وضعیت کنونی زار اپوزسیون باعث شده است که کسانی که شخصیت پرستند و به شخصیت خودشان اعتمادی ندارند و از طرفی دیگر از آنجائیکه دچار از خود بیگانگی شده اند و سرخورده گشته اند در چنین وضعیتی بعد از ناامیدی از موسوی و کروبی اینک به سمت رضا پهلوی روی بیاورند چراکه تصور می کنند در شهر کورها یک چشمی پادشاه است و به امام زاده ایشان دخیل ببندند در حالی که نمی دانند بر سر قبری که گریه می کنند مرده در آن نیست و این آب از سرچشمه گلآلوده و آب از آب تکان نخواهد خورد که باید آب پاکی را روی دستشان ریخت تا بدانند آبی از او گرم نخواهد شد.
البته عده ای دیگر به دلایل اپورتونیستی امیدوارند که از این نمد بتوانند برای خود کلاهی درست کنند و بر سر ملت بگذارند و در واقع بوی کباب به مشامشان رسیده است البته نمی دانند که دارند خر داغ می کنند.به هر تقدیر این شرایط گذری است و روزی به قدرت توده های مردم و خودشان پی خواهند برد و خواهند دید که هیچ راه دیگری بجز اتکا به نیروی خود وجود ندارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر