۱۳۸۸ اسفند ۲۷, پنجشنبه

چگونگی آغاز یک حرکت جمعی

همانطور که میدانید دو نگاه درون جامعه وجود دارد و از آن حرکت و نگاهی صحبت میکنم که نه خود را برده دیگری میداند و نه دیگری را برده خود ، نه خود را رهبر یا برتر از دیگری و نه دیگری را رهبر یا برتر از خود میداند . معتقدم همه کسانی که به سرور ، آقا بالاسر ، رهبر مذهبی ، خدا ، شاه ، ولی فقیه ، رهبر حزبی ،سانترالیسم و...اعتقاد ندارند و معتقد به مشارکت جمعی در سرنوشت خود هستند و مخالف اتوریته ، تمرکز قدرت ،انباشت سرمایه ، سلسله مراتب ،مرد سالاری ،اقتدار هستند و حق ویژه ای برای یک انسان قائل نیستند (چه خود و چه دیگران ) و هر فرد انسانی را یک نفر محسوب میکنند و نه بیشتر و در جهت از بین بردن حق ویژه ، نابرابری ، فقر ، مرز بین انسان ها و ... هستند و به مشارکت اجتماعی ،سیاسی جمعی انسان ها اعتقاد دارند ، میتوانند به بحث و گفتگو بنشینند و به دنبال راه حل های عملی بگردند.
امیدوارم فعالین و گروه های زنان ، فعالین و جمع های کارگری ، فعالین و جمع های دانشجویی و جوانان ،فعالین و جمع های شهری ضد اتوریته ، ضد تمرکز و ضد سرمایه داری در این حرکت آغازین غیر سنترال شرکت کنند .


دعوت آنارشیست ها به چت، بحث و تبادل نظر

ما دوستان فارسی زبان را به گفتگو دعوت میکنیم! با توجه به فراخوان اخیر دوستی در رابطه با ضرورت این دیالوگ، اتاق آنارشیست ها در برنامه چت "پالتاک مسنجر" برنامه روز 1شنبه خود را با عنوان "ضرورت گفتگو و تبادل نظر" با توجه به فراخوان اخیر که در پایین درج میشود، اعلام کرد. تمامی دوستان علاقه مند میتوانند در این گفتگو در کنار ما باشند و با شرکت خود در این گفتگو ایده ها و نظرات خود را با ما به اشتراک بگزارند.
برنامه های اتاق بحث وگفتگوی آنارشی در تالار مجازی و چت روم پالتاک

زمان : هر چهار شنبه ساعت : 20 بوقت اروپای مرکزی اسم اتاق:

iran Etehade enghelabie kargaran AnarkoSyndikalism

زمان : هر یکشنبه ساعت : 18 بوقت اروپای مرکزی اسم اتاق:

Iran Gharne 21 Gharne Anarshism
رای ورود به اتاق های مجازی و چت برنامه چت "پالتاک مسنجر" را در کامپیوتر خود دانلود کنيد: اين برنامه مجانی ميباشد.
http://www.paltalk.com/
راهنمائي لازم برای حضور دراتاق: وقتی وارد پالتاک مسنجر شديد Chat Rooms کليک کنيد، بعد روی علامت Rooms در مستطيل بالای صفحه در قسمتی که نوشته استSearch for a chat rooms يکی ازکلمات Iran را نوشته و بعد روی دکمه go بزنيد. اسم اتاق ایران قرن 21 قرن آنارشی را در لیست یکشنبه شبها و ایران اتحاد انقلابی کارگران آنارشو سندیکالیست در چهارشنبه شبها را در ليست اتاق ها خواهيد ديد. با کليک بر روی اسم اتاق، وارد خواهيد شد

اسم اتاق هر چهار شنبه ساعت : 20 بوقت اروپای مرکزی
iran Etehade enghelabie kargaran AnarkoSyndikalism

اسم اتاق هر یکشنبه ساعت : 18 بوقت اروپای مرکزی
Iran Gharne 21 Garne Anarshism

ضرورت برگزاری نشست مشورتی آنارشیست ها

آنارشیست ها ، نیرویی قابل توجه در جوامع دارند ، مخصوصا در بین نسل جوان ، اما در عین حال بسیار پراکنده و ناهماهنگ عمل میکنند . ما برای بررسی هر امری و کار موثر و تاثیر گذار ، نیاز به تبادل نظر ، کار جمعی و هماهنگ داریم . مهمترین وظیفه آنارشیست ها در این شرایط کار تبلیغی است . تفکر چپ آنارشیستی باید بتواند در شرایطی که سرمایه داری جهانی و چپ غیر آنارشیست ، که هر کدام به نوعی در بحران به سر می برند ، به عنوان یک اندیشه آلترناتیو و پویا ، در عرصه مبارزات سیاسی ، اجتماعی ، بتواند امید و چشم انداز تغییر را در بین مردم ایجاد کند . علت عدم رشد میلیونی تفکرات آنارشیستی در بین ۶٫۸ میلیارد انسان چیزی جز عدم شناخت تفکرات آنارشیستی نیست . از طرفی آنارشیست ها نیز خود را در سطح جامعه علنی نکردند . به هر حال ما برای آغاز هر حرکت دسته جمعی و موثر نیاز به تبادل نظر ، بحث و بررسی آن داریم . به قول معروف گفتگو و تبادل نظر بی ضرر است .
http://www.archiverosa.blogspot.com/

۱۳۸۸ اسفند ۲۵, سه‌شنبه

مراسم چهارشنبه سوری در شاهین شهر

گرد همایی و خواندن یار دبستانی من
دیکتاتور پینوشه ، جای تو آتیشه ( البته صدا خوب مفهوم نیست )
زندانی سیاسی آزاد باید گردد
رفراندم ،رفراندوم ، این است شعار مردم
نترسید ، نترسید ، ما همه با هم هستیم

http://www.youtube.com/watch?v=gu006xDek6Q

۱۳۸۸ اسفند ۲۲, شنبه

پیشنهاد تدوین فراخوان فوری برای نجات جان بیش از سه هزار افغان که در ایران منتظر اعدام هستند

وبلاگ نویسان ایران و افغانستان
انسان های آزاده سر تاسر جهان
خبر نگاران و روز نامه نگاران
مجامع حقوق بشری و نیرو های چپ
خبر باور نکردنی است ، جان ۳۰۰۰ انسان در ایران در خطر است . در ایران ۵۶۳۰ نفر افغان محبوس اند و از میان آنها بیشتر از ۳۰۰۰ نفر بر اساس فیصله نهایی (حکم قطعی) محکوم به اعدام هستند. من به عنوان یک وبلاگ نویس از سایر همکاران وبلاگ نویس ایران و افغانستان تقاضا میکنم در ایجاد یک کمپین دفاع از جان این ۳۰۰۰ انسان و سایر کسانی که در خطر اعدام در ایران قرار دارند ، اقدام فوری صورت دهیم .
کاربران و هم کاران بالاترین ، لطفآ خبر را بیشتر منعکس کنیم و برای آن لینک داغ ایجاد کنیم .
وبلاگ نویسان علیه اعدام ، پیشنهاد میکنم ، لطفآ فراخوان سومی تهیه کنید و در این رابطه امضا حمایتی جمع کنیم و از حمایت کننده گان بخواهیم که در این زمینه به اشکال مختلف فعال شوند.
لطفآ به هر شکل ممکن در این زمینه تلاش کنیم و پیشنهاد ارائه بدهید .
با سپاس

http://www.bbc.co.uk/persian/afghanistan/2010/03/100313_k02-afghan-iran-presinors.shtml

از تکرار مجدد تجربه های شکست خورده ، در جهت اتحاد عمل مکانیکی توسط کانون ها و یا احزاب بپرهیزیم

تجربه گذشته شکست خورده اتحاد ها نشان داده است که هر گونه اتحاد و نزدیکی صرفآ از روی استیصال و ناتوانی سازماندهی و تاثیر گذاری در تغییر اوضاع سیاسی ایران و عدم تاثیر گذاری بر اوضاع سیاسی جهانی ، چیزی به جز اتلاف وقت به همراه نخواهد داشت و ایجاد شبکه همکاری از ورشکستگان سیاسی ( و نادیده گرفتن سایر نیرو های واقعا تحول خواه رادیکال سوسیالیستی موجود در عرصه سیاسی ) آن هم دوباره حرکت از بالا و نه از پایین ، متاسفانه چیزی جز عدم موفقیت ، به همراه نخواهد داشت. اتحاد عمل مکانیکی و از بالا هیچ دستاوردی را به همراه نخواهد داشت و دوباره افتادن در دور باطل حرکت های ناموفق خواهد بود و چیزی جز ایجاد روحیه شکست در بین نیرو های باقی مانده بجای نخواهد گذشت . همان طور که میدانید تاثیر گذاری هر شی بر محیط اطراف خود بر اساس حجمی است که اشغال میکند . زمانی که عمده احزاب ، نیروهایشان کمتر از انگشتان دست است یا در بهترین حالت چند ده نفر هستند . زمانی که کانون ها و احزابی که در جلساتشان تنها چند نفر شرکت میکنند و سایت هایشان نیز مخاطب ندارند ، چگونه میخواهند در تغییر اوضاع سیاسی ایران و جهان تاثیر گذار باشند ؟ زمانی که در حرکت های مشترک کانون ها و یا احزاب ، خبری از خیل عظیم تشکلات و مجامع سوسیالیستی ، کمونیستی ، چپ و...نیست . زمانی که خبری از حضور خیل تشکلات دانشجویی ، جوانان، زنان و کارگری نیست و اتحاد عمل ها چه در غالب جمع شدن احزاب یا کانون ها و انجمن ها ، فاقد حضور عمده نیرو های چپ جوان ، دانشجو ، ملیت ها ، زنان ، فعالین کارگری ، فعالین سوسیالیستی ، کمونیستی ، چپ آنارشیستی و چپ غیر آنارشیستی باشد ، چنین حرکت هایی موفق نخواهد بود . صرفآ نوشتن مطالبات و خواست های جنبش های سیاسی و اجتمایی به معنی تحقق خواست جنبش ها نیست ، بدون آنکه عملا خود آنها حضور داشته باشند و رابطه ارگانیک با جنبش ها داشته باشیم .
اگر نیرو های چپ در تشکلات زنان ، ملیت ها ، جوانان ، هم جنس گرایان ، کارگری ، وبلاگ نویسان ، تشکلات شهری ، کانون های دموکراتیک و... یک فراخوان مشترکی برای یک حرکت با جهت سوسیالیستی بدهند ، آنگاه ما نیز میتوانیم به آنها بپیوندیم ، نه اینکه حرکتی را به جای آنها و به نام آنها آغاز کنیم و یا اینکه حرکت های ما نیرو های چپ ، با پرچم مستقل چپ نباشد .

این مطلب نقد این ۲ حرکت است .
http://www.peykeiran.com/Content.aspx?ID=14370

http://nedayeazadi.com/index.php?option=com_content&view=article&id=591

منظورم از این نقد این است که ۲ نگاه و بینش متفاوت درون جنبش چپ وجود دارد ، یک نگاه که خود را محور تغییرات در ایران میداند که نگاه احزابی است که میخواهند کسب قدرت سیاسی کنند ، بدون آنکه حزب سراسری به معنای واقعی آن باشند و فقط نام آن را یدک میکشند ، مانند مورچه ای که وقتی آب میبردش ، فریاد میزند که آب دنیا را برد ، پس شکست خود را شکست چپ تصور میکنند . نگاهی که میخواهد جنبش ها را بررسی کند ، بدون آنکه لااقل فعالین و تشکلات همان جنبش ها در آن نشست و بررسی ها حضور داشته باشند . اگر تمامی احزاب موجود چپ دور هم جمع شوند باز بر روی فعالین چپ جنبش زنان ، جنبش کارگری ، جنبش دانشجویی و ... تاثیر گذار نخواهند بود تا زمانی که یک حرکتی شکل بگیرد که لااقل تشکلات و فعالین چپ موجود جنبش ها ی اجتماعی نیز در آن حضور داشته باشند .
اما در مورد نقد نشست کانون ها در هامبورگ میتوانید به مقاله زیر مراجعه کنید .
http://chapkoeln.blogspot.com/2010/03/blog-post_1647.html

۱۳۸۸ اسفند ۲۰, پنجشنبه

Frauenrechte im Iran gefordert


Zum Weltfrauentag 2010:
Frauenrechte im Iran gefordert
Von Ali Safaei-Rad

Am 8. März war Weltfrauentag. Anlass genug, den Blick auf die Situation der Frauen in einem Land zu werfen, in dem es nicht „nur“ um berufliche Gleichstellung, um Lohndiskriminierung, soziale Zurücksetzung oder öffentliche Diffamierung alleinerziehender Mütter sowie den Kampf um das Abtreibungsrecht geht, sondern um Grundanerkennung der Menschenwürde von Frauen und allzu oft auch um Leben und Tod. Deswegen veranstalteten unter der „Federführung“ der „Antifa Teheran“ verschiedene Initiativen am letzten Dienstag im Naturfreundehaus Köln-Kalk einen Informationsabend über den „Kampf der Frauen im Iran“ um ihre Grundrechte.



Einladungsplakat: So will der Islam die Frauen sehen

Befreiung erkämpft – und betrogen
Hatten namentlich Frauen in den Jahren 1978 und 1979 die Proteste gegen das Shah-Regime mitgetragen und entscheidend zu dessen Sturz beigetragen, so schnappte doch schließlich die Falle über ihnen zu, die das Religionspatriarchat Ayatollah Khomeinis kunstreich gegen sie aufgestellt hatte. Den wortreichen Versprechungen einer freien, selbstbestimmten und gleichberechtigten Zukunft der Frauen in einem neuen Iran folgte die einleuchtende Beteuerung, man müsse erst noch die wichtigsten Probleme des Iran lösen, dann aber seien die Frauen dran. Und schließlich waren die Frauen wirklich „dran“. Es erfolgte die rabiate Rückkehr zu rigidem, patriarchalem Geschlechterregiment, das für Frauen – angeblich strengstens an den Worten des Propheten und dem Koran ausgerichtet – nur eine dienende, untergeordnete, zweitrangige Rolle übrig hatte – und bis heute hat.

Symbolisch begann der religiöse Unterwerfungsterror mit Khomeinis Anordnung, dass Frauen öffentliche Einrichtungen nur verschleiert betreten dürften. Und noch heute werden radikale Strafmaßnahmen gegen Frauen und Mädchen ergriffen, die sich öffentlich sehen lassen, ohne mit dem anbefohlenen Schleier „ihre Reize zu verhüllen“. Frauen gelten nichts oder nur die Hälfte vor Gericht, Frauen können nicht erben, Frauen werden zwangsverheiratet, Frauen erleiden für sogenannte Unzucht und nicht zuletzt bei Ehebruch den Tod. (siehe hierzu auch: „Galgen für eine 16jährige“, Rezension einer BBC-Dokumentation über die Hinrichtung der jugendlichen Atefeh wegen sogenannter „Unzucht“, NRhZ Nr. 85 vom 07.03.2007).

Ende der Duldsamkeit:
Nun aber scheint das Fass der Duldsamkeit überzulaufen. An entscheidender Stelle waren mithin Frauen Trägerinnen der Unruhen, die nach den iranischen Präsidentenwahlen des letzten Sommers einsetzten. Unabhängig davon, wer denn nun objektiv wirklich diese Wahlen gewonnen hat, haben es eben viele Frauen – und keineswegs nur aus den „bürgerlichen“ oder intellektuellen Schichten – satt, als Menschen einer niederen Klasse behandelt zu werden. Ein breites Bündnis aus Frauen, organisiert oder unorganisiert, hat sich nach Aussage der

Parastou: „Unerhörter eman-
zipatorischer Vorgang"
VeranstaltungsinitiatorInnen zusammengefunden, um – gleich unter welcher iranischen Regierung – endlich das Versprechen gleicher Menschenrechte für die Hälfte der iranischen Bevölkerung einzufordern. Die Gruppierungen und Kampagnen heißen „Gleichheit“, „Trauernde Mütter“oder „Nein zur Steinigung“. Um die Bandbreite der oft sehr individuellen Koalitionen der Widerständlerinnen zu verdeutlichen, unterstrich eine Referentin: „Auch religiöse Frauen beteiligen sich an den Aktionen, und ihre Forderungen sehen sie nicht im Gegensatz zum Iran, und verweisen dafür auf entsprechende Äußerungen einiger Ayatollahs.“
Wie auch immer sich die Frauen im einzelnen positionieren. Allein, dass Frauen derart laut ihre Stimme erhöben und für ihre Rechte auf die Straße gingen, sei ein geradezu unerhörter emanzipatorischer Vorgang für ein islamisches Land, befand die Podiumsteilnehmerin Parastou, die an der Kölner Universität studiert.
Entwicklung zur Autonomie
Überhaupt hätten, so die Referentinnen, sich seit der Revolution von 1979, besonders aber als Reflex gerade auf die Unterdrückung der Frauen durch das neue Regime, die Frauen sich viel weiter entwickelt, als es im Ausland gemeinhin wahrgenommen werde. Konnten sich Frauen in den siebziger Jahren nur in bestimmten politischen Organisationen oder Parteien engagieren, so wurden sie, wie eine Diskussionsrednerin meinte, sogar von der kommunistischen Tudeh-Partei kaum als eigenständige Kraft wahrgenommen: „Wir mussten für unsere Rechte immer im wesentlichen allein kämpfen." Die iranischen Feministinnen, hieß es auf der Veranstaltung, seien heute sehr stark und könnten selbst bestimmen, wofür und gegen wen sie kämpfen wollen. So kennzeichnet das, was im Iran als Frauenbewegung sicht- und hörbar wird, heute vor allem eine ausgeprägte Selbstständigkeit und Vielgestaltigkeit.


Iranische Feministinnen: Kämpfen für Menschenrechte
Fotos: Jochen Lubig, Arbeiterfotografie.com

Die Frauen der Kölner Veranstaltung standen daher auch nur für Ausschnitte aus dem breiten Spektrum der bewegten iranischen Frauen, das eben von islamisch orientierten Frauen, die genauso für ihre Rechte kämpfen, bis zu kommunistischen Strömungen reicht. Die Exiloppositionellen gehören überwiegend zum linken Spektrum und weisen einen intellektuellen Hintergrund auf. Sie haben natürlich, worauf in der Diskussion auch hingewiesen wurde, eine andere Betrachtungsweise als viele Frauen auf dem iranischen Lande. Dort, meinte eine Referentin, hätten die religiösen Kräfte noch den stärksten Rückhalt, und dort seien wohl auch die meisten WählerInnen Ahmadinedschads zu vermuten. Aber auch dort gärt es unter den Frauen, die nicht mehr auf den zweiten Platz verwiesen werden wollen.
Sexistischer Terror
............

صبح چهارشنبه 10 مارچ 2010 آنارشیست 35 ساله ی یونانی توسط پلیس به قتل رسید.

صبح چهارشنبه، 10 مارچ 2010، Lambros Foundas، آنارشیست 35 ساله ی یونانی در حومه ی Dafni (جنوب آتن) توسط پلیس به قتل رسید.

پلیس ادعا می کند که Lambros Foundas یک "تروریست" بوده و سلاح گرم با خود حمل می کرده و در حین سرقت یک اتومبیل مورد تیراندازی پلیس قرار گرفته و جان باخته است.
Lambros Foundas یکی از 500 آنارشیستی بود که در تظاهرات دانشگاه پلی تکنیک آتن در سال 1995 دستگیر شده بود.

http://slackbastard.anarchobase.com/?p=14906

۱۳۸۸ اسفند ۱۷, دوشنبه

پاشیدن رنگ به عنوان اعتراض جلوی درب ورودی شرکت درگر

برای همبستگی با مبارزات مردم ایران و به عنوان اعتراض جلوی درب ورودی دفترشرکت درگر در شهر کلن رنگ پاشیده شد.ا روی ‏درب ورودی آن نوشته شد معامله را با رژیم اسلامی ایران قطع کنید.شرکت درگر سالیان سال است که به رژیم ایران ‏ماسک گاز برای گازاشک آور میفروشد. رژیم ایران این گاز را بر علیه تظاهرکنندگان برای سرکوب آنها مورد ‏استفاده قرار میدهد.
http://de.indymedia.org/2010/03/275199.shtml

مطالبات و خواست ها

۱- روز زن و مطالبات زنان هر روزه است . هر روز را تبدیل به ۸ مارس کنیم .
۲ - کارخانه های اسلحه سازی را در سر تاسر جهان تعطیل کنید .
۳- سازمان ملل ، سازمان دولت هاست . سازمان ملل را ، خود ایجاد کنیم .
۴- نیرو گاه های اتمی در سر تاسر جهان را تعطیل کنید .
۵- زندان ها را در سر تاسر جهان تعطیل کنید . ۶
- نه قفس برای حیوانات و نه زندان برای انسان ها .
۷-

۱۳۸۸ اسفند ۱۲, چهارشنبه

پیشنهاد : روز زن ۸ مارس در ایران بین مردم در سطح گسترده شیرینی پخش کنیم

رژیم از حضور و هم بستگی ما به هر شکلی میترسد ، ما باید اشکال گوناگون حضور را پیدا کنیم . باید در این روز فضای اجتمایی را به هر شکل ممکن تغییر داد. همانطور که چهار شنبه سوری یا سیزده بدر مردم به شکل وسیع از خانه خارج میشوند ، در این روز نیز مردم با خارج شدن از خانه و یا پخش شیرینی میتوانند باعث تغییر فضای حاکم بر کشور شوند . از یاد نبریم شیر زنانی را که در این ۹ ماه با دست خالی در مقابل رژیم جنایات کار اسلامی ایستادگی کردند. فراموش نکنیم صد ها زن زندانی مظلوم در بند را مانند شیوا نظرآهاری، بهاره هدایت، مهسا جزینی، سمیه مومنی، بدرالسادات مفیدی، عاطفه نبوی، شبنم مددزاده، مهدیه گلرو، لیلی فرهادپور، آذر منصوری، مریم ضیاء، هنگامه شهیدی، نعیمه دوستدار، صفورا تفنگچی‌ها، بنفشه دارالشفایی، جمیله دارالشفایی، توران کبیری، تارا سپهری‌فر، نوشین جعفری، زینب کاظم‌خواه، نازنین فرزان جو، حمیده قاسمی، سعیده میرزایی، ماه ‌فرید منصوریان، پروین کهزادی، ملودی محمودی زنگنه، الهام احسنی، مریم کریمی، سحر قاسمی‌نژاد، گلناز توسلی، نیلوفر هاشمی، نفیسه اصغری، نگین درخشان، مهرانه آتشی، سمیه عالمی، فرزانه زینالی، زهرا جباری، کبری زاغه‌دوست، نغمه قانونی، ترانه قانونی، ماریا جعفری، رومینا ذبیحیان، لیلا کعبی و زينب کاظم خواه و... فراموش نکنیم مادران زندانی مبارز را ، فراموش نکنیم زنانی را که در این مدت در زندان بودند ، فراموش نکنیم ۳۱ سال اجحاف به زنان ایران را ، فراموش نکنیم شیر زنان مبارز را در این ۳۱ سال که در زندان ها مورد تجاوز یا شکنجه قرار گرفتند ، فراموش نکنیم زنانی را که فرزندان یا پدران یا خواهران یا مادران یا همسرانشان یا دوستانشان اعدام شدند ، فراموش نکنیم زنانی را که یک تنه در مقابل مردسالاری و سرکوب مذهبی ایستادگی کردند و چوب زندان ، محرومیت از کار و تحصیل ، شلاق ، جریمه و تبعید را بر جان خریدند اما باز از حق خود دفاع کردند.

۱۳۸۸ اسفند ۱۱, سه‌شنبه

پیشنهاد ایجاد شبکه وبلاگ نویسان بالاترین

دلایل نیاز وبلاگ نویسان بالاترین به شبکه ای از صد ها وبلاگ مشترک :۱- همانطور که میدانید حدود ۱ سال پیش بالاترین مورد حمله و هک قرار گرفت ( البته امیدواریم که دیگر پیش نیاید) و موجب پراکندگی و سردرگمی اعضای آن تا مدتی گشت . به همین دلیل برای روز مبادا ، وجود چنین شبکه ای باعث حفظ ارتباط اعضای وبلاگ نویس بالاترین در آن مقطع احتمالی خواهد شد .۲- وجود چنین شبکه ای باعث معرفی بیشتر وبلاگ نویسان به سایر همکاران وبلاگ نویس و جذب بیشتر خواننده در عرصه فضای اینترنت برای وبلاگ نویسان می گردد .۳- از آنجایی که وبلاگ نویسان فاقد کانون وبلاگ نویسان میباشند ، چنین شبکه ای در آینده احتمالا میتواند چنین مشکلی را تا حدی بر طرف کند .
چگونگی کارکرد شبکه وبلاگ نویسان: هر وبلاگ نویس یک وبلاگ به این کار اختصاص میدهد و در آن فقط یک لیست پیوند از سایت های بروز شده اعضای شبکه وبلاگ نویسان ایجاد میکند . مثلا اگر این شبکه ۵۰۰ وبلاگ نویس داشته باشد ، هر وبلاگ ایجاد شده دارای ۵۰۰ آدرس وبلاگ خواهد بود . در این وبلاگ ها چیزی نوشته نخواهد شد و فقط لیست پیوند دارد . طبیعتا با نوشتن هر گونه مطلب در وبلاگ خود ، دیگران نیز از مطلب ما نیز مطلع خواهند شد. با این کار هیچ تمرکزی نیز در بین خود ایجاد نخواهیم کرد و همه به یک اندازه در آن مشارکت خواهند داشت .


در واقع ۵۰۰ وبلاگ جدید و هم شکل ایجاد می شود که اگر هم زمان هر وبلاگی ۱۰۰ بازدید کننده داشته باشد ، ۱۰۰ ضربدر ۵۰۰ می شود ۵۰۰۰۰ بازدید کننده را همزمان پاسخگو خواهد بود . در واقع این ۵۰۰ وبلاگ یک شبکه وسیع ارتباطی را ایجاد خواهد کرد و یک وسیله ارتباط دائمی بین ما نیز خواهد بود و همدیگر را در شبکه اینترنت گم نخواهیم کرد . در واقع کاربرد اصلی این شبکه در روز مبادا خواهد بود و در عین حال مثل اتحادیه صنفی وبلاگ نویسان می تواند عمل کند و چنانچه سوال یا کمکی در باره وبلاگ نویسی داشتیم بتوانیم از این طریق اقدام کنیم . به نظر من در این شبکه فقط دشمنان آزادی قلم و بیان و اعمال کنندگان و طرفداران سانسور و سرکوب وبلاگ نویسان و روزنامه نگاران جایی ندارند .

علیه رژیم اعدام ، شکنجه و متحد ینش

دوستان و رفقا،

خبر کوتاه می‌باشد. نمایشگاه سبیت در شهرهانور از دیروز دوم مارس شروع شد و تا ششم مارس ادامه دارد. اکثر شرکتهای وابسته به مخابرات ایران که به سپاه پاسداران تعلق

دارد، در این نمایشگاه شرکت میکنند. حرکت اعتراضی

از طرف شبکه جوانان ایرانیان هانور سازماندهی شده.روز چهارشنبه سوم مارس ساعت 2 بعد از ظهر جلوی:

Halle 6 Stand E12


گرچه رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی با حاکمیت بربرگونه اش به فجیع ترین و قرون وسطایی ترین شیوه ممکن

حکومت می کند؛ گرچه رژیم اسلامی بر پایه نه شرقی ، نه غربی بنیان گذاشته شد، اما این نکته را خوب

میداند که برای بقای حکومتش باید پاسداران مزدور را با مدرنترن سلح سرمایه داری مجهز کند؛ برای به دار

آویختن زنان و جوانان از مدرنترین وسایل نقلیه ساخت آلمان استفاده کند. این رژیم با همکاری شرک تهای غربی

و اروپايی يکی از پیچید هترين سامان ههای سانسور و جاسوسی در اينترنت را در جهان ايجاد کرده است. نمونه

بارز و آشکار آن شرکت های نوکیا ، زیمنس هستند. آنها تجهیزاتی را به شرکت مخابرات ایران میفروشند که با

آنها میتوانند تمامی ایمیل ها، مکالمات تلفنی و صفحات اینترنتی مبارزین معترض را شناسایی کرده و بدین

طریق در جهت دستگیری و سرکوب آنها استفاده نمایند. اینجا آشکار میشود که نظام متمدن سرمایه و نظام

بربریت سرمایه دوروی یک سکه می باشند.یکی با ریش ، پشم و عبا، دیگری با کراوات وٍ "تمدن" ..

ما عده ای از ایرانیان و گروه های چپ آلمانی در شهر گوتینگن

این همکاری جنایتکارانه با جمهوری اسلامی را محکوم میکنیم و مخالفتمان را به هردو نظام چه متمدن و چه

بربریت اعلام می کنیم و در این آکسیون اعتراضی شرکت میکنیم.

۱۳۸۸ اسفند ۱۰, دوشنبه

٨ مارس٬ یک روز زن٬ یک پرسش هر روزه







هنگامیکه در 8 مارس سال 57 زنان ایران سنگر جدیدی علیه هیولای تازه متولد شده جمهورى اسلامی بنا کردند، کمتر کسی باور می‏کرد که گرامی‏داشت این روز برای مردم ایران بویژه زنان، علاوه بر معنای تاریخی‏اش یک نشانه از مبارزه‏ی هر روزه زنان با نظام تبعیض جنسیتی حاکم باشد. پیش از این نیز در تاریخ معاصر ایران، زنان همواره در انواع مبارزات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی شرکت داشتند، اما مسئله زن، و حتی خود وجود زن بعنوان یکی از معضلات ایدئولوژیک نظام حاکم، باعث شد تا جنبش زنان ایران بعنوان یک جنبش مستقل سیاسی ضرورت ویژه‏ای پیدا کند و فصل نوینی از مبارزات زنان آغاز شود.
جمهورى اسلامی که در طول عمر خود تحقیر و تبعیض بر زنان را به یک ستون ایدئولوژیک مهم برای حفظ خود تبدیل کرده بود، امروزه سیلی زنان مبارز ایران را بر صورت خود دارد. چه کسی است که نداند شدت وحشی گری اینان بر ضد زنان، نشانه وحشت از فروریزی یکی از ارکان اصلی کنترل سیاسی آنها بر تمامی جامعه است.
جنبش چپ ایران در آستانه شکل‏گیری این اژدهای آدم‏خوار با یک خطای فاحش سیاسی و درک مکانیکی از سوسیالیسم، اهمیت مبارزه علیه سیاست‏های ضد زن رژیم اسلامی برای کنترل کل جامعه را دست کم گرفت و با وعده‏ی حل این مسئله پس از ظهور سوسیالیسم، پاسخ خود به این مسئله را به آینده نامعلوم موکول کرد. این اشتباه جنبش چپ ایران دستاویزی به اردوی لیبرالیسم ایرانی داد تا او خود را پرچم‏دار مبارزات زنان جلوه دهد. آنها فراموش می‏کنند که شروع سیاست‏ها و تصویب قوانین ضد زن، در دوران نخست وزیری، صدارت، وکالت و دولت همه آن مردان لیبرال بود که بر سر زنان ایران فرو ریخت. اولین رئیس جمهور عزیز آنها بود که از موی زنان دلاور ایران اشعه تحریک آمیز میدید و برای حل این مشکل اش او هم فتوای حجاب صادر کرد. پس از فروپاشی سوسیالیسم روسی یاران تازه نفسی به اردوی لیبرال های ایران اضافه شدند. ازاین پس با نیرو و دقلکاری بیشتر٬ یک دوره تلاش کردند تا با تز نسبیت فرهنگی طفلی بنام فمینیسم اسلامی را متولد کنند که بچه سرزا رفت. تلاش دیگر لیبرال‏های ایرانی سیاست‏زدایی از جنبش زنان بوده است. پاسخ به این پرسش که این ترفند تا چه اندازه موفق بوده است، بعهده زنان فعال در این جنبش بویژه آنانی که گرایش چپ دارند، می‏باشد.
امروز جنبش مستقل زنان در مقابل خطر بسیار بزرگی قرار گرفته است که حیات او را بعنوان جنبش مترقى تهدید میکند و آن خطر حل گشتن در اردوی لیبرالیسم و از آن طریق نردبان به قدرت رسیدن مجدد جناح دیگر ارتجاع اسلامی است.
ما فکر می‏کنیم امروز جنبش زنان ایران خود در پی یافتن پاسخ‏های «مسئله زن» برآمده است، اين جنبش بایستی بتواند نسبت خود را با انواع دیگر ستم ها در جامعه طبقاتی، که ستم سرمایه برکار بنیادی‏ترین آنهاست، تعریف کند. به همان اندازه نیز جنبش چپ ایران بایستی بتواند پاسخی امروزی برای نسبت جنبش کارگری و جنبش زنان پیدا کند. پاسخ‏های کهنه و آویختن انواع شعارهای حمایت از زنان بر سر در مغازه‏مان، تا کنون تلنگری به روابط مردسالارانه در جامعه نزده است. رهایی جامعه ایران از چنگال رژیم حاکم تنها با همبستگی همه جنبش‏های اجتماعی موجود در جامعه ایران امکان پذیر است.

ما برای گرامی‏داشت هشت مارس در روز یکشنبه 7 مارس ساعت 17،00 در مراسم معرفى و گرامى داشت جنبش مترقى زنان ايران عليه رژيم جمهورى اسلامى که توسط آنتى فا تهران در محل:
Naturfreundehaus Köln-Kalk, Kapellenstr. 9a (Nähe Kalk Kapelle)
به زبان آلمانی برگذار میگردد و در ميتينگ اعتراض به سرکوب جنبش زنان که در روز دوشنبه ٨ مارس٬ ساعت ١٨ در
Kalker Hauptstr. / Ecke Hollwegstr. (Nähe Kalk Kapelle
برگزار ميگردد٬ شرکت فعال خواهیم داشت و از شما دعوت میکنیم در این مراسم حضور یابید.
پيروز باد مبارزات آزادى خواهى و برابرى طلبى زنان ايران
سرنگون باد جمهورى اسلامى ايران
زنده باد سوسياليسم

جمعی از چپ‏های شهر کلن
chapkoeln@googlemail.com

قسمت اول : پیشنهاد ایجاد شبکه وبلاگ نویسان بالاترین

دلایل نیاز وبلاگ نویسان بالاترین به شبکه ای از صد ها وبلاگ مشترک :
۱- همانطور که میدانید حدود ۱ سال پیش بالاترین مورد حمله و هک قرار گرفت ( البته امیدواریم که دیگر پیش نیاید) و موجب پراکندگی و سردرگمی اعضای آن تا مدتی گشت . به همین دلیل برای روز مبادا ، وجود چنین شبکه ای باعث حفظ ارتباط اعضای وبلاگ نویس بالاترین در آن مقطع احتمالی خواهد شد .
۲- وجود چنین شبکه ای باعث معرفی بیشتر وبلاگ نویسان به سایر همکاران وبلاگ نویس و جذب بیشتر خواننده در عرصه فضای اینترنت برای وبلاگ نویسان می گردد .
۳- از آنجایی که وبلاگ نویسان فاقد کانون وبلاگ نویسان میباشند ، چنین شبکه ای در آینده احتمالا میتواند چنین مشکلی را تا حدی بر طرف کند .
چگونگی کارکرد شبکه وبلاگ نویسان:
هر وبلاگ نویس یک وبلاگ به این کار اختصاص میدهد و در آن فقط یک لیست پیوند از سایت های بروز شده اعضای شبکه وبلاگ نویسان ایجاد میکند . مثلا اگر این شبکه ۵۰۰ وبلاگ نویس داشته باشد ، هر وبلاگ ایجاد شده دارای ۵۰۰ آدرس وبلاگ خواهد بود . در این وبلاگ ها چیزی نوشته نخواهد شد و فقط لیست پیوند دارد . طبیعتا با نوشتن هر گونه مطلب در وبلاگ خود ، دیگران نیز از مطلب ما نیز مطلع خواهند شد. با این کار هیچ تمرکزی نیز در بین خود ایجاد نخواهیم کرد و همه به یک اندازه در آن مشارکت خواهند داشت .