2 هفته پیش گروههای مخالفان مسلح در سوریه از تشکیل یک جبهه انقلابی و اتحاد با یکدیگر علیه حکومت بشار اسد خبر دادند. یکی از رهبران مخالفان ضمن اعلام این خبر گفت که این اتحاد در نهایت منجر به تشکیل جبهه آزادی بخش ملی می شود و تا سرنگونی رژیم بشار اسد ادامه خواهد داشت.البته مشخص نیست که چنین اتحادی کدام نیروها را در بر می گیرد?
در بین تعدادی از کمونیستها و آنارشیستهای ایران مباحثی برای شرکت در مبارزات جاری سوریه در جریان است و افرادی با گرایشات آنارشیستی و افرادی با گرایشات کمونیستی در پی شرکت در یک حرکت انقلابی هستند که به کمونیستها و آنارشیستهای سوریه بپیوندند چنانچه نیروهای انقلابی کمونیست و آنارشیست سوریه عملا در مبارزات جاری و جنگ داخلی سوریه به طور مستقل شرکت داشته باشند و در واقع به عنوان جبهه سوم مستقل بتوانند با رژیم اسد مبارزه کنند و صفی مستقل از اسلامگرایان داشته باشند که البته ظاهرا توازن سیاسی و نظامی در سوریه با دخالت ایران ,چین و سوریه از یکطرف و دخالت عربستان ,ترکیه و....و دفاع از جریانات اسلامی ,لیبرال و ناسیونالیست از طرفی دیگر به سرعت در حال تغییر است.
مانور مشترک مسکو، تهران، پکن و دمشق در خاک سوریه پس از پاکسازی این کشور کمتر از یک ماه دیگر برگزار می شود
( خبرگزاری "فارس" به نقل از منابع غیر رسمی خبر داده است که قرار است رزمایش بزرگ مشترک روسیه، ایران، چین و سوریه با حضور 90 هزار نیرو در خاک و آب های سوریه پس از پاکسازی کامل این کشور از معترضان برگزار شود.این خبرگزاری همچنین به نقل از "شام لایف" گزارش داده که این رزمایش قرار است تا کمتر از یک ماه دیگر یعنی اوائل ژوئیه ماه آینده میلادی برگزار شود.
گفته میشود این رزمایش شامل نیروهای زمینی، دریای و هوایی و پدافند هوایی و موشکی میشود و چین موفق شده است موافقت رسمی مصر را برای عبور 12 ناو چینی از کانال سوئز بگیرد که حامل ادوات نظامی دریایی و هوایی خواهد بود که تا دو هفته دیگر به سواحل لاذقیه و طرطوس سوریه میرسد.
همزمان با این اقدام چین، ناو اتمی روسیه و ناو هواپیمابر و زیردریایی و مینروب روسیه و «نبردناو»ها و زیردریاییهای ایران نیز وارد آبهای سوریه خواهد شد.
خبرگزاری روسی "اینترفاکس" سه شنبه گزارش داد که دو ناو نظامی روس عازم بندر طرطوس سوریه شده اند.
خبرگزاری فارس در ادامه گزارش خود از مانور نظامی ادامه داده است: "قرار است موشکهای دفاع ساحلی و پدافند هوایی سوریه در این رزمایش آزمایش شود."
گفته میشود، 90 هزار نیروی نظامی از چهار کشور در این رزمایش حضور دارند و از 400 هواپیما و 1000 تانک و صدها موشک در این رزمایش استفاده خواهد شد.)
همانطور که در جنگ داخلی اسپانیا از سال ۱۹۳۶ تا سال ۱۹۳۹ کلیهٔ عناصر جناح چپ، یعنی جمهوری خواهان، سوسیالسیتها، آنارشیستها و کمونیستها دست به دست هم دادند و یک جبهه در برابر سلطنت طلبان، روحانیون، افسران ارتش و فاشیسم تشکیل دادند ما نیزمی توانیم چنین جبهه ای را تشکیل دهیم و از آنجائیکه مبارزات انقلابیون در سوریه ادامه دارد ما می توانیم از حلقه ضعیفتر که سوریه است شروع کنیم و سپس بر سر ایران متمرکز شویم.
ائلوار قلی وند و صادق رضایی در مقاله ای تحت نام کمونیستهای ایران و بحران سوریه می نویسند : (حفظ منطقه ، ثبات برای سوریه ، یا مداخله دول غربی برای ساقط کردن اسد ؟ حکومت سکولار بعثی یا اسلامگرایان اخوان – سلفی ؟ همگرایی قومی ، مذهبی یا افتراق و تنش و کشتار قبیله ای – دینی ؟ ایران – روسیه – چین ، یا آمریکا ، ترکیه ، عربستان ؟ منطق و گفتمان به ظاهر غالب این است که باید بین این دو شق مخالف یکی انتخاب گردد و تلی از مدافعه و مقابله از طرفهای منتفع و متخاصم فضای سیاسی رسانه ها را پر کند . ما جواب به غایت ساده تری داریم : " هیچکدام " .
با نظر به واقعیاتی که ارائه می دهند " هیچکدام " جوابی انتزاعی به نظر می رسد . سفره سیاسی از قبل چیده شده ، چهارچوبهای مشخص و دوستان و دشمنان سوریه انتخاب شده است . مفسرین و تحلیل گران سیاسی تنها باید میان داده های تحمیلی موضع بگیرند و صف طویل خود را با پلشتی تمام نظم ببخشند . " هیچکدام " نمی تواند خود را شقی دیگر ، راه و گفتمان و تحلیلی دیگر و یا شاید مبارزه ای از نوع دیگر نشان دهد و اعلام موجودیت بکند . اما باید گفت که کمونیست ها جز گزینه هیچکدام نمی توانند راهی دیگر و ایده ای دیگر پیشنهاد دهند . ما با ادعای اینکه انتخاب دیگری نیز می تواند باشد بر هیچکدام تاکید و بر روی آن پافشاری می کنیم تا آلترناتیو واقعی و پنهان بحران سوریه مرئی تر شود .
کمونیستهای ایرانی در منجلاب انتخاب بین اسد سکولار و موضوع اشغال و بقدرت رسیدن سلفی ها مانده اند با حساب اینکه از دو موضوع نسبت اشکار داد سخن می زنند که یکی آنکه از تجربه پرهزینه دیگری چون اشغال عراق و فجایع بعد از اشغال می ترسند و آن یکی رشد دوباره اسلامگرایان تندرو در خاورمیانه . اما باید گفت هر دو ترس آنان یک ترس محافظه کارانه و بیشتر متمایل به دست راستی هاست . کمونیست ها تنها باید از این گفتمان و تحلیل غالب پرهیز کنند و به آرمانهای خود بازگردند ....... از طرف دیگر با ظهور اپورتونیسم گورباچفی در دهه 80 احزاب چپ سوریه دچار انشعابهای گوناگونی می شوند و چنان ویروس کثرت گرایی شدت می یابد که دیگر عملن جزء قدرت و فشار جدی علیه دولت حاکم به حساب نمی آیند . این تکثیر انشعابی باعث می شود بیشتر آنها خانه نشین ، تبعیدی ، ملی گرا و تئوریسین های فکری / فرهنگی قلمداد گردند .....این پیشامدها نشان می دهد که اپوزسیون چپ سوریه عملن منفعل باشد و اخوان به عنوان تنها نیروی سیاسی و اپوزسیون مخالف دولت ، فضای سیاسی سوریه را اشغال کند ..... چپ های سوریه نیز بیشتر چون انگل سیاسی به اسد چسبیده اند و در ساختمان فرسوده او دنبال هویت می گردند و اپوزسیونهای قلابی دوستداران سوریه نیز چون زامبی ها با اخوان همکاسه اند . این جنگ داخلی و خارجی بین راست هاست . کمونیستها کجا هستند و چه می خواهند ؟
یک اسپانیای دیگر در همسایگی ما وارد جنگ داخلی شده است . کمونیستهای منطقه یک فرصت خوب برای سربازگیری پیدا کرده اند . تاکید بر پایان بحران تاکید بر سرکوب مخالفان دولت است . ما به مبارزه تاکید می کنیم و جنگ داخلی فرصتی ست تا کمونیستها بتوانند پتانسیل سیاسی و انقلابی خود را سازمان ببخشند و خود را به عنوان وارثان اصلی انقلاب مطرح نمایند . اگر کمونیستهای خاورمیانه بتوانند این نیروهای پراکنده و یا پنهان را درست رصد کنند و هسته های متراکم خود را متشکل از تمامی طیفهای چپ سازمان ببخشند به اصلی ترین نیروی محرکه انقلاب تبدیل خواهند شد . سوریه اینک ضعیف ترین حلقه خاورمیانه مترصد آغاز انقلابهای کمونیستی ست و می تواند چهره خاورمیانه را به نفع خود تغییر دهد . به سوریه بروید و انقلاب را نجات بدهید .)
به هر حال باید ابتدا با نیروهای انقلابی آنارشیست و کمونیست سوریه تماس گرفت و نظر و تحلیل آنها را جویا شد و همچنان اوضاع سیاسی و نظامی و تغییر تحولات و توازن قوا و نیرو و میزان دخالت قدرت ها را رصد کرد و سپس بعد از ارزیابی دقیق پیوستن یا نپیوستن به نیروهای مترقی انقلابی سوریه را مورد تجریه و تحلیل و ارزیابی دقیق قرار دهیم تا بتوانیم بدرستی تصمیم گیری کنیم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر