فرح دیبا (زادهٔ ۲۲ مهر ۱۳۱۸ در تهران) سومین همسر محمدرضا است.پس از انقلاب ۱۳۵۷، فرح دیبا ایران را به همراه همسرش محمدرضا ترک کرد و پس از اقامت در چندین کشور، تا درگذشت همسرش در مصر، در کنار او بود.فرح دیبا و محمدرضا دارای ۴ فرزند به نامهای رضا, فرحناز، علیرضا و لیلا شدند که از این میان لیلا و علیرضا را در اثر خودکشی به ترتیب در سالهای ۱۳۸۰ و ۱۳۸۹ از دست دادند.
فرح دیبا تنها فرزند فریده قطبی و سهراب دیبا بود. فریده قطبی مادر فرح دیبا اهل لاهیجان در گیلان بود و از تبار صوفی و دانشمند علوم دینی، قطبالدین شریف لاهیجی بود. پدربزرگ پدری وی سفیر ایران در روسیه و هلند بود.پدر فرح دیبا سهراب دیبا، فرزند سید مجتبی دیبا، از خانواده های سرشناس آذربایجان، اهل تبریز بود. وی در دانشکده افسری سن پترزبورگ به تحصیل پرداخت. پس از انقلاب اکتبر به فرانسه رفت و در آنجا دیپلم متوسطه خود را گرفت.(برای اطلاعات بیشتر می توانید به ویکی پدیا مراجعه کنید لطفا)
در سایت رنگین کمان مقاله ای در خصوص دیدگاهها و فعالیت های غیرسکولار فرح دیبا به قلم رضا رحیمی منتشر شده است که در اینجا به بخشی از آن نگاهی می اندازیم
فرح پهلوی و پروژه سلطنت اسلامی!
رضا رحیمی
این روزها از مسلمانی محمدرضا شاه پهلوی و از خرافه گرایی و اسلام زدگی اش زیاد سخن میرود. اما از سیاست اسلامی همسر وی، کمتر سخن گفته می شود؛ عقایدی که فقط در حوزه شخصی شاه و فرح باقی نمانده بودند و در تصمیم گیریها و چیدمان نیروهایشان نیز به چشم می خورد.
از جمله افرادی که می توان از آنها به عنوان شاه کلید و تئوریسین پروژه سلطنت اسلامی یاد کرد، سید حسین نصر است. وی از خانواده علمای شیعه است. شیخ فضل الله نوری نیای مادری او بود، و اعدام شیخ، خاطره تلخ خانوادگی او محسوب می شود. وی در این باره می گوید: «این واقعه خانواده مادرم را عمیقا متاثر ساخت. تاثیری روانی که بسیاری از اعضای این خانواده از آن رنج می بردند... از این رو من در زمینه مطالعات دینی از جانب خانواده مادرم هم میراث دینی بسیار عظیم و هم آسیب روانی را در خود احساس می کردم.» و شگفتا که میراث دار «شیخ مشروطه کش» از دربار پهلوی سر در میاورد، لقب سفیری شاهنشاه را دریافت می کند، و حتی پیشنهاد وزارت نیز به او می شود، و در نهایت رئیس دفتر فرح پهلوی می شود.
مینو صمیمی که آن زمان در دفتر فرح بود می نویسد: «انتصاب دکتر نصر به این سمت البته جز ضرورت چرخش تشکیلات تحت سرپرستی ملکه به طرف فرهنگ اسلامی تعبیر دیگری نداشت.» بیراه نبود که سید حسین نصر درباره پروژه سلطنت اسلامی می گوید: «احساس می کردم که تنها کسی بودم که می توانستم همچون میانجی به ایجاد موقعیتی کمک کنم که در آن مثلا آیت الله خمینی با شاه مصالحه کنند و نوعی حکومت سلطنتی اسلامی بر پا شود که در آن علما نیز درباره امور مملکتی اظهار نظر کنند اما ساختار کشور دچار تحول نشود.»
رویکرد سنت گرایانه فرح پهلوی سبب شد که وی در سال ۱۳۵۲ انجمنی به نام «انجمن شاهنشاهی فلسفه» ذیل بنیاد فرح تشکیل دهد و مدیریت آن را به حسین نصر واگذار نماید. هدف این انجمن «تجدید حیات زندگی فکری سنتی ایران اسلامی« قید شده بود. جالب آنکه خود حسین نصر نیز به عنوان یکی از متفکران «اسلام سنت گرایانه» و از «منتقدان جدی مدرنیته» شناخته می شود. نصر یکی از مهمترین مبلغان «بحران» و «شکست» و «سقوط» و «بن بست» و «پایان» غرب بود. از جمله آثار سید حسین نصر می توان به این موارد اشاره کرد: جوان مسلمان و دنیای متجدد/اسلام و تنگناهای انسان متجدد/آرمانها و واقعیات اسلامی/هنر اسلامی و معنویت/مقدمهای بر اصول جهان شناسی اسلامی/محمد، مرد خدا/مکهٔ مکرمه و مدینهٔ منوره/دین و نظام طبیعت/هنر مقدس در فرهنگ ایرانی/سنت عقلانی اسلامی در ایران.
برای خواندن ادامه مطلب لطفا به سایت رنگین کمان مراجعه کنید.
به نوشته ویکی پدیا
سید حسین نصر (۱۹ فروردین ۱۳۱۲ در تهران) فیلسوف و متأله ایرانی و استاد علوم اسلامی در دانشگاه جرج واشنگتن است که مقالات و کتب دانشگاهی بسیاری را به رشتهٔ تحریر درآوردهاست.[۱]
سید حسین نصر در سال ۱۳۱۲ در تهران به دنیا آمد. پدرش، سید ولیالله، همانند پدربزرگش پزشک دربار بود و اهل کاشان. او از جانب مادر نوادهٔ شیخ فضلالله نوری است. عمده نیاکان نصر از روحانیون سرشناس بودهاند. [۲]
............به دلیل روابط نزدیک دکتر نصر با فرح پهلوی و نقش او به عنوان مشاور فرهنگی شاه در اواخر دوران پهلوی دوم، دکتر نصر نهایتاً در گیرودار انقلاب ایران به مشکلاتی جدی برخورد کرد.......
برای خواندن کل مطلب به ویکی پدیا مراجعه کنید لطفا
بنابراین یکی از دلایل علاقه مندی فرح به مذهب ارتباط نزدیک خانواده مادری او با مذهب بوده است.
به نوشته ویکی پدیا
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر