بگیرند. انتظار من از انتخابات درون حزبی همین است و اگر قرار بر این بود که ما با هم به توافق برسیم دیگر چه لزومی داشت از مردم بخواهیم انتخاب کنند.”
فرانسوا هولاند ادامه داد :“در حالیکه ما انتظار حضور یک میلیون نفر را داشتیم نزدیک دومیلیون و 700 هزار نفر به پای صندوق های رای آمدند و این کار را با اشتیقاق و مسئولیت پذیری انجام دادند. بنابراین ما باید در پایان در راس قرار بگیریم.”
فرانسویها اولین ملت اروپایی نیستند که پیش از انتخابات اصلی ریاست جمهوری، انتخابات درون حزبی ترتیب داده اند. در واقع چپهای ایتالیا را باید آغازگران این سنت در اروپا دانست. از سال 2005 به بعد است که در سطح ملی رهبران احزاب چپ ایتالیا با هدف تغییر طبقه حاکم فاسد وبی توجه به دغدغه های اصلی ملت، این رویه را بنا نهادند و در انتخابات سال 2007 آنرا اجرایی کردند.
جنبش اعتراضی اسپانیایی ها که از ماه مه سال جاری آغاز شده را باید اوج سیاست زدگی ملتهای اروپایی و بی اعتمادی آنها به دولتمردان دانست. 89 درصد اسپانیایی ها و 83 درصد فرانسوی ها براین باورند که احزاب سیاسی فقط بفکر منافع حزبی خود هستند و کمتر به مردم عادی و مشکلات آنها فکر می کنند.
برگزاری انتخابات مقدماتی درون حزبی گواهی است بر قدرت یافتن دمکراسی مشارکتی و تحولی است در کارکرد تاریخی احزاب سیاسی در اروپا و همچنین در نقش اعضاء در تشکیلات احزاب، و شاید این احساس را در انتخاب کنندگان بوجود آورد که نظر آنها نهایتا اهمیت دارد.
اما آیا اروپا با این حربه می تواند اعتماد بربادرفته ملتهای خود به دولتمردان و بقول معروف سیاست زدگی آنها را ترمیم کند؟
چرا انتخابات مقدماتی فرانسه موفقیت آمیز بود؟
ما با بحران اعتماد در اروپا روبرو هستیم. مردم در حالت کلی به سیاستمداران اعتماد ندارند. آیا انتخابات درون حزبی مانند آن چه سوسیالیستها در فرانسه انجام می دهند می تواند حلقه ارتباطی را که باید بین رای دهندگان و سیاستمداران وجود داشته باشد ایجاد کند؟
درباره این موضوع با دانیل بوا، محقق علوم سیاسی در پاریس گفتگو می کنیم.
ساندرین دلورم: بیشتر تحلیلگران می گویند انتخابات درون حزبی سوسیالیستها در فرانسه یک موفقیت است. فکر می کنید چرا این موفقیت حاصل شد؟
دانیل بوا: احزاب در فرانسه نمایندگان شمار زیادی از مردم نیستند. فقط یک تا دو درصد مردم در احزاب عضویت دارند که رقم کمی است. به همین دلیل وقتی اعضای یک حزب شخصی را به عنوان نماینده برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری، که انتخابات مهمی در فرانسه است، انتخاب می کردند، مردم این احساس را نداشتند که این فرد نماینده واقعی آنها است.
ساندرین دلورم: انتخابات مقدماتی تقلیدی است از آنچه در آمریکا شاهدش بوده ایم. این روشی قدیمی در انتخابات آمریکا است و به نظر من فرانسویها تحت تاثیر رقابت باراک اوباما و هیلاری کلینتون قرار گرفته اند. این روش ابزار دیگری را برای تصمیم گیری در اختیار مردم قرار می دهد. شما لازم نیست فقط در روز رسمی انتخابات به نامزد خودتان رای بدهید، بلکه می توانید قبل از آن هم بین کاندیداهای مختلف فرد مورد علاقه خود را انتخاب کنید. من فکر می کنم فرانسویها از این طرح به این دلیل استقبال کردند که شمار زیادی از مردم گفتند به چپها تمایل دارند و می خواهند در انتخابات مقدماتی رای بدهند. این انتخابات، به نوعی به دموکراسی کمک می کند.
ساندرین دلورم: کشورهای اروپایی درگیر بحران بزرگی هستند. نه تنها در فرانسه بلکه در بسیاری از کشورها. آیا این انتخابات می تواند باعث آشتی مردم و سیاستمداران بشود؟
دانیل بوا: به نظر من واژه آشتی بسیار خوشبینانه است. برای آشتی باید سیاستمداران کارآزموده ای داشته باشیم که به مردم نزدیک هستند. در واقع مردم اروپا خواهان رهبرانی هستند که بتوانند به آنها احساس نزدیکی داشته باشند. رهبرانی که با مشکلاتی مثل فساد مالی دست به گریبان نیستند. رهبرانی که بتوانند ما را از مشکل اصلیمان که بحران مالی است خارج کنند. ما هنوز به آن نقطه نرسیده ایم. ما هنوز این رهبران افسانه ای را پیدا نکرده ایم! ما شاهد تغییر جهت سریع سیاستمداران هستیم. سیاستمداران به سادگی اردوگاه های خود را تغییر می دهند. هیچ کس نمی تواند راه حل نهایی را ارائه کند. راه حلی که سیاستمداران باید ارائه کنند متاسفانه به بهبود اوضاع اقتصادی و مالی در کشورهای اروپایی ربط دارد......
 ادامه مطلب در ایرو نیوز


آنارشیستها همیشه در نقد احزاب سیاسی گفته اند که آنها  فقط بفکر منافع حزبی خود هستند و کمتر به مردم عادی و مشکلات آنها فکر می کنند.اکنون آمار نشان می دهد که 89 درصد اسپانیایی ها و 83 درصد فرانسوی هاچنین باوری در مورد احزاب دارند.


دموکراسی غیر مستقیم بورژوازی صرفا ابزاری است برای حکومت کردن سیاستمداران و حکومت مردم بر مردم دولتها دروغی بیش نیست و حاکمیت غیر مستقیم اکثریت مردم در دموکراسی پارلمانی بی معنا است همانطور که در انتخابات پارلمانی پرتقال تنها 21 درصد شرکت کردند که نشانی از پوچ بودن دموکراسی و حاکمیت اکثریت بر اقلیت حکومت پارلمانی دولتها است.
روز یکشنبه 5 جون 2011 در پرتغال انتخابات پارلمانی زودهنگام برگذارشد اما از میان 9 میلیون و 600 هزار واجد شرایط تنها 21 درصد به پای صندوق های رای رفتند که در واقع نمایندگان پارلمان تنها با رای 21 درصد مردم و با تصویب قوانین نمایندگان اقلیت بر 79 درصدی هم که در این انتخابات تشریفاتی و نمایشی شرکت نکرده اند حکومت خواهند کرد.

۱۳۹۰ مهر ۱۹, سه‌شنبه

پیروزی ایران در مقابل بحرین و لی همچنان در استادیوم آزادی جای زنان خالی




 تیم فوتبال ایران در مقابل تیم فوتبال بحرین با نتیجه 6 بر 0 به پیروزی رسید ولی همچنان عدم حضور زنان در استادیوم آزادی مرا دوباره عمیقا متاثر کرد مخصوصا اینکه کسی نه از طرفداران فوتبال و نه از فعالین جنبش زنان و نه کسانی که خبر پیروزی فوتبال را نوشتند ونه ما وبلاگ نویسان به آن اشاره ای نکردیم و کسی در استادیوم آزادی شعار نداد که " جای زنان خالی, استادیوم آزادی" در واقع باید تلاش کنیم که بر این حق انسانی زنان پافشاری کنیم و در مورد آن مطلب بنویسیم و تبلیغ کنیم و امیدوار باشیم که با تلاش جمعی در مسابقه بعدی در استادیوم آزادی شاهد شنیدن شعارهایی در حمایت از حضور زنان در میان تماشاگران فوتبال باشیم.
ما می توانیم با تلفن یا از طریق فیس بوک , تویتر, فریند فید , گوگل پلاس و در ارتباطات گوناگون و تماسهای خود با مردم در ایران بر این امر تاکید کنیم و به یکدیگر خبر دهیم که در بازی بعدی در استادیوم آزادی چنین شعار هایی را سر دهیم تا باز به دنیا نشان دهیم که مردم ایران خواهان برابری کامل زنان با مردان هستند و قوانین ارتجاعی جمهوری اسلامی ارتباطی به مردم ندارد. 

۱۳۹۰ مهر ۱۷, یکشنبه

از دانشجویان امیر کبیر و تحصن و اعتراض آنها حمایت کنیم.







در واکنشی اعتراضی نسبت به  علت کشته شدن آمنه زنگنه، دانشجوی کارشناسی ارشد آن دانشگاه، روز سه شنبه دوازدهم مهر ماه، دانشگاه صنعتی امیرکبیر تهران صحنۀ تحصن و اعتراض دانشجویانی بود که مرگ همکلاسی خود را "سهل‌انگاری و بی‌کفایتی" مسئولان دانشگاه اعلام کردند و برخی از کلاس‌های درس به تعطیلی کشیده شد
روز دوشنبه 11 مهرماه مقامات آن دانشگاه، مرگ این دانشجوی ارشد را "نا مشخص و منوط به تحقیقات پزشکی قانونی" اعلام کرده بودند، اما منابع موثق دانشجویی دلیل مرگ این دختر دانشجو را "سهل انگاری مسئولین" و مجهز نبودن فاضلاب حمام زیرزمین خوابگاه به سیستم تهویه اعلام داشته و مرگ وی را نیز ناشی از گاز گرفتگی ذکر نمودند. 
امروز یکشنبه 17 مهرماه  تجمع دانشجویان در حالی در چهارمین روز خود ادامه یافت که مدیریت دانشگاه با صدور اطلاعیه ای خواستار توقف تجمع دانشجویان شده و اعلام نمود با دانشجویان معترض در صورت تداوم اعتراضات برخورد خواهد کرد.

امروز دوشنبه 18 مهر دانشجویان معترض پلی تکنیک وارد پنجمین روز تحصن و اعتراض صنفی خود می شوند و این در حالی است که دانشجویان به دلیل کشته شدن خانم آمنه زنگنه خواستار برخورد با مسببین این حادثه و استعفای دکتر رهایی، ریاست دانشگاه، به همراه دکتر آرزو، معاون دانشجویی وی هستند اما در مقابل مسئولین به جای پاسخگو بودن و پذیرش درخواست به حق دانشجویان برای آنان خط و نشان کشیده اند.
 برای خواندن متن بیانیه شورای متحصنین دانشجویان لطفا به سایت 
 دانشجو نیوز   مراجعه کنید.

 با توجه به سابقه برخورد امنیتی و سرکوبگرانه جمهوری اسلامی در برخورد با خواستهای صنفی دانشجویان (به جای جوابگویی و پاسخگویی به دانشجویان معترض ) بنابراین باید با پوشش دادن خبری و انعکاس وسیع خواستهای صنفی و برحق دانشجویان پلی تکنیک و رساندن اخبار این اعتراضات به دیگر دانشگاه ها به اشکال گوناگون بکوشیم. تلاش کنیم خبر این اعتراضات را در وبلاگهای خود منعکس کنیم و اخبار اعتراضات دانشجویان امیر کبیر را به شکل شبنامه و نشریه خبری پخش کنیم.
تلاش کنیم در سایت های اشتراک لینک موضوع داغ بزنیم و هر اقدام عملی و حمایتی دیگری را که صلاح هست انجام دهیم.همچنین می توانیم در فیس بوک , تویتر و فریندفید به طور وسیع خبر رسانی کنیم .