مدتی است که سلطنت طلبان بوی گوشت (کسب دوباره قدرت سیاسی ) به مشامشان رسیده است و آنان مست رسیدن به قدرت سیاسی شده اند.آنان تصور می کنند که 33 سال جنایات حکومت( اسلام ناب محمدی )جمهوری اسلامی ایران که نتیجه عملکرد خود نظام شاهنشاهی است با این حال برای آنان مشروعیت ایجاد کرده است چراکه جایگزین حکومتی نظام شاهی جنایات بیشتری نسبت به آنها انجام داده است و بنابراین قادر خواهند بود که دوباره بر مردم ایران حکومت کنند و عقربه تاریخ را به گذشته برگردانند و در همین راستا شدیدا در دنیای مجازی فعال شده اند. برای تولد ملکه سابقشان ویدئو می سازند و هنر را در خدمت تفکر چابلوسانه و اغراق آمیز خود می گیرند و مدح و ثنای او را می گویند و فرح پهلوی را والاترین بانوی ایران می نامند و تولد او را در ماه مهر, ماه خدا می نامند.
به مناسبت تولد محمد رضا شاه پهلوی در ماه آبان او را با کمال گزافه گوئی پدر ایران می نامند.
به قول میر زاده عشقی در شعر وطن :
پدر ملت ایران اگر این بی پدر است
بر چنین ملت و روح پدرش باید رید
پدر ملت ایران اگر این بی پدر است
بر چنین ملت و روح پدرش باید رید
در ماه آبان به مناسبت تولد کوروش ویدئو می سازند و به جهانگشائی او می بالند و تلاش می کنند که احساسات ناسیونالیستی خفته ایرانیان را از خواب بیدار کنند تا بتوانند برای به قدرت رسیدن دوباره سلطنت طلبان از آن استفاده کنند و اینک در همان راستا و ادامه همان سیاست, در نظرسنجی سایت آزادگی نوشته اند :
به نظر شما، آیا آقای رضا پهلوی در آینده حکومتی ایران نقشی خواهند داشتالبته این نظرسنجی فقط مربوط به اعضای سایت آزادگی خواهد بود که نشان خواهد داد که چه مقدار از اعضای سایت آزادگی سلطنت طلب هستند.
مرسی
پاسخحذفgilemard1982
ممنون از شما دوست عزیز
پاسخحذفدوست عزیز به نظر من سوال شما بسیار سطحی است.چه اهمیتی دارد که سلطنت طلبان در حکومت اینده ایران نقشی داشته باشند یا نه. گیرم که اینها نقشی نداشته باشند و مثلا مجاهدین نقش داشته باشند یاجمهوریخواهان ملی یااصلا حزب پر طمطراق کمونیست کارگری. من منکر این نیستم که یک حکومت لیبرای یا سوسیال دموکرات با یک دولت دیکتاتوری فردی یا حزبی فرقی ندارد اما این تفاوت یک تفاوت کمی است چرا که اساسا دولت یک پدیده طبقاتی است و هر نوع دولتی به تسلط یک طبقه منجر خواهد شد.حتی اگر ایده آلهای اولیه تشکیل دهندگان دولت انسانی هم باشد از انجا که ذات دولت ایجاد اقتدار و به تناسب آن ایجاد الیت است، فساد سرنوشت محتوم آن است. من جامعه ای را میپسندم که در آن ایدئولوزی و تمرکز قدرت(چه در شکل دولت چه در شکل حزب) نفی شده باشند. ایدئولوژی، دولت و حزب هم مثل خدا ساخته دست بشر است، ظرفیت و توانیهای بشر فراتر از آن است که بنده مخلوق خود شود.از شکست ایده الهای انسانی در روسیه و همه کشورهای سوسیالیت که بگذریم،من به عنوان کسی که سالها کمونیست بوده و در احزاب و سازمانهای مختلف چپ فعالیت کرده شاهد فساد اخلاقی، جنگ قدرت بر سر تسلط بر ارگانهای سازمانی و... بوده ام. به نظر من سه اشکال اساسی سبب انحطات تلاشهای سوسیالیسی شده1- ایدئولوژی 2- تحزب 3- دولت.
پاسخحذفبه نظر من بازماندگان مارکسیسم تا زمانی که نتوانند با این سه عنصر انحرافی مارکسیسم مرزبندی کنند سوسیالیسم مارکسی با همه جنبه های مثبتش همچنان یک تلاش شکست خوره باقی خواهد ماند.
دوست عزیزم رضا, سئوال مربوط به سایت آزادگی است و نه من و اگر دقت کرده باشید من نیز نقد دارم به این نظرسنجی و به نظر من سئوالشان جهت دار و هدفمند است. البته پیشنهاد می کنم دوباره مطلب را با دقت بخوانید تا ببینید که نظرسنجی و سئوال سطحی به قول شما مال من نیست و مربوط به سایت آزادگی است .من هم با شما هم نظرم و از وبلاگ من و نوشته های من کاملا مشخص است .
پاسخحذفممنون از اظهار نظر دوست عزیز