نقدی به مفاد جهانی حقوق بشر و اشاره به نواقص آن :
ماده ۱ فقط یک توصیه اخلاقی است به عموم بشر ، آن هم در دنیایی که تبعیض ، نابرابری و بی عدالتی وجود دارد و در بسیاری از کشور ها فقر هم چنان بیداد می کند . آیا براستی همه انسان ها از لحاظ حقوق با هم برابرند ؟ آیا براستی همه دارای وجدان می باشند ?
ماده ۲ نمیگوید چگونه هر کس می تواند بدون هیچ گونه تمایز ، خصوصا از حیث نژاد ، رنگ ، جنس ، زبان ، مذهب ، عقیده سیاسی یا هر عقیده دیگر و همچنین ملیت ، وضع اجتماعی ، ثروت ، ولادت یا هر موقعیت دیگر ، از تمام حقوق و کلیه آزادی هایی که در اعلامیه حاضر ذکر شده است ، بهره مند گردد? بعلاوه چگونه هیچ تبعیضی به عمل نخواهد آمد که مبتنی بر وضع سیاسی ، اداری و قضایی یا بین المللی کشور یا سرزمینی باشد که شخص به آن تعلق دارد . گواه این کشور مستقل ، تحت قیمومیت یا غیر خود مختار بوده یا حاکمیت آن به شکل محدودی شده باشد ?ضامن اجرایی آن کجاست و چه کسی تضمین میکند?
ماده ۳: هر کس حق زندگی ، آزادی و امنیت شخصی دارد ولی آیا بیشترین سهم در گرفتن حق زندگی ، آزادی و امنیت شخصی از انسانها را خود دولتها نداشته اند ؟ نقش قوانین اعدام و زندان دولتها و نقش ترور دولتی و جنگ دولتها در گرفتن این حق کجاست؟
ماده ۴: احدی را نمی توان در بردگی نگه داشت و داد و ستد بردگان به هر شکلی که باشد ممنوع است ولی تا زمانی که مذهب ، سرمایه داری و مسئله سود سرمایه،هیراشی( سلسله مراتب ) ،اقتدار ، اتوریته ، سلطه، تمرکز قدرت و ثروت وجود دارد ، برده داری نیز به اشکال گوناگون وجود دارد همان طور که انسانها برده ثروت ، قدرت و یا مذهب هستند و هنوز ما شاهد بردگان جنسی هستیم که زنان و کودکان را برای بهره برداری جنسی خرید و فروش میکنند.
ماده ۵: احدی را نمی توان تحت شکنجه یا مجازات یا رفتاری قرار داد که ظالمانه و یا بر خلاف انسانیت و شئون بشری یا موهن باشد ولی براستی نقش بسیاری از دولتها و قوانین آنها در نقض این ماده کجاست ؟
ماده ۸: در برابر اعمالی که حقوق اساسی فرد را مورد تجاوز قرار بدهد و آن حقوق به وسیله قانون اساسی یا قانون دیگری برای او شناخته شده باشد ، هر کس حق رجوع به محاکم ملی صالحه دارد اما در مواردی که خود قانون ناقض این حق است به چه کس یا مرجعی باید رجوع کرد ؟
ماده ۹: احدی را نمی توان خود سرانه توقیف ، حبس یا تبعید نمود ولی کارنامه بسیاری از دولتها در این زمینه سیاه است.
ماده ۱۰: هرکس با مساوات کامل حق دارد که دعوایش به وسیله دادگاه مساوی و بی طرفی ، منصفانه و علنا رسیدگی بشود و چنین دادگاهی درباره حقوق و الزامات او یا هر اتهام جزایی که به او توجه پیدا کرده باشند، اتخاذ تصمیم بنماید
اما آنجا که یک طرف دعوا یک فرد عادی یا فقیر باشد و طرف دیگر یک دولت باشد یا طرف مقابل از ثروت زیادی برخوردار باشد یا یک مقام مذهبی یا نظامی یا سیاستمدار باشد یکی است ؟
ماده ۱۲: احدی در زندگی خصوصی ، امور خانوادگی ، اقامتگاه یا مکاتبات خود نباید مورد مداخله های خود سرانه واقع شود و شرافت و اسم و رسمش نباید مورد حمله قرار گیرد . هر کس حق دارد که در مقابل این گونه مداخلات و حملات ، مورد حمایت قانون قرار گیرد ولی وقتی خود قانون و مجریان آن در زندگی خصوصی ، امور خانوادگی ، اقامتگاه یا مکاتبات مداخله خود سرانه کنند و شرافت و اسم و رسم فرد مورد حمله قرار گیرد آنگاه در مقابل این گونه مداخلات و حملات ، مورد حمایت چه کسی قرار میگیرد ؟
نقد را به طور کلی اینگونه میتوان خلاصه کرد
۱-ضمانت اجرایی پشت این ۳۰ ماده نیست،یعنی مفادی نوشته شده بدون آنکه راه کارهای اجرایی آن مشخص شده باشد
۲- همان کشورهایی که آن را امضا کرده اند با تدوین قوانین کشوری خود برخی از این موارد را نقض میکنند به عنوان مثال ماده ۱۴: الف) هر کس حق دارد در برابر تعقیب ، شکنجه و آزار ، پناهگاهی جسنجو کند و در کشورهای دیگر پناه اختیار کند.
اما عملا با وجود مرزها نمیگذارند به آسانی کسی از این حق استفاده کند و یا آنچنان شرایط پناهندگی را مشکل میکنند که به راحتی کسی از این حق نتواند استفاده کند و چه بسیار پناهنده گانی که جان خود را تا رسیدن به یک کشور امن از دست میدهند یا سالها بعد از رسیدن در شرایط بلاتکلیفی بسر میبرند و دچار مریضی روحی و روانی میشوند.
۳- بیشترین نقش در پایمال شدن و نقض حقوق بشررا خود دولتها دارند ولی این نقش منفی، به شکلی کمرنگ شده است و علت آن این است که سازمان ملل در واقع سازمان دولتها است و در درجه اول منافع آنها را در نظر میگیرد و نه منافع ملتها را
۴- اشاره ای به نقش مذهب ، سرمایه داری و مسئله سود سرمایه، سلطه، تمرکز قدرت ، ثروت و ترور دولتی در نقض حقوق بشر نشده است
متن اعلامیه
مجمع عمومی سازمان ملل متحد، سه سال پس از تأسیس سازمان ملل متحد، اعلامیهٔ جهانی حقوق بشر را تصویب کرد و اعلامیهٔ جهانی حقوق بشر، که هدف آن برقراری تضمین حقوق و آزادیهای برابر برای همه مردم [۱]بود در ۱۰ دسامبر ۱۹۴۸ به تصویب رسید، روزی که اینک در سراسر جهان به عنوان روز بینالمللی حقوق بشر گرامی داشته میشود
ماده ۱ فقط یک توصیه اخلاقی است به عموم بشر ، آن هم در دنیایی که تبعیض ، نابرابری و بی عدالتی وجود دارد و در بسیاری از کشور ها فقر هم چنان بیداد می کند . آیا براستی همه انسان ها از لحاظ حقوق با هم برابرند ؟ آیا براستی همه دارای وجدان می باشند ?
ماده ۳: هر کس حق زندگی ، آزادی و امنیت شخصی دارد ولی آیا بیشترین سهم در گرفتن حق زندگی ، آزادی و امنیت شخصی از انسانها را خود دولتها نداشته اند ؟ نقش قوانین اعدام و زندان دولتها و نقش ترور دولتی و جنگ دولتها در گرفتن این حق کجاست؟
ماده ۴: احدی را نمی توان در بردگی نگه داشت و داد و ستد بردگان به هر شکلی که باشد ممنوع است ولی تا زمانی که مذهب ، سرمایه داری و مسئله سود سرمایه،هیراشی( سلسله مراتب ) ،اقتدار ، اتوریته ، سلطه، تمرکز قدرت و ثروت وجود دارد ، برده داری نیز به اشکال گوناگون وجود دارد همان طور که انسانها برده ثروت ، قدرت و یا مذهب هستند و هنوز ما شاهد بردگان جنسی هستیم که زنان و کودکان را برای بهره برداری جنسی خرید و فروش میکنند.
ماده ۵: احدی را نمی توان تحت شکنجه یا مجازات یا رفتاری قرار داد که ظالمانه و یا بر خلاف انسانیت و شئون بشری یا موهن باشد ولی براستی نقش بسیاری از دولتها و قوانین آنها در نقض این ماده کجاست ؟
ماده ۶: هر کس حق دارد که شخصیت حقوقی او در همه جا به عنوان یک انسان در مقابل قانون شناخته شود ولی براستی آیا قوانین ضدّ انسانی برخی از دولتها این حق را به رسمیت میشناسند ؟
ماده ۷: ولی براستی آیا همه در برابر قانون ، مساوی هستند ? یعنی هر چقدر ثروت داشته باشیم یا هر چقدر از قدرت سیاسی برخوردار باشیم یا نباشیم در برابر قانون برابریم ؟ و حق دارند بدون تبعیض وبطور یکسان از حمایت قانون برخوردار شوند اما آیا این حق از طرف قدرت مداران رعایت میشود ؟ همه حق دارند در مقابل هر تبعیضی که ناقض اعلامیه حاضر باشد و بر علیه هر تحریکی که برای چنین تبعیضی به عمل آید وبه طور تساوی از حمایت قانون بهره مند شوند
ماده ۹: احدی را نمی توان خود سرانه توقیف ، حبس یا تبعید نمود ولی کارنامه بسیاری از دولتها در این زمینه سیاه است.
ماده ۱۰: هرکس با مساوات کامل حق دارد که دعوایش به وسیله دادگاه مساوی و بی طرفی ، منصفانه و علنا رسیدگی بشود و چنین دادگاهی درباره حقوق و الزامات او یا هر اتهام جزایی که به او توجه پیدا کرده باشند، اتخاذ تصمیم بنماید
اما آنجا که یک طرف دعوا یک فرد عادی یا فقیر باشد و طرف دیگر یک دولت باشد یا طرف مقابل از ثروت زیادی برخوردار باشد یا یک مقام مذهبی یا نظامی یا سیاستمدار باشد یکی است ؟
ماده ۱۱: الف) هر کس به بزهکاری متهم شده باشد بی گناه محسوب خواهد شد تا وقتی که در جریان یک دعوای عمومی که در آن کلیه تضمین های لازم برای دفاع ازاو تامین شده باشد ، تقصیر او قانونا محرز گردد
ب) هیچ کس برای انجام یا عدم انجام عملی که در موقع ارتکاب ، آن عمل به موجب حقوق ملی یا بین المللی جرم شناخته نمی شده است محکوم نخواهد شد . به همین طریق هیچ مجازاتی شدیدتر از آنچه که در موقع ارتکاب جرم بدان تعلق می گرفت درباره احدی اعمال نخواهد شد
اما آیا براستی چنین است ؟ ضمنا نقش دولتها و قوانین آنها در ایجاد بزهکاری یا عدم ریشه کن شدن بزهکاری چیست ؟
ماده ۱۲: احدی در زندگی خصوصی ، امور خانوادگی ، اقامتگاه یا مکاتبات خود نباید مورد مداخله های خود سرانه واقع شود و شرافت و اسم و رسمش نباید مورد حمله قرار گیرد . هر کس حق دارد که در مقابل این گونه مداخلات و حملات ، مورد حمایت قانون قرار گیرد ولی وقتی خود قانون و مجریان آن در زندگی خصوصی ، امور خانوادگی ، اقامتگاه یا مکاتبات مداخله خود سرانه کنند و شرافت و اسم و رسم فرد مورد حمله قرار گیرد آنگاه در مقابل این گونه مداخلات و حملات ، مورد حمایت چه کسی قرار میگیرد ؟
ماده ۱۳: الف) هر کس حق دارد که در داخل هر کشوری آزادانه عبور و مرور کند و محل اقامت خود را انتخاب نماید
اما واقعا در همه جا چنین است ؟
ب) هر کی حق دارد هر کشوری و از جمله کشور خود را ترک کند یا به کشور خود باز گردد
اما واقعا در همه جا چنین است ؟
ماده ۱۴: الف) هر کس حق دارد در برابر تعقیب ، شکنجه و آزار ، پناهگاهی جسنجو کند و در کشورهای دیگر پناه اختیار کند
اما اگر واقعا چنین است این همه مرز ، مرز بان، زندان پناهندگان و قوانین ضدّ حقوق پناهندگی برای چیست ؟
ب) در موردی که تعقیب واقعا مبتنی به جرم عمومی و غیر سیاسی و رفتارهایی مخالف با اصول و مقاصد ملل متحد باشد ، نمی توان از این حق استفاده نمود
ماده ۱۵: الف) هر کس حق دارد ، که دارای تابعیت باشد
ب) احدی را تمی توان خود سرانه از تابعیت خود یا از حق تغییر تابعیت محروم کرد
ولی آیا دیگر حقوق اجتمایی فرد آسیب نمیبیند و از آنها محروم نمیشود ؟
ماده ۱۶: الف) هر زن و مرد بالغی حق دارند بدون هیچ محدودیت از نظر نژاد ، ملیت ، تابعیت یا مذهب با هم دیگر زناشویی و هنگام انحلال آن ، زن و شوهر در کلیه امور مربوط به ازدواج دارای حقوق مساوی می باشند
آیا واقعا چنین است ؟
ب) ازدواج باید با رضایت کامل و آزادانه زن ومرد واقع شود
ولی آیا واقعا همه جا چنین است ؟
پ) خانواده رکن طبیعی و اساسی اجتماع است و حق دارد از حمایت جامعه و دولت بهره مند شود
ماده ۱۷: الف) هر شخص ، منفردا یا به طور اجتماعی حق مالکیت دارد.
ب) احدی را تمی توان خود سرانه از حق مالکیت محروم نمود ولی در بسیاری از کشور ها دولت ها به دلایل سیاسی اموال شخصی مخالفین سیاسی را یا مصادره و ضبط میکنند یا حساب آنها را مسدود می کنند و با زندانی کردن یا اعدام انسان ها علنا آنها را از حق مالکیت محروم می کنند.
ماده ۱۸: هر کس حق دارد که از آزادی فکر ، وجدان و مذهب بهره مند شود . اما عملا بسیاری به جرم اندیشیدن توسط دولت ها یا در گوشه زندان هستند یا اعدام شدند . در بسیاری از دولت ها یا مذهبییون مستقیما در قدرت سیاسی هستند یا غیر مستقیم در قدرت سیاسی سهیم هستند و سیاستمداران مذهبی سیاستهای آنها را به پیش میبرند و از منافع آنها حمایت میکنند این حق متضمن آزادی تغییر مذهب یا عقیده و ایمان می باشد و نیز شامل تعلیمات مذهبی و اجرای مراسم دینی است . هرکس می تواند از این حقوق یا مجتمعاً به طور خصوصی یا به طور عمومی بر خوردار باشد
ماده ۱۸: هر کس حق دارد که از آزادی فکر ، وجدان و مذهب بهره مند شود . اما عملا بسیاری به جرم اندیشیدن توسط دولت ها یا در گوشه زندان هستند یا اعدام شدند . در بسیاری از دولت ها یا مذهبییون مستقیما در قدرت سیاسی هستند یا غیر مستقیم در قدرت سیاسی سهیم هستند و سیاستمداران مذهبی سیاستهای آنها را به پیش میبرند و از منافع آنها حمایت میکنند این حق متضمن آزادی تغییر مذهب یا عقیده و ایمان می باشد و نیز شامل تعلیمات مذهبی و اجرای مراسم دینی است . هرکس می تواند از این حقوق یا مجتمعاً به طور خصوصی یا به طور عمومی بر خوردار باشد
ماده ۱۹: هر کس حق آزادی عقیده وبیان دارد و حق مزبورشامل آن است که از داشتن عقاید خود بیم و اضطرابی نداشته باشد و در کسب اطلاعات و افکار و در اخذ و انتشار آن ، به تمام وسایل ممکن و بدون ملاحضات مرزی، آزاد باشد ولی عملا دولتها این حق را پایمال میکنند و این آزادی را از انسانها سلب میکنند و بسیاری را به جرم ابراز عقیده و بیان سرکوب میکنند
ولی آنقدر زندگی را مشکل میکنند که فرد ناچار میشود برای تامین زندگی در ساعات استراحت نیز کار کند ، برای رضایت کار فرما اضافه کاری کند .در هر زمانی که سرمایه داری با بحران مواجه میشود ساعات کار افزایش پیدا میکند و از زمان استراحت ومرخصی فرد کاسته میشود یا اینکه به راحتی از کار بیکار میشودماده ۲۰: الف) هرکس حق دارد آزادانه مجامع و جمعیت های مسالمت آ میز تشکیل دهد
ولی عملا بسیاری از دولتها به سرکوب مجامع و جمعیت های مسالمت آ میز میپردازند
یا شدیدا آنها را تحت نظر دستگاه پلیسی و امنیتی خود قرار میدهند ولی عملا بسیاری از دولتها به سرکوب مجامع و جمعیت های مسالمت آ میز میپردازند
ب) هیچ کس را تمی توان مجبور به شرکت در اجتماعی کرد
ماده ۲۱: الف) هر کس حق دارد که در اداره امور عمومی کشور خود ، خواه مستقیما و خواه با وساطت نمایندگانی که آزادانه انتخاب شده باشد شرکت جوید
ب) هر کس حق دارد با تساوی شرایط ، به مشاغل عمومی کشور خود نایل آید
پ) اساس و منشا قدرت حکومت ، اراده مردم است . این اراده باید به وسیله انتخاباتی ابراز گردد که از روی صداقت و به طور ادواری ، صورت پذیرد .انتخابات باید عمومی و با رعایت مساوات باشد و با رای مخفی یا طریقهای نظیر آن انجام گیرد که آزادی رای را تامین نماید
ولی در بسیاری از کشورها ،دولتها یا در انتخابات تقلب میکنند یا مخالفین سیاسی خود را برای شرکت در آن محروم میکنند یا قبل یا بعد از انتخابات آنها را به شکلی از عرصه به قدرت رسیدن محروم میکنند یا شرایط شرکت در انتخابات را آنچنان مشکل میکنند که فقط احزاب بزرگ وابسته به قدرت سیاسی حاکم بتوانند در انتخابات شرکت کنند و یا احزاب و نیروهای سیاسی مخالف خود را یا محدود یا ممنوع میکنند
ولی در بسیاری از کشورها ،دولتها یا در انتخابات تقلب میکنند یا مخالفین سیاسی خود را برای شرکت در آن محروم میکنند یا قبل یا بعد از انتخابات آنها را به شکلی از عرصه به قدرت رسیدن محروم میکنند یا شرایط شرکت در انتخابات را آنچنان مشکل میکنند که فقط احزاب بزرگ وابسته به قدرت سیاسی حاکم بتوانند در انتخابات شرکت کنند و یا احزاب و نیروهای سیاسی مخالف خود را یا محدود یا ممنوع میکنند
ماده ۲۲: هر کس به عنوان عضو اجتماع ، حق امنیت اجتماعی دارد و مجاز است به وسیله مساعی ملی و همکاری بین المللی ، حقوق اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی خود را که لازمه مقام و نمو آزادانه شخصیت اوست با رعایت تشکیلات و منابع هر کشور به دست آورد
ولی عملا این حق نیز توسط بسیاری از دولتها دچار مشکلات اساسی میشود ماده ۲۳: الف) هر کس حق دارد کار کند، کار خود را آزادانه انتخاب نماید ، شرایط منصفانه و رضایت بخشی برای کار خواستار باشد و در مقابل بیکاری مورد حمایت قرار گیرد
ولی عملا در بسیاری از کشورها اینگونه نیست
ولی عملا در بسیاری از کشورها اینگونه نیست
ب) همه حق دارند که بدون هیچ تبعیضی در مقابل کار مساوی ، اجرت مساوی دریافت نمايند
ولی عملا در بسیاری از کشورها اینگونه نیست
ولی عملا در بسیاری از کشورها اینگونه نیست
پ) هر کس که کار میکند به مزد منصفانه و رضایت بخشی ذیحق می شود که زندگی او و خانواده اش را موافق شئون انسانی تامین کند و آن را در صورت لزوم با هر نوع وسایل دیگر حمایت اجتماعی، تکمیل نماید
ولی عملا در بسیاری از کشورها اینگونه نیست
ولی عملا در بسیاری از کشورها اینگونه نیست
ت) هر کس حق دارد که برای دفاع از منافع خود با دیگران اتحادیه تشکیل دهد و در اتحادیه ها نیز شرکت کند
ماده ۲۴: هر کس حق استراحت و فراغت و تفریح دارد و به خصوص به محدودیت معقول ساعات کار و مرخصی های ادواری ، با اخذ حقوق، ذیحق می باشد ولی عملا در بسیاری از کشورها اینگونه نیست
یا محدودیتهای زیادی برای اتحایه ها ایجاد میکنند و یا اصلا مانع شکل گیری اتحادیها میشوند یا با نفوذ احزاب در اتحایه ها و وابسته کردن آنها به احزاب ،اتحایه ها را از شکل مستقل خارج کرده و آن را به اشکال گوناگون به دولت وابسته میکنند و سیاستهای دولت را به پیش میبرندماده ۲۵: الف) هرکس حق دارد که سطح زندگی او ، سلامتی و رفاه خود و خانواده اش را از حیث خوراک ومسکن ومراقبتهای طبی و خدمات لازم اجتماعی تامین کند و همچنین حق دارد که در مواقع بیکاری ، بیماری ، نقص اعضا ، بیوگی ، پیری یا در تمام موارد دیگری که به علل خارج از اراده انسان ، وسایل امرار معاش او از بین رفته باشد از شرایط آبرومندانه زندگی برخوردار شود
ب) مادران وکودکان حق دارند که از کمک و مراقبت مخصوصی بهره مند شوند . کودکان چه براثر ازدواج و چه بدون ازدواج به دنیا آمده باشند ، حق دارند که همه از یک نوع حمایت اجتماعی برخوردار شوند
اما عملا در بسیاری از کشورها به دلیل فقر ، فساد دولتی و ..... اینگونه نیست
اما عملا در بسیاری از کشورها به دلیل فقر ، فساد دولتی و ..... اینگونه نیست
ماده ۲۶: الف) هر کس حق دارد که از آموزش و پرورش بهره مند شود . آموزش و پرورش لااقل تا حدودی که مربوط به تعلیمات ابتدایی و اساسی است باید مجانی باشد . آموزش ابتدایی اجباری است . آموزش حرفه ای باید عمومیت پیدا کند و آموزش عالی باید با شرایط تساوی کامل ، به روی همه باز باشد تا همه ، بنا به استعداد خود بتواند از آن بهره مند گردند
اما عملا بسیاری به دلایل گوناگون از آن محروم هستند
اما عملا بسیاری به دلایل گوناگون از آن محروم هستند
ب) آموزش و پرورش باید به طوری هدایت شود که شخصیت انسانی هر کس را به حد اکمل رشد آن برساند و احترام حقوق و آزادی های بشری را تقویت کند . آموزش و پرورش باید حسن تفاهم ، گذشت و احترام عقاید مخالف و دوستی بین تمام ملل و جمعیت های نژادی یا مذهبی و همچنین توسعه فعالیت های ملل متحد را در راه حفظ صلح ، تسهیل نماید
آموزش پرورش در بسیاری از کشورها در جهت منافع سیاست دولتها میباشد
آموزش پرورش در بسیاری از کشورها در جهت منافع سیاست دولتها میباشد
پ) پدر و مادر در انتخاب نوع آموزش و پرورش فرزندان خود نسبت به دیگران اولویت دارند
ماده ۲۷: الف) هر کس حق دارد در زندگی فرهنگی اجتماع شرکت کند ، از فنون و هنرها متمتع گردد و در پیشرفت علمی و فوائد آن سهیم باشد
ب) هر کس حق دارد از حمایت منافع معنوی و مادی آثارعلمی ، فرهنگی یا هنری خود برخوردار شود
ماده ۲۸: هر کس حق دارد برقراری نظمی را بخواهد که از لحاظ اجتماع و بین المللی ، حقوق و آزادی هایی را که در این اعلامیه ذکر گردیده ، تامین کند و آنها را به مورد عمل بگذارد
اما آیا واقعا این نظم برقرار شده است ؟ ولی وقتی کسی در فقر بسر می برد و یا در زندان بسر می برد و یا اعدام می شود از این حق محروم می شود
ماده ۲۹: الف) هرکس در مقابل آن جامعه ای وظیفه دارد که رشد آزاد کامل شخصیت او را میسر سازد
ب) هر کس در اجرای حقوق و استفاده از آزادی های خود ، فقط تابع محدودیت هایی است که به وسیله قانون ، منحصرا به منظور تامین شناسایی و مراعات حقوق و آزادی های دیگران و برای مقتضیات صحیح اخلاقی و نظم عمومی و رفاه همگانی ، در شرایط یک جامعه دموکراتیک وضع گردیده است
ولی عملا در بسیاری از کشور ها اینگونه نیست
ولی عملا در بسیاری از کشور ها اینگونه نیست
پ) این حقوق و آزادی ها ، در هیچ موردی نمی تواند بر خلاف مقاصد و اصول ملل متحد اجرا گردد
ماده ۳۰: هیچ یک از مقررات اعلامیه حاضر نباید طوری تفسیر شود که متضمن حقی برای دولتی یا جمعیتی یا فردی باشد که به موجب آن بتواند هر یک از حقوق و آزادی های مندرج در اعلامیه را ازبین ببرد ویا در آن راه ، فعالیتی بنماید
ولی عملا در بسیاری از کشور ها اینگونه است نقد را به طور کلی اینگونه میتوان خلاصه کرد
۱-ضمانت اجرایی پشت این ۳۰ ماده نیست،یعنی مفادی نوشته شده بدون آنکه راه کارهای اجرایی آن مشخص شده باشد
۲- همان کشورهایی که آن را امضا کرده اند با تدوین قوانین کشوری خود برخی از این موارد را نقض میکنند به عنوان مثال ماده ۱۴: الف) هر کس حق دارد در برابر تعقیب ، شکنجه و آزار ، پناهگاهی جسنجو کند و در کشورهای دیگر پناه اختیار کند.
اما عملا با وجود مرزها نمیگذارند به آسانی کسی از این حق استفاده کند و یا آنچنان شرایط پناهندگی را مشکل میکنند که به راحتی کسی از این حق نتواند استفاده کند و چه بسیار پناهنده گانی که جان خود را تا رسیدن به یک کشور امن از دست میدهند یا سالها بعد از رسیدن در شرایط بلاتکلیفی بسر میبرند و دچار مریضی روحی و روانی میشوند.
۳- بیشترین نقش در پایمال شدن و نقض حقوق بشررا خود دولتها دارند ولی این نقش منفی، به شکلی کمرنگ شده است و علت آن این است که سازمان ملل در واقع سازمان دولتها است و در درجه اول منافع آنها را در نظر میگیرد و نه منافع ملتها را
۴- اشاره ای به نقش مذهب ، سرمایه داری و مسئله سود سرمایه، سلطه، تمرکز قدرت ، ثروت و ترور دولتی در نقض حقوق بشر نشده است
نظام جلالی
متن اعلامیه
مجمع عمومی سازمان ملل متحد، سه سال پس از تأسیس سازمان ملل متحد، اعلامیهٔ جهانی حقوق بشر را تصویب کرد و اعلامیهٔ جهانی حقوق بشر، که هدف آن برقراری تضمین حقوق و آزادیهای برابر برای همه مردم [۱]بود در ۱۰ دسامبر ۱۹۴۸ به تصویب رسید، روزی که اینک در سراسر جهان به عنوان روز بینالمللی حقوق بشر گرامی داشته میشود
ماده ۱: تمام افراد بشر آزاد به دنیا می آیند و از لحاظ حیثیت و حقوق با هم برابرند . همه دارای عقل و وجدان می باشند و باید نسبت به یکدیگر با روح برادری رفتار کنند
ماده۲: هر کس می تواند بدون هیچ گونه تمایز ، خصوصا از حیث نژاد ، رنگ ، جنس ، زبان ، مذهب ، عقیده سیاسی یا هر عقیده دیگر و همچنین ملیت ، وضع اجتماعی ، ثروت ، ولادت یا هر موقعیت دیگر ، از تمام حقوق و کلیه آزادی هایی که در اعلامیه حاضر ذکر شده است ، بهره مند گردد. به علاوه هیچ تبعیضی به عمل نخواهد آمد که مبتنی بر وضع سیاسی ، اداری و قضایی یا بین المللی کشور یا سرزمینی باشد که شخص به آن تعلق دارد . گواه این کشور مستقل ، تحت قیمومیت یا غیر خود مختار بوده یا حاکمیت آن به شکل محدودی شده باشد
ماده ۳: هر کس حق زندگی ، آزادی و امنیت شخصی دارد
ماده ۴: احدی را نمی توان در بردگی نگه داشت و داد و ستد بردگان به هر شکلی که باشد ممنوع است
ماده ۵: احدی را نمی توان تحت شکنجه یا مجازات یا رفتاری قرار داد که ظالمانه و یا بر خلاف انسانیت و شئون بشری یا موهن باشد
ماده ۷: همه در برابر قانون ، مساوی هستند و حق دارند بدون تبعیض وبطور یکسان از حمایت قانون برخوردار شوند.همه حق دارند در مقابل هر تبعیضی که ناقض اعلامیه حاضر باشد و بر علیه هر تحریکی که برای چنین تبعیضی به عمل آید وبه طور تساوی از حمایت قانون بهره مند شوند
ماده ۸: در برابر اعمالی که حقوق اساسی فرد را مورد تجاوز قرار بدهد و آن حقوق به وسیله قانون اساسی یا قانون دیگری برای او شناخته شده باشد ، هر کس حق رجوع به محاکم ملی صالحه دارد
ماده ۹: احدی را نمی توان خود سرانه توقیف ، حبس یا تبعید نمود
ماده ۱۰: هرکس با مساوات کامل حق دارد که دعوایش به وسیله دادگاه مساوی و بی طرفی ، منصفانه و علنا رسیدگی بشود و چنین دادگاهی درباره حقوق و الزامات او یا هر اتهام جزایی که به او توجه پیدا کرده باشند، اتخاذ تصمیم بنماید
ماده ۱۱: الف) هر کس به بزهکاری متهم شده باشد بی گناه محسوب خواهد شد تا وقتی که در جریان یک دعوای عمومی که در آن کلیه تضمین های لازم برای دفاع ازاو تامین شده باشد ، تقصیر او قانونا محرز گردد
ب) هیچ کس برای انجام یا عدم انجام عملی که در موقع ارتکاب ، آن عمل به موجب حقوق ملی یا بین المللی جرم شناخته نمی شده است محکوم نخواهد شد . به همین طریق هیچ مجازاتی شدیدتر از آنچه که در موقع ارتکاب جرم بدان تعلق می گرفت درباره احدی اعمال نخواهد شد
ماده ۱۲: احدی در زندگی خصوصی ، امور خانوادگی ، اقامتگاه یا مکاتبات خود نباید مورد مداخله های خود سرانه واقع شود و شرافت و اسم و رسمش نباید مورد حمله قرار گیرد . هر کس حق دارد که در مقابل این گونه مداخلات و حملات ، مورد حمایت قانون قرار گیرد
ماده ۱۳: الف) هر کس حق دارد که در داخل هر کشوری آزادانه عبور و مرور کند و محل اقامت خود را انتخاب نماید
ب) هر کی حق دارد هر کشوری و از جمله کشور خود را ترک کند یا به کشور خود باز گردد
ماده ۱۴: الف) هر کس حق دارد در برابر تعقیب ، شکنجه و آزار ، پناهگاهی جسنجو کند و در کشورهای دیگر پناه اختیار کند
ب) در موردی که تعقیب واقعا مبتنی به جرم عمومی و غیر سیاسی و رفتارهایی مخالف با اصول و مقاصد ملل متحد باشد ، نمی توان از این حق استفاده نمود
ماده ۱۵: الف) هر کس حق دارد ، که دارای تابعیت باشد
ب) احدی را تمی توان خود سرانه از تابعیت خود یا از حق تغییر تابعیت محروم کرد
ماده ۱۶: الف) هر زن و مرد بالغی حق دارند بدون هیچ محدودیت از نظر نژاد ، ملیت ، تابعیت یا مذهب با هم دیگر زناشویی و هنگام انحلال آن ، زن و شوهر در کلیه امور مربوط به ازدواج دارای حقوق مساوی می باشند
ب) ازدواج باید با رضایت کامل و آزادانه زن ومرد واقع شود
پ) خانواده رکن طبیعی و اساسی اجتماع است و حق دارد از حمایت جامعه و دولت بهره مند شود
ماده ۱۷: الف) هر شخص ، منفردا یا به طور اجتماعی حق مالکیت دارد
ب) احدی را تمی توان خود سرانه از حق مالکیت محروم نمود
ماده ۱۸: هر کس حق دارد که از آزادی فکر ، وجدان و مذهب بهره مند شود .این حق متضمن آزادی تغییر مذهب یا عقیده و ایمان می باشد و نیز شامل تعلیمات مذهبی و اجرای مراسم دینی است . هرکس می تواند از این حقوق یا مجتمعاً به طور خصوصی یا به طور عمومی بر خوردار باشد
ماده ۱۹: هر کس حق آزادی عقیده وبیان دارد و حق مزبورشامل آن است که از داشتن عقاید خود بیم و اضطرابی نداشته باشد و در کسب اطلاعات و افکار و در اخذ و انتشار آن ، به تمام وسایل ممکن و بدون ملاحضات مرزی، آزاد باشد
ماده ۲۰: الف) هرکس حق دارد آزادانه مجامع و جمعیت های مسالمت آ میز تشکیل دهد
ب) هیچ کس را تمی توان مجبور به شرکت در اجتماعی کرد
ماده ۲۱: الف) هر کس حق دارد که در اداره امور عمومی کشور خود ، خواه مستقیما و خواه با وساطت نمایندگانی که آزادانه انتخاب شده باشد شرکت جوید
ب) هر کس حق دارد با تساوی شرایط ، به مشاغل عمومی کشور خود نایل آید
پ) اساس و منشا قدرت حکومت ، اراده مردم است . این اراده باید به وسیله انتخاباتی ابراز گردد که از روی صداقت و به طور ادواری ، صورت پذیرد .انتخابات باید عمومی و با رعایت مساوات باشد و با رای مخفی یا طریقهای نظیر آن انجام گیرد که آزادی رای را تامین نماید
ماده ۲۲: هر کس به عنوان عضو اجتماع ، حق امنیت اجتماعی دارد و مجاز است به وسیله مساعی ملی و همکاری بین المللی ، حقوق اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی خود را که لازمه مقام و نمو آزادانه شخصیت اوست با رعایت تشکیلات و منابع هر کشور به دست آورد
ماده ۲۳: الف) هر کس حق دارد کار کند، کار خود را آزادانه انتخاب نماید ، شرایط منصفانه و رضایت بخشی برای کار خواستار باشد و در مقابل بیکاری مورد حمایت قرار گیرد
ب) همه حق دارند که بدون هیچ تبعیضی در مقابل کار مساوی ، اجرت مساوی دریافت نمايند
پ) هر کس که کار میکند به مزد منصفانه و رضایت بخشی ذیحق می شود که زندگی او و خانواده اش را موافق شئون انسانی تامین کند و آن را در صورت لزوم با هر نوع وسایل دیگر حمایت اجتماعی، تکمیل نماید
ت) هر کس حق دارد که برای دفاع از منافع خود با دیگران اتحادیه تشکیل دهد و در اتحادیه ها نیز شرکت کند
ماده ۲۴: هر کس حق استراحت و فراغت و تفریح دارد و به خصوص به محدودیت معقول ساعات کار و مرخصی های ادواری ، با اخذ حقوق، ذیحق می باشد
ماده ۲۵: الف) هرکس حق دارد که سطح زندگی او ، سلامتی و رفاه خود و خانواده اش را از حیث خوراک ومسکن ومراقبتهای طبی و خدمات لازم اجتماعی تامین کند و همچنین حق دارد که در مواقع بیکاری ، بیماری ، نقص اعضا ، بیوگی ، پیری یا در تمام موارد دیگری که به علل خارج از اراده انسان ، وسایل امرار معاش او از بین رفته باشد از شرایط آبرومندانه زندگی برخوردار شود
ب) مادران وکودکان حق دارند که از کمک و مراقبت مخصوصی بهره مند شوند . کودکان چه براثر ازدواج و چه بدون ازدواج به دنیا آمده باشند ، حق دارند که همه از یک نوع حمایت اجتماعی برخوردار شوند
ماده ۲۶: الف) هر کس حق دارد که از آموزش و پرورش بهره مند شود . آموزش و پرورش لااقل تا حدودی که مربوط به تعلیمات ابتدایی و اساسی است باید مجانی باشد . آموزش ابتدایی اجباری است . آموزش حرفه ای باید عمومیت پیدا کند و آموزش عالی باید با شرایط تساوی کامل ، به روی همه باز باشد تا همه ، بنا به استعداد خود بتواند از آن بهره مند گردند
ب) آموزش و پرورش باید به طوری هدایت شود که شخصیت انسانی هر کس را به حد اکمل رشد آن برساند و احترام حقوق و آزادی های بشری را تقویت کند . آموزش و پرورش باید حسن تفاهم ، گذشت و احترام عقاید مخالف و دوستی بین تمام ملل و جمعیت های نژادی یا مذهبی و همچنین توسعه فعالیت های ملل متحد را در راه حفظ صلح ، تسهیل نماید
پ) پدر و مادر در انتخاب نوع آموزش و پرورش فرزندان خود نسبت به دیگران اولویت دارند
ماده ۲۷: الف) هر کس حق دارد در زندگی فرهنگی اجتماع شرکت کند ، از فنون و هنرها متمتع گردد و در پیشرفت علمی و فوائد آن سهیم باشد
ب) هر کس حق دارد از حمایت منافع معنوی و مادی آثارعلمی ، فرهنگی یا هنری خود برخوردار شود
ماده ۲۸: هر کس حق دارد برقراری نظمی را بخواهد که از لحاظ اجتماع و بین المللی ، حقوق و آزادی هایی را که در این اعلامیه ذکر گردیده ، تامین کند و آنها را به مورد عمل بگذارد
ماده ۲۹: الف) هرکس در مقابل آن جامعه ای وظیفه دارد که رشد آزاد کامل شخصیت او را میسر سازد
ب) هر کس در اجرای حقوق و استفاده از آزادی های خود ، فقط تابع محدودیت هایی است که به وسیله قانون ، منحصرا به منظور تامین شناسایی و مراعات حقوق و آزادی های دیگران و برای مقتضیات صحیح اخلاقی و نظم عمومی و رفاه همگانی ، در شرایط یک جامعه دموکراتیک وضع گردیده است
پ) این حقوق و آزادی ها ، در هیچ موردی نمی تواند بر خلاف مقاصد و اصول ملل متحد اجرا گردد
ماده ۳۰: هیچ یک از مقررات اعلامیه حاضر نباید طوری تفسیر شود که متضمن حقی برای دولتی یا جمعیتی یا فردی باشد که به موجب آن بتواند هر یک از حقوق و آزادی های مندرج در اعلامیه را ازبین ببرد ویا در آن راه ، فعالیتی بنماید
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر