"خشمگینها"
این جوانان خود را "خشمگینها" مینامند. نامی برگرفته شده از کتاب "برآشفته شوید" اثر استفان هسلز، سیاستمدار و نویسنده یهودی آلمانی تبار که در جنگ جهانی دوم تبعه فرانسه شد و از معدود جان بدربردگان جنبش مقاومت فرانسه در اردوگاه کار اجباری نازیها بود.
ا
...............جنبش "خشمگینها" انتظارعدالت اجتماعی بیشتر را دارد و این که سیاست، افسار خود را کمتر دست منافع بازار بسپارد. تظاهرات ماه مه در "پورتو دل سول" نشان دردی طولانی بود که نه فقط جوانها، که جامعه اسپانیا از آن رنج میبرد. رنجی که محدود به اسپانیا نبود و نیست. جنبش "اشغال والاستریت"، شورش جوانان حومه لندن، اعتصابها و ناآرامیهای یونان، تظاهرات در اسرائیل و اعتراضهایی که قبل و بعد از آن در بسیاری نقاط دیگر دنیا شروع شده و ابعاد جدیدی به خود میگیرد.
هستههای خودجوش
جنبش "خشمگینها" بیشتر به شکلی خودانگیخته شروع شد تا سازمانیافته. خیلی از این جوانان عضوی از صدها گروه کوچک و پراکنده هستند. بسیاری از آنها هم با هیچ سازمان و گروهی ارتباط ندارند و جوانان محلهشان هستند که دسته جمعی در مقابل مثلا تخلیه خانهای میایستند، که صاحباش توان پرداخت کرایه آن را ندارد.
تظاهرات "خشمگینها" ماههاست که ادامه دارد و دائما وسیعتر میشودتا به حال احزاب سیاسی واتحادیهها نتوانستهاند کنترل این جنبش را در دست گیرند. تنها کاری که آنها کردهاند این بوده که برخی خواستهای "خشمگینها" را به شعار انتخاباتی خود تبدیل کنند.
کارلوس هوئرگا، زبان شناس و از اولین فعالان این جنبش میگوید نسل جدیدی پا به عرصه گذاشته که حقاش را میخواهد و مناسبات ناسالم را به پرسش و چالش میکشد. «جوانهایی با شغل و بدون شغل، دست در دستهم میخواهند به سیاستمداران ثابت کنند که زمان برای آن که هرچه میخواهند بکنند، گذشته است.»
متن کامل خبردر دویچه وله
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر