ابراهیم نبوی دوباره با اسب چوبی تراوا یش , وارد گود سیاست شد و از حول حلیم , افتاد تو دیگ بازی سیاست , چراکه باز برای حکومت جدش (آقا امام نبوی و شرکا ) احساس خطر کرد که باید به وظیفه شرعی خود عمل کند.
ابراهیمی نبوی با ناراحتی و قلمی نا آرام به مجتبی واحدی می تازد و فکر می کند دوباره اسلام ناب محمدی به خطر افتاده است و می نویسد : آقای واحدی، کمی آرام باشید!
البته ابراهیم نبوی وقتی خیلی در عرصه سیاست ناراحت می شود از کلمه عوضی ها در مورد دیگران استفاده می کند و این کلمه چنان در گوگل نیز جا افتاده است که وقتی بنویسید عوضی یا عوضی ها اولین لینک در باره مطلب ابراهیم نبوی است یعنی اینکه این کلمه بعد از استفاده آقای نبوی در نوشته هایشان بر علیه دیگران , اصلا با اسمشان عجین شده است یعنی ناخود آگاه بعد از شنیدن این کلمه آدم به یاد آقای ابراهیم نبوی می افتد. البته در مورد اسب تروا نیز همین گونه است و در عرصه سیاست نیز یک دفعه همه یاد ابراهیم نبوی و اسب تراوایش می افتند. البته بعد از طرح اسب تراوا و افتضاح سیاسی که نبوی به بار آورد , مدتی اسب تراوایش را گذاشته بود در پارکینگ خانه اش اما آنطور که معلوم است دوباره اسب چوبی تراوایش را از پارکینگ خانه اش خارج کرده است و دوباره به میدان و عرصه سیاست آورده است. بعد از انتقاداتی که به نبوی شد در مورد نوشتن مقاله اش با نام عوضی ها , اینبار با عصبانیت می نویسد که آقای واحدی کمی آرام باشید و در نوشته اش تلاش می کند که به آقای واحدی یاد دهد که معنای اصلاح طلبی چیست و ایشان چگونه باید سخن بگویند و در این مقاله می خواهد خط سازش با خامنه ای را به معنای اصلاح طلبی مورد نظر موسوی و کروبی (که همچنان در حبس خانگی هستند) جا بزند و تلاش می کند که خواننده مقاله با هزار قسم حضرت عباس باور کنند که اصلاحات در جمهوری اسلامی همچنان شدنی است و در این مقاله به واحدی گوشزد می کند که :
"اظهارات حضرتعالی در مورد موضع گیری آقای خاتمی باعث شد تا برخی از طرفداران ایشان از جمله نویسنده دچار ناراحتی شوند."
البته ناراحتی آقای نبوی که موجب خوشحالی است ولی باید پرسید آیا هر کسی هر چیزی که می خواهد بگوید باید قبلش فکر کند که ابراهیم نبوی الان ناراحت می شود یا خوشحال ?
از طرفی آقای نبوی این موضع آقای واحدی را که موجب شکاف و پریشانی در افکار نبوی شده است را به گردن کل جنبش می اندازد و می خواهد به زور به خواننده القا کند که روزنامه کیهان خوشحال شده است و همین امر موجب یاس و سرخوردگی شده است و در واقع یاس و سرخوردگی که در بین بخشی از متوهمان به اصلاح طلبان بوجود آمده است را به گردن واحدی بیندازد و در واقع نبوی دوباره آدرس غلط می دهد و نمی گوید که مردمی که بعد از وقایع خاورمیانه انتظار داشتند مبارزات جنبش ادامه پیدا کند یک دفعه اصلاح طلبانی مانند خاتمی و شورای هماهنگی راه سبز امید ترمز دستی را کشیدند و 8 ماه مانده به انتخابات باز فیلشان یاد هندوستان را کرد. نبوی در ادامه می نویسد :
"برخی این ناراحتی را به صورت واکنش های تند و گاه عصبی بروز داده و برخی نیز با دیدن استقبال رسانه هایی مانند کیهان از آنچه حضرتعالی فرمودید، دچار یاس و سرخوردگی شدند، اما بیش از هر چیز اثر اظهارات شما ایجاد شکاف و تنش در صفوف جنبش اعتراضی مردم در خارج از کشور و فضای مجازی شد که در حقیقت چنین تنشی به نظر این برادر کوچک شما، به مصلحت جنبش مردم ایران نیست، حتی اگر تاثیر اندکی بر وضع داخل ایران داشته باشد، یا حتی هیچ تاثیری نداشته باشد. از همین رو برادرانه و دوستانه می خواهم برخی مواردی را که فرمودید مورد انتقاد قرار بدهم و از شما بخواهم اگر انتقادات مرا وارد می بینید، در موضع گیری خود تجدید نظر کنید."
البته آقای واحدی تلاش دارد که گندی را که بخشی از اصلاح طلبان مانند نبوی , مسعود بهنود , منتجب نیا, خاتمی, رجبعلی مزروعی مهاجرانی ,کواکبیان , اردشیر امیر ارجمند و شورای هماهنگی راه سبز امید و....زده اند را درست کند تا حمایت آن بخشی از جامعه اعتراضی را که همراه خود داشتند را از دست ندهند ولی ابراهیم نبوی که خود همیشه یکی از عوامل شکاف و تنش در خارج از کشور و فضای مجازی بوده است تلاش می کند تا همه خرابکاری های خودش را نیز به گردن آقای واحدی بیندازد. نبوی نیز تلاش می کند تادر این مقاله خودش بر فشار های وارده بر آقای واحدی نیز سهیم باشد و او را مجبور کند که در موضع گیری های خود تجدید نظر کند. اصلاح طلبان تلاش کردند تا با ساختن و بکار بردن اصطلاحات مذهبی مورد نظر خود, آن را در افکار عمومی جا بیندازند مانند اینکه منتظری پدر معنوی جنبش سبز بود یا اینکه جنبش سبز را جنبش اصلاح طلبی بنامند یا اینکه به کروبی شیخ اصلاحات بگویند یا الله اکبر گفتن ها و یا حسین , میر حسین و هم اینکه تلاش کردند جنبش سبز را به اصلاح طلبان محدود کنند و حتی شعار های مردم را افرادی مانند کدیور به دلخواه خود یک جور دیگر به جای شعار های مردم نقل قول می کردند و اینک ابراهیم نبوی با استناد با همان اصطلاحات مانند اینکه مردم به کروبی می گفتند شیخ اصلاحات پس شما هم که سخنگو هستید پس باید همچنان خود را اصلاح طلب بنامید.
پس از آنکه کروبی و موسوی همچنان بر حضور مردم در خیابان با عنوان دفاع از مردم مصر و تونس پا فشاری کردند بنابر این با حصر و زندانی کردن آنها در خانه, طبیعی است که حد اقل مشاورین آنها همان شکل از مبارزات را سازماندهی و تبلیغ کنند و اگر آنها همچنان معتقد به شرکت در انتخابات بودند که الان مثل خاتمی آزاد بودند پس ابراهیم نبوی تلاش می کند,به خواننده القا کند , که چون اسم کروبی شیخ اصلاحات بوده است و واحدی هم سخنگوی کروبی است پس باید فقط خود را اصلاح طلب بنامد و نگوید که اصلاحات در ایران غیر ممکن است و اگر غیر از این بگوید باید به عنوان یک فرد روزنامه نگار تاکید کند که نظر شخصی ایشان است و دیگر اینکه چرا به خاتمی انتقاد کرده است و علت بیان شرکت حزب اعتماد ملی از طرف منتجب نیا به خاطر موضعی بوده است که آقای واحدی اعلام کرده است.
ابراهیم نبوی تلاش می کند که جنبش سبز را جنبش انتخاباتی معنا کند حال آنکه جنبش سبز یک جنبش اعتراضی است که نتیجه 31 سال سرکوب و اجحاف در حق مردم بود ونشانه خشم فرو خورده آنان و مبارزات خیابانی ,اعتراض و مبارزه ای بود با دیکتاتوری مذهبی حاکم در ایران و مردمی که با مرگ بر خامنه ای در خیابان بودند و شعار مبارک, بن علی, نوبت سید علی را سر می دادند دوباره به پای بازی انتخاباتی رژیم نخواهند رفت.
اصلاح طلبان به همراه خامنه ای , احمدی نژاد و شرکا , عملا در تلاشند که با عمده کردن بحث انتخابات توجه مردم را از ادامه مبارزات خیابانی به سمت انتخابات 8 ماه دیگر جلب کنند. اکنون به جای اینکه برای ادامه مبارزات خیابانی در 18 تیر سازماندهی و برنامه ریزی شود بحث انتخابات را عمده کرده اند تا موجبات انحراف افکار عمومی را فراهم کنند.
نظام جلالی 06.07.2011
دوست عزیزم محسن با سلام و سپاس از میلی که برایم فرستادید
پاسخحذف