۱۳۸۹ آبان ۷, جمعه

نگاهی به وجود گرایشات آنارشیستی در احزاب و سازمانهای سیاسی

در این اینجا تلاش میشود تا وجود گرایشات آنارشیستی یا وجود افراد با گرایشات آنارشیستی در احزاب را مورد توجه قرار داده تا از مقدار پتانسیل موجود آنارشیسم در احزاب و سازمان های سیاسی یک اطلاع کلی داشته باشیم .
۱- حزب حیات آزاد کردستان (پژاک ):
با نگاهی به برنامه و اساسنامه این حزب میتوان گفت که گرایشات آنارشیستی در این حزب وجود دارد یا التقاطی با تفکرات آنارشیستی است و یا تا حدی شبیه به جنبش زاپاتیست ها هستند .
۲- سازمان اتحاد فدائیان کمونیست
سه سال پیش تعدادی از این سازمان جدا شدند که تعدادی از آن ها آنارشیست بودند .
3- فراخوان کمونیستی
دارای یک جناح آنارشیستی بود که از آن جدا شدند .
۴- سازمان فدائیان خلق ایران - اکثریت
بخش قابل توجهی از فرزندان فعال کادر های کنونی یا سابق این سازمان آنارشیست منفرد هستند .
۵- سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران
معدود افرادی با نوعی از گرایشات آنارشیستی در این سازمان وجود دارد .
۶- سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر ) کمیته مرکزی
تعدادی از افراد آنارشیست و گرایشات آنارشیستی در این سازمان وجود دارند .
۷- حزب اتحاد کمونیسم کارگری
معدود افرادی با گرایشات آنارشیستی در این سازمان وجود دارد .
۸- حزب کمونیست کارگری -حکمتیست
افرادی با گرایشات آنارشیستی در این حزب وجود دارند .
لطفآ شما نیز چنانچه اطلاعی در این زمینه دارید من را در تکمیل کردن و اصلاح این مطلب یاری کنید.

نظام جلالی

۱۳۸۹ آبان ۴, سه‌شنبه

هدف طرح وجود جنگ نرم توسط جمهوری اسلامی چیست ؟


جمهوری اسلامی برای دامن زدن و شدت بخشیدن به ابعاد سرکوب داخلی و کنترل نارضایتی به حق مردم از شرایط غیر انسانی و توجیه سرکوب هر خواست انسانی مردم توسط خود و تحت الشعاع قرار دادن ناتوانی ها ی سیاسی ، اجتماعی ، فرهنگی و اقتصادی همیشه نیاز به یک فضای جنگی دارد . در این ۳۱ سال گذشته جمهوری اسلامی ۳ فضای جنگی را ایجاد کرده است . از سال ۱۳۵۷ جمهوری اسلامی جنگ داخلی با مخالفین را آغاز نمود و در سال ۱۳۵۹ وارد جنگ خارجی گشت تا سال ۱۳۶۷ و تا سال ها پس از آن جمهوری اسلامی از فضای حاکم پس از جنگ بهره برد تا اینکه تئوریسین های جمهوری اسلامی نیاز به فضای جنگی جدید داشتند و به این منظور دست به تبلیغات وسیع زدند و با فضا سازی و تبلیغات مدعی وجود جنگ نرم شدند تا بتوانند طرفداران خود را اینبار در این جنگ مشغول سازند . دبیر خانه دائمی جنگ نرم کشور ، از جمله مراکزی است که جمهوری اسلامی در این رابطه ایجاد کرده است .
دبیر خانه مذکور مینویسد :
(از ابتداي دهه 1370 بحث فراگير در جامعه ايران، مسأله «تهاجم فرهنگي» بود. تهاجم فرهنگي، هجوم فرهنگي، شبيخون فرهنگي و ... مفاهيمي بود که در آن سال‌ها گسترش فراواني يافت و در مقابل آن، بحث از ضرورت دفاع فرهنگي، امنيت فرهنگي و بقاي فرهنگي مطرح شد. اکنون پس از گذشت حدود 20 سال از رواج تهاجم فرهنگي،‌ اين موضوع به خوبي مشهود شده است كه شروع اين تهاجم، بخشي از سناريو جنگ نرم دشمنان نظام اسلامي عليه مردم و كشور بوده است .)
معاون فرهنگی ستاد کل نیروهای مسلح نیز در این راستا میگوید :(وزارتخانه مقابله با جنگ نرم راه اندازی شود یکی از راه‌های مقابله باجنگ نرم دشمن، لزوم تشکیل یک وزارتخانه مستقل برای سیاست‌گذاری، هدایت، هماهنگی و مدیریت عملیات اجرایی در این حوزه مهم و راهبردی است.)
راه‌اندازی شبکه مجازی قرآن برای جنگ نرم و پایگاه جامع تخصصی جنگ نرم از جمله دیگر اقدامات رژیم برای مقابله با این جنگ دون کیشوتی است .
جمهوری اسلامی شبكه‌هاي برون مرزي خود را خط مقدم جنگ نرم میداند که شبكه‌هاي برون مرزي به عنوان نيروهاي عمل كننده در خارج از كشور در خط مقدم درگيري با دشمن محسوب مي شوند و به این منظور به گفته دكترعلي دارابي معاون سازمان صدا وسيما ، در حال حاضر 110 شبكه راديويي و تلويزيوني در معاونت برون‌مرزي صدا و سيما به 32 زبان مختلف برنامه‌هايي را پخش مي‌كنندکه از طريق شبكه‌هاي ماهواره‌اي متعدد از جمله جام جم 1 و 2 ، 3 شبكه خبري العالم ، پرس تي وي ، الكوثر و سحر به زبان‌هاي مختلف در دنيا پخش مي شود و توانسته است مخاطبين زيادي را با مباني فكري و اعتقادي جمهوري اسلامي آشنا كند .

ادعای وجود تهدیدات نرم نشانه پوسیدگی یک رژیم

پس از به پایان رسیدن جنگ سرد ، آمریکا برای پیش بردن طرح های امپریالیستی ، مانند جمهوری اسلامی ، نیاز به بحران سازی داشت ، در نتیجه دست به ساخت یک دشمن به ظاهر قدرتمند به نام القاعده زد تا بتواند به نام جنگ با تروریسم اهداف خود را پیش ببرد و سیاستها و منافع کنسرنهای تسلیحاتی و نظامی را تامین کند. جمهوری اسلامی نیز چون توانائی پاسخ به نیازها و خواستهای مردم را ندارد و حاکمیتی است که با بحران سازی زنده است در نتیجه شروع به طرح و ساخت یک جنگ تهدید کننده تخیلی زد و با استفاده از تئوری توطئه ، هر حرکت مبارزاتی و خواست به حق مردم را به فراتر از مرزها چسبانید. در واقع رژیم با سیاست انداختن توپ در میدان حریف ، به جای آنکه پاسخگو باشد از سیاست طلبکاری از مردم حرکت می کند . از طرفی دیگر، باید سئوال کرد که چرا به اصطلاح تهدیدات نرم فقط در ایران وجود دارد و رژیم از آن هراس دارد ؟ چرا در دیگر کشورها، چیزی به نام تهدیدات نرم وجود ندارد و جنبش دانشجوئی ، کارگری ، زنان ، و... اصلاً تهدید امنیتی محسوب نمی شوند؟ چرا در اروپا حتی بچه های دبستانی در کوچه و خیابان ازسیاست صحبت می کنند و این جوامع به سیاست به عنوان یک علم نگاه می کنند و حتی بچه ها را از سیاست نمی ترسانند ؟ چرا ماهواره ، لباس هاي مدل‎دار ، بازی های رایانه ای , تویتر و فیس بوک ,ميل به مصرف گرايي و اشتياق به كالاي خارجي وگروه های رپ ، جاز ، شیطان پرست و... در اروپا تهدید نرم و امنیتی محسوب نمی شوند اما رژیم از آنها به عنوان تهدیدات نرم نام می برد و از آن هراس دارد؟ آیا غیر از این است که رژیم مانند یک دزد از سایه خود نیز می ترسد؟ علاوه بر آن هدف بخش مافیایی نظامی و امنیتی رژیم از طرح وجود تهدیدات نرم آن است که 1- توجه گروه های دیگر مافیایی که حکومت را تشکیل داده اند ، از درگیری منافع و کشاکش درونی به سمت بیرون و رو به جامعه معطوف سازند ؟ 2- بدین وسیله جامعه را نظامی ، امنیتی کنند.3- بدین بهانه جلوی هر حرکتی را در جامعه بگیرند و سرکوب کنند 4- با طرح غیر واقعی وجود تهدیدات نرم کشور را بین سپاه و بسیج تقسیم کردند و به همین بهانه 31 سپاه استانی مستقل تشکیل دادند ۵ - سوء استفاده مالی گروه های مافیایی حکومت از بودجه میلیاردی که به این امر اختصاص داده شده است .۶- حذف تدریجی اصلاح طلبان به بهانه دشمن قلمداد کردن آنها در این جنگ جدید و... 

نظام جلالی

۱۳۸۹ آبان ۳, دوشنبه

چگونگی‌ ایجاد شبکه خبری سراسری از وبلاگ نویسان و تقویت نقش آنها در سازماندهی مبارزات مردمی

مقدمه:

اولین سوالی که پیش روی هر مبارزی است آن است که چگونه و به چه شکلی‌ مبارزه کند که این تلاش و مبارزه به نتیجه برسد چرا که ما مبارزه نمی‌کنیم که فقط مبارزه کرده باشیم بلکه هدف چگونه به ثمر رسیدن این مبارزات است.تجربه ۳۱ ساله مبارزات با رژیم نشان داده است که مبارزات فردی و جدا از هم و بدون هماهنگی‌ در ابعاد میلیونی نتایج مثبتی را به همراه نخواهد داشت . برای هماهنگی‌ گسترده نیز نیاز به رسانه‌ است آن هم یک رسانه‌ همه‌گیر و فراگیر که فرا گرایشی نیز باشد.از آنجایی که که هر یک وبلاگ نویس نظرات و مخاطب خاص خودش را دارد بنابرین در صورت ایجاد یک شبکه سراسری گسترده خبری و اطلاع رسانی از صد‌ها وبلاگ نویس میتواند ما را به سمت شکل تازه‌ای از کار رسانه‌‌ای و سازماندهی سوق دهد.

چگونگی‌ ایجاد شبکه خبری سراسری وبلاگ نویسان:

هر وبلاگ نویس یک وبلاگ به این کار اختصاص میدهد و در آن یک لیست پیوند از سایت های بروز شده اعضای شبکه وبلاگ نویسان ایجاد میکند . مثلا اگر این شبکه ۵۰۰ وبلاگ نویس داشته باشد ، هر وبلاگ ایجاد شده دارای ۵۰۰ آدرس وبلاگ خواهد بود . در این وبلاگ ها مطلب روز همه اعضا چاپ و منعکس میشود . طبیعتا با نوشتن هر گونه مطلب در وبلاگ خود ، دیگران نیز از مطلب ما نیز مطلع خواهند شد و آن را در وبلاگ مورد نظر منعکس میکنند. با این کار هیچ تمرکزی نیز در بین خود ایجاد نخواهیم کرد و همه به یک اندازه در آن مشارکت خواهند داشت .
در واقع ۵۰۰ وبلاگ جدید و هم شکل ایجاد می شود که اگر هم زمان هر وبلاگی ۱۰۰ بازدید کننده داشته باشد ، ۱۰۰ ضربدر ۵۰۰ می شود ۵۰۰۰۰ بازدید کننده را همزمان پاسخگو خواهد بود . در واقع این ۵۰۰ وبلاگ یک شبکه وسیع ارتباطی را ایجاد خواهد کرد و یک وسیله ارتباط دائمی بین ما نیز خواهد بود و همدیگر را در شبکه اینترنت گم نخواهیم کرد . در عین حال این شبکه وبلاگ نویسان مثل اتحادیه صنفی وبلاگ نویسان می تواند عمل کند و چنانچه سوال یا کمکی در باره وبلاگ نویسی داشتیم بتوانیم از این طریق اقدام کنیم .
امیدوارم دوستان وبلاگ نویسی که با این طرح موافق هستند اعلام آمادگی کنند و دوستان خود را تشویق کنند که به این شبکه بپیوندند یا یک بازی وبلاگی راه اندازی کنند و این مطلب را در وبلاگ های خود منعکس کنند و برای تکمیل شدن این طرح دست به قلم ببرند .
نظام جلالی

۱۳۸۹ مهر ۲۲, پنجشنبه

نامه یک زن ایرانی به مرد هموطنش






پیاده از کنارت گذشتم، گفتی:" قیمتت چنده خوشگله؟"


سواره از کنارت گذشتم، گفتی:" برو پشت ماشین لباسشویی بنشین!"
در صف نان، نوبتم را گرفتی چون صدایت بلندتر بود


در صف فروشگاه نوبتم را گرفتی چون قدت بلندتر بود


زیرباران منتظر تاکسی بودم، مرا هل دادی و خودت سوار شدی
در تاکسی خودت را به خواب زدی تا سر هر پیچ وزنت را بیندازی روی من


در اتوبوس خودت را به خواب زدی تا مجبور نشوی جایت را به من تعارف کنی
در سینما نیکی کریمی موقع زایمان فریاد کشید و تو پشت سر من بلند گفتی:"زهرمار!"


در خیابان دعوایت شد و تمام ناسزاهایت، فحش خواهر و مادر بود
در پارک، به خاطرحضور تو نتوانستم پاهایم را دراز کنم


نتوانستم به استادیوم بیایم، چون تو شعارهای آب نکشیده میدادی
من باید پوشیده باشم تا تو دینت را حفظ کنی


مرا ارشاد می کنند تا تو ارشاد شوی!
تو ازدواج نكردي و به من گفتي زن گرفتن حماقت است


من ازدواج نكردم و به من گفتي ترشيده ام
عاشق که شدی مرا به زنجیر انحصارطلبی کشیدی


عاشق که شدم گفتی مادرت باید مرا بپسندد
من باید لباس هایت را بشویم و اطو بزنم تا به تو بگویند خوش تیپ


من باید غذا بپزم و به بچه ها برسم تا به تو بگویند آقای دکتر، آقای پدر و ...
وقتی گفتم پوشک بچه را عوض کن، گفتی بچه مال مادر است


وقتی خواستی طلاقم بدهی، گفتی بچه مال پدر است


اگرمردی هست به من نشان بده

۱۳۸۹ مهر ۱۷, شنبه

چرایی و چگونگی سازمان یابی مستقل و فرامحلی جوانان و دانشجویان خارج کشور

آیا صرفا سازمان یابی مستقل جوانان و دانشجویان خارج از کشورکافی است یعنی آنکه فقط سازمان یابی مستقل و صرفا این سازماندهی توسط خود جوانان و دانشجویان انجام شود یا اینکه منظور از مستقل بودن فقط سازماندهی مستقل نیست و به لحاظ سیاسی نیز مستقل عمل خواهد کرد. اینکه این نسل هیچگاه فرصت آن را نیافته که پاسخ سیاسی مستقل خود را به مناسبات غیر انسانی مستقر طرح ریزی کرده و بنیاد نهد به دلیل عدم توجه به تجربیات و گرایشات سیاسی و نظری موجود جهانی در بین خود است که می تواند آن را به رسمیت بشناسد. ابتدا باید این مناسبات غیر انسانی مستقر را تعریف و سپس تحلیل کرد و قطعا این مناسبات حاکم نمونه تاریخی و جهانی دارد و پاسخ آن نیز یکی از راه حلهای موجود جهانی خواهد بود. اینکه جوانان و دانشجویان به لحاظ سیاسی و نظری در هیچ کجای دنیا یک دست نیستند یک واقعیت است بنابراین صرفا اتکا به نقطه اشتراک یعنی سن و سال یا جوان بودن یا دانشجو بودن ما را نمی تواند به اتحاد برساند و یا باعث شود که یکدست عمل کنیم .

نگاهی به چگونگی شکل گیری و سرانجام تشکلات دانشجوئی در خارج از کشور

حدود 16 ماه پیش با حضور ناگهانی و گسترده میلیونی مردم در مبارزات خیابانی در ایران شاهد حضورهمزمان خیل عظیم ایرانیان و غیر ایرانیان در خیابانهای دیگر کشور ها بودیم و در این میان حضور جوانان و دانشجویان بسیار چشمگیر بود و در همان روز های اول شاهد تشکیل تشکلات گوناگون جوانان و دانشجویان بودیم . عمده تشکلات شکل گرفته در آن مقطع ابتدا بر اساس همان نقطه اشتراک سنی شکل گرفت ولی به زودی واقعیت وجود گرایشات گوناگون سیاسی و نظری و چگونگی روابط و مناسبات درونی وچگونگی شکل تصمیم گیری در این تشکلات و به مرور افت حضور مردم در خیابانهای ایران باعث تحلیل رفتن نیروی کمی آنان گردید و از حجم فعالیتهای آنان نیز کاست.
آن تشکلات تا زمانی که مستقل از احزاب و بر اساس توافقات جمعی و وجود حق وتو در درون خود عمل می کردند و گرایشات گوناگون درونی خود را به رسمیت می شناختند می توانستند خود را تا حدی حفظ کنند اما زمانی که روابط درونی غیر دمکراتیک و خود محوری فردی بر آنها حاکم شد و کار سیاسی جدی تبدیل به کاری فصلی و غیر جدی و تفریحی شد و مستقل بودن خود را زیر پا گذاشتند و با فراخوان احزاب به خیابان آمدند و دیگر فراگرایشی عمل نکردند ناقوس مرگ این تشکلات به صدا درآمد واینک از بسیاری آنان عملا فقط محفلی کوچک یا فقط نامی باقی مانده است که در بهترین حالت با گرایشات سیاسی غیر دانشجوئی نزدیک به خود پای فراخوان ها امضا مشترک می دهند.

ضرورتها
دانشجویان همیشه نیاز به تشکل مستقل خود داشته اند و تشکلات صنفی و سیاسی با گرایشات گوناگون خود را دارند و اصلا نیاز نیست که سر ضرورت وجود تشکل مستقل دانشجوئی مطلبی را بنویسم اما جوانان را نمی توان صرفا به دلیل جوان بودن در یک تشکل فراگروهی گرد هم جمع کرد چراکه این جوانان دارای خواستگاه ها و گرایشات مختلف و متفاوت سیاسی و نظری هستند و مانند دانشجویان از یک صنف نیزنیستند که دارای مطالبات صنفی مشترکی باشند و یا مانند زنان که برای احقاق حقوق خود مبارزه می کنند و صرف زن بودن اجحاف های زیادی در حق آنان صورت می گیرد یا مانند کارگران که مطالبات صنفی مشترکی دارند ولی با این حال آنها نیز دارای گرایشات گوناگون سیاسی و یا مذهبی و.... هستند و تشکلات گوناگونی نیز دارند.
بنابراین جوانان و دانشجویان یک مقوله مشترک نیستند و به هر کدام از اینها باید جدا پرداخت.

دشواری های وضعیت سیاسی حاضر

به همان نسبت که حضور مردم در خیابانهای ایران فروکش می کند به همان نسبت نیز تاثیر خودش را برمقدار حضورکمتر خیابانی در خارج از کشور نیز می گذارد چراکه حضور گسترده مردم در خیابانهای خارج از کشورحمایتی و واکنشی است .
در طی 31 سال گذشته همیشه این سئوال وجود داشته است که چگونه خارج از کشور می تواند بر تغییر اوضاع سیاسی در ایران موثر باشد.
بررسی و تعمق به اوضاع سیاسی ایران نشان می دهد که همچنان خلا آلترناتیو مورد قبول مردم وجود دارد.این خلا نبود یک خواست مشترک و ناروشن بودن آن چیزی است که می خواهد به جای جمهوری اسلامی شکل بگیرد.
تمامی آلترناتیو های موجود جذابیت خودشان را برای مردم از دست داده اند. بایستی مردم افق و چشم انداز روشن و مقبولی را پیدا کنند.

نگاهی به آلترناتیوهای موجود حکومتی در عرصه جهانی نشان می دهد که همه آنها در چند چیز مشترکند.

وجود دولت
وجود قوانینی که توسط دولتها تدوین شده و عمدتا در جهت منافع آنها است
وجود زندان و پلیسی که در نهایت در خدمت دولتها است
وجود دستگاه قضائی غیر مستقل از سیستم حاکمیتی
حاکمیت سرمایه داران و انباشت ثروت
تمرکز قدرت در دست دولتها و اعمال آن به اشکال گوناگون بر مردم
عدم فراهم بودن امکان مشارکت و خرد جمعی در اداره جامعه
اعمال اقتدار و سلطه توسط دولتها بر مردم
وجود امتیازهای ویژه برای سیاست مداران
تسلط دولتها و سرمایه داران برسیاست رسانه های خبری بزرگ
تسلط دولتها و سرمایه داران بر ذهن و افکار مردم از طریق رسانه ها
نقش ویژه کارتل ها و تراست های بزرگ مالی در تعیین سیاست دولتها
کنترل محسوس و نا محسوس دولتها برزندگی مردم و عدم کنترل مردم برعملکرد دولتها
حاکمیت به اسم مردم و به جای آنان مانند پارلمانها و یا سازمان ملل که در واقع سازمان دولت ها است
نابرابری و تبعیض در اعمال قانون مابین مردم و حکومتگران
زیان رساندن به محیط زیست
وجود فقر در عرصه جهانی که ناشی از عملکرد دولتها است
اعمال جنگ توسط دولتها
اختصاص بخش اعظم بودجه دولتها به بخش نظامی ،ارتش و پلیس
و موارد دیگر....

بنابراین برای مردم مثل روز روشن است که می بایست سرنوشت خود را کاملا در اختیارحکومت بگذارد بدون آنکه خود درچگونگی اتخاذ تصمیم در این سرنوشت به حساب آید و سپس این حکومت خواهد بود که به جای او و برای او تصمیم می گیرد.

اما در مقابل سیستم حکومتی و دولتی یک آلترناتیو وجود دارد و آن هم بی دولتی و بی حکومتی است.
یعنی ایجاد زمینه های خود مدیریتی مردمی با استفاده از خرد جمعی و مشارکت اجتماعی همه افراد دراداره جامعه در همه ابعاد سیاسی اجتماعی فرهنگی و اقتصادی است که با از بین رفتن حق ویژه و خاص برای فرد و عدم دامن زدن به الیت گرائی در جامعه می توان آن را به پیش رود.

نظام جلالی‌