۱۳۹۱ فروردین ۲۳, چهارشنبه

بررسی اوضاع سیاسی مصر با توجه به انتخابات آتی ریاست جمهوری در 23 ماه مه 2012


با نامزدی کاندیدا های اسلامگرایان ومعاون پیشین حسنی مبارک و سایر وابستگان به رژیم سابق برای انتخابات ریاست جمهوری , اوضاع سیاسی مصر بسیار پیچیده شده است که صف بندی های سیاسی جدیدی را ایجاد خواهد کرد. تحلیل و ارائه راه حل در چنین شرایطی با توجه به تجربه ای که ما سال 57 پشت سر گذاشته ایم می تواند اهمیت داشته باشد و راهگشا باشد.
تجربه ما در ایران نشان می دهد که اسلامگرایان در شرایط کنونی خطر عمده هستند که قصد دارند چرح تمدن را به عقب برگردانند و نمونه آن جمهوری اسلامی است که نه تنها 34 سال است که چرخ تمدن را باز نگه داشته اند بلکه با ضریب بالا به عقب برگردانده است.
از نظر علمی و تاریخی هر آلترناتیوی که اینک علیه این پس رفت باشد حتی اگر انتخاب بین بد و بدتر باشد بر اسلامگرایان ترجیح دارد و به هیچ عنوان نباید مستقیم یا غیر مستقیم در جبهه اسلامیستهای عقب افتاده و مرتجع مصر بود.
در نبرد خیابانی و نبرد قدرت و رویارویی مستقیم بین اسلامگرایان و باقی ماندگان رژیم سابق و نظامیان باید نیروهای آلترناتیو فعالیت مستقل خود را داشته باشند و صبر کنند تا این دو جریان بد و بدتر همدیگر را بر سر قدرت لت و پار کنند ولی در عین حال در انتخابات , ناچارا انتخاب گزینه مقابل اسلامگرایان را در نظر داشته باشند وقتی خود نیرو یا نماینده ای در این کارزار ندارند.
  بر اساس حکم صادره از دادگاه اداری قاهره، فعالیت هیات بررسی و تدوین پیش‌نویس قانون اساسی مصر به حالت تعلیق درآمد. صدور این رای ضربه‌ی بزرگی برای احزاب اسلامگرای این کشور بود که امیدوارم ضربه بعدی شکست آنان در انتخابات ریاست جمهوری ماه مه باشد.

 خیرات الشاطراز “اخوان المسلمین” و ژنرال عمر سلیمان رئیس سابق دستگاه اطلاعاتی و امنیتی مصر و معاون ریاست جمهوری حسنی مبارک که اینک خود را کاندید کرده اند باعث رویارویی اخوان المسلمین و سلفی ها با شورای عالی نظامی مصر- که در حال حاضر قدرت را موقتا در دست دارد خواهد شد.

شش هفته مانده به انتخابات ریاست جمهوری مصردر روزهای 23  ماه مه , اعلام نامزدی عمر سلیمان، رئیس دستگاه اطلاعاتی حسنی مبارک، واکنشهای تندی را از طرف حزب اسلامگرای “اخوان المسلمین” در پی داشت.داوطلبان پست ریاست جمهوری به جمع آوری حداقل سی هزار امضاء یا حمایت یک حزب پارلمان برای ثبت رسمی درخواست نامزدی خود  نیاز داشتند.
 درمیان نامزدهای فعلی اخوان المسلمین می توان از خیرات الشاطر مرد شماره دو اخوان المسلمین و محمد مرسی، رئیس "حزب آزادی و عدالت" نام برد.  خیرات الشاطر 61 ساله سابقه به زندان افتادن در رژیم سابق را در کارنامه خود دارد و علاوه بر فعالیت های سیاسی در امور اقتصادی اخوان المسلمین هم نقش مهمی ایفاء کرده است.
ازدیگر کاندیداهای این کارزار می توان به عمرو موسی دبیرکل سابق اتحادیه عرب، حازم ابو اسمائیل، عبدالمنعیم ابوالفتوح عضو سابق دفتر ارشاد گروه «اخوان‌المسلمين»  و احمد شفیق آخرين نخست‌وزير دوران مبارک ,محمد سليم العوا  فقيه اسلام‌گرا اشاره کرد.در این انتخبات چند فرد مسیحی نیز کاندید شده اند.
احتمال دارد که صلاحیت حازم ابواسمائیل نامزد سلفیها تایید نشود چرا که گفته می شود مادر او تابعیت آمریکایی دارد.

در مجموع  بیست و سه نفر برای رقابت‌های انتخابات ریاست‌جمهوری مصر نامزد شده‌اند.لیست نهایی انتخابات پنجشنبه اعلام می شود.


لیست اولیه انتخابات ریاست جمهوری مصر منبع : الجزیرة

۱-  احمد محمد عوض علی مشهور به احمد عوض الصعیدی – کاندید حزب مصر القومی
۲-  ابوالعز حسن علی الحریری مشهور به ابوالعز الحریری – کاندید حزب التحالف الشعبی الاشتراکی
۳-  محمد عبدالفتاح محمد فوزی علی عیسی مشهور به محمد فوزی عیسی – کاندید حزب الجیل الدیمقراطی
۴-  احمد حسام کمال حامد خیرالله مشهور به حسام خیرالله – کاندید حزب السلام الدیمقراطی
۵-  عمرو محمود ابو زید موسی – کاندید مستقل –۴۳۹۰۶ رای مردمی
۶-  عبدالمنعم ابوالفتوح عبدالهادی ابو سعد مشهور به عبدالمنعم ابوالفتوح – کاندید مستقل –۴۳۰۶۶ رای مردمی
۷-  محمد حازم صلاح ابو اسماعیل محمد عبدالرحیم مشهور به حازم صلاح ابو اسماعیل
۸-  هشام محمد عثمان البسطویسی – کاندید حزب التجمع الوطنی التقدمی الوحدودی.
۹-  محمود حسام الدین محمود جلال مشهور به محمود حسام – کاندید مستقل – ۳۷۲۵۰ رای مردم
۱۰- ابراهیم احمد ابراهیم الغریب مشهور به ابراهیم غریب – کاندید مستقل – ۳۲۱۶۲ رای مردمی.
۱۱- محمد سلیم العوا – کاندید مستقل- ۳۰ رای نمایندگان مجلس مردمی و شورا
۱۲- محمد خیرت سعد عبداللطیف الشاطر مشهور به خیرت شاطر – کاندید مستقل – مورد تایید ۲۷۷ نماینده مجلس مردمی و شورا
۱۳- احمد محمد شفیق زکی مشهور به احمد شفیق – کاندید مستقل – ۶۲۱۹۲ رای مردمی
۱۴- حمدین عبدالعاطی عبدالمقصود صباحی مشهور به حمدین صباحی – کاندید مستقل – ۴۲۵۲۵ رای مردمی
۱۵- ایمن عبدالعزیز نور مشهور به ایمن نور – کاندید حزب غد الثورة المصری الجدید
۱۶- محمد ممدوح حلمی قطب مشهور به ممدوح قطب – کاندید حزب الحضارة
۱۷- عبدالله حسن علی الاشعل مشهور به عبدالله الاشعل – کاندید حزب الاصالة
۱۸- خالد علی عمر علی المحلاوی مشهور به خالد علی – کاندید مستقل – مورد تایید ۳۲ نماینده مجلس مردمی وشورا
۱۹- محمد محمد مرسی عیسی العیاط مشهور به محمد مرسی – کاندید حزب آزادی وعدالت
۲۰- عمر محمود سلیمان مشهور به عمر سلیمان – کاندید مستقل – ۴۴۰۰۰ رای مردمی
۲۱- احمد حسام الدین خیرت یوسف مصطفی مشهور به حسام خیرت – کاندید حزب مصر العربی الاشتراکی
۲۲- اشرف زکی حسن بارومه مشهور به اشرف بارومه – کاندید حزب مصر القومی
۲۳- مرتضی احمد محمد منصور مشهور به مرتضی منصور – کاندید حزب مصر الکنانة


اکثر افرادی که نامزد احراز پست ریاست‌جمهوری شده‌اند، یا از اعضای گروه‌ها و احزاب اسلامی مصر و یا از مقامات مسئول بلندپایه در رژیم پیشین مصر هستند.
محمد البرداعی برنده جایزه نوبل از ادامه رقابت برای پست ریاست جمهوری مصر صرفنظر کرد و دلیل انصرافش را ادامه حاکمیت رژیم قبلی در قالب حاکمان نظامی فعلی ذکر کرد. آقای البرداعی منتقد حاکمیت شورای نظامی است که هم اکنون اداره مصر را بر عهده دارد.
 مطبوعات مصری از کناره گیری  ”صفوت حجازی”، کاندیدای حزب بناء والتنمیة (سازندگی و توسعه) تابع جماعة الاسلامیة خبر دادند.
 خیرات الشاطر، نامرد اصلی اخوان المسلمین بود که روحانیون و شخصیت‌های سیاسی اصلی اخوان المسلمین بر سر این نامزد به توافق نهایی رسیدند.خیرات الشاطر از سال ۲۰۰۶ پرونده‌ی قضایی دارد. وی در دادگاه به "پول‌شویی" و "حمایت از تروریسم" متهم و به ۷ سال حبس تعزیری محکوم شده بود. الشاطر سال گذشته پس از سقوط رژیم حسنی مبارک از زندان آزاد شد.خیرات الشاطر یک تاجر و به دلیل فعالیت‌های اقتصادی از نظر رهبری اخوان المسلمین در این زمینه کارشناس است. بخش مهمی از منابع مالی اخوان المسلمین نیز با سرمایه‌ی او تامین می‌شود.

خیرات الشاطر در باره ژنرال سلیمان گفت : "که او یکی از چهره‌های اصلی رژیم حسنی مبارک بود. به علاوه هنگامی که شرایط سخت شد، سلیمان شخصتی وفادار به مبارک بود که به سمت معاونت رئیس جمهوری رسید. او گفت که اگر صلاحیت عمرسلیمان برای شرکت در انتخابات تایید شود دومین موج انقلاب مصر به راه خواهد افتاد و ما قویا هر تلاشی را برای تقویت رژیمی به همان فرم سابق و تحت ریاست ژنرال عمر سلیمان را رد کرده، آن را توهینی به انقلاب دانسته و معتقدیم که این امر ناشی از ناآگاهی از تغییراتی است که در زندگی مردم مصر بوجود آمده است. مشکل در اینجاست که تلاشهایی برای سرقت انقلاب در جریان است."
خیرات الشاطر با اعتراض از ثبت‌نام عمر سلیمان اعلام کرد: «من ثبت‌نام این مقام امنیتی رژیم سابق را توهینی به انقلاب و مردم مصر می‌دانم.»الشاطر با تاکید براین‌که اگر عمر سلیمان برنده‌ی انتخابات شود، مسلما در انتخابات از سوی ارتش اعمال نظر شده است، گفته است: «در این صورت مردم مصر باردیگر به خیابان‌ها آمده و انقلاب را ادامه خواهند داد.»




 ژنرال سلیمان 74 ساله که از معاونان حسنی مبارک بود با اعلام نامزدی خود به انتقاد از اسلامگراها، آنها را متهم به تمامیت خواهی کرده و گفته که آنها می خواهند او را وادار به صرف نظر از نامزدی در این انتخابات کنند.

 پس از سقوط حسنی مبارک ,اخوان المسلمین, سلفی ها و نظامیان با یکدیگر هماهنگ عمل کردند و وارد ساخت و پاخت سیاسی بر علیه نیروهای مترقی ,مستقل سکولار ,چپ ها , آنارشیستها ,کمونیستها , ملی گرایان غیر مذهبی , اقلیت های مذهبی ,وبلاگ نویسان مستقل غیر مذهبی ,جنبش کارگری , جنبش زنان , جنبش جوانان و دانشجویان  شدند.در واقع نظامیان و اسلامگرایان کسانی را که در مبارزات میدان التحریر و.... بودند را با سرکوب سیستماتیک به حاشیه سیاست راندند و تا چند ماه بعد از سقوط مبارک 12000 نفر از آنان در دادگاه های نظامی محاکمه شدند و به زندان افکنده شدند و در مبارزات و اعتراضات سیاسی خیابانی بعد از این محاکمات در ماه های بعدی صدها نفر کشته و زخمی و صدها نفر دیگر بازداشت شدند.




۱۳۹۱ فروردین ۲۲, سه‌شنبه

بهروز سورن: صندلی های خالی کنفرانس واشنگتن, گذار به دمکراسی یا گذار به ناکجا آبادی دیگر؟



بنظر می آمد که نقدها و اعتراضات به نشست مخفی اولاف پالمه که از سوی نحله های فکری رنگارنگ شده بود, کارساز افتاده  و برگزار کنندگان نشست پیامدی در واشنگتن را کمی با معنای دمکراسی آشنا کرده است. از این زاویه که مخفی کاری در شرایطی که امکان فعالیت آزاد موجود است با دمکراسی در یک ظرف قرار نمیگیرند و علنیت و شفافیت دادن به زوایای یک کنفرانس که بقولی قرار است آلترناتیو ارائه دهد, از ابتدائی ترین شروط آن خواهد بود پس از سی و چند سال کشتار و سرکوب حاکمان جمهوری اسلامی در داخل و خارج کشورمان چنانچه امروز فردی یا جریانی اعتقاد به گذار به دمکراسی در حضور این نظام داشته باشد میتواند مبتلا به دو بیماری باشد. یا بلحاظ سیاسی عقب مانده است و یا منافعی دارد.
.................

بنظر می آمد که نقدها و اعتراضات به نشست مخفی اولاف پالمه که از سوی نحله های فکری رنگارنگ شده بود, کارساز افتاده  و برگزار کنندگان نشست پیامدی در واشنگتن را کمی با معنای دمکراسی آشنا کرده است. از این زاویه که مخفی کاری در شرایطی که امکان فعالیت آزاد موجود است با دمکراسی در یک ظرف قرار نمیگیرند و علنیت و شفافیت دادن به زوایای یک کنفرانس که بقولی قرار است آلترناتیو ارائه دهد, از ابتدائی ترین شروط آن خواهد بود.
باری بهرجهت پس از چندین ماه دنباله نشست اولاف پالمه در واشنگتن برگزار شد. آشی که در مرکز اولاف پالمه پخته شده بود آنقدر شور بود که گریبان نشست واشنگتن را هم رها نکرد و استقبال بسیار کمی از آن صورت گرفت.
علیرغم واژه پراکنی برگزارکنندگان و متفکران این کنفرانس ها از جمله شریعتمداری و آهی و مهتدی که گفتند, آنان که دعوت نشدند از تحمل دگر اندیشان سرباز میزنند و هنوز پس از سالها گفتگوی متمدنانه با آنها را نمی پذیرند و چه و چه وچه اما بنظر میرسد که این افراد یا از خواب خرگوشی بیدار نشده اند که در چارچوب این نظام از انتخابات آزاد و دمکراسی حرف زدن, یاوه است و یا منافعی دارند!؟
در اینکه منافعی دارند به عقیده من تردیدی نیست. طرح پروژه چگونگی گذار به دمکراسی از برنامه های این کنفرانس بوده است. همانطور که انتظار میرفت حتی در این لیست دستچین شده برگزارکنندگان نیز نیل به پروژه ای واحد و رسیدن به فصل مشترک ها نیز میسر نشد. در نظر بگیریم که کنفرانسی که قرار بود 60 نفر را پذیرا باشد با تعدادی حدود 20 نفر کمی بیشتر یا کمتر برگزار شد.
از میان پروژه های ارائه شده بقول آقای تهوری که گویا تخصص شان گذار به دمکراسی بدون خشونت!! است تعدادی اصلا پروژه نبوده است. یکی دو پروژه براندازی ارئه شده است حال آنکه رسالت این کنفرانس ها پشت پرده خشونت زدائی اما کند کردن تیغ مبارزات مردم علیه استبداد حاکم است.
یکی از اصلاح طلبان شرکت کننده شوکه شده است که قرار نبوده رژیم عوض بشود بلکه تغییراتی بیابد و اگر میدانست که گفتگو بر سر براندازی است اصلا شرکت نمیکرد.
این جمع حقیر آنقدر شتابزدگی از خود نشان میدهد که بحث تعیین سخنگو را مطرح میکند. جمع اندکی که حتی از راست ترین و سازشکارترین بخش اپوزیسیون نیز نمایندگی ندارد میخواهد سخنگوی مشترک معین کند؟ بیچاره آن سخنگو!!
 الگو برداری و رویابافی برگزارکنندگان از تحولات لیبی و هم اکنون سوریه تا آن حد است که هیچگونه پرنسیپ سیاسی را گردن نمی نهند. گویا هدف جمع مذکور طرح شدن و عناوین صفحات رسانه ها را بخود اختصاص دادن است. دلائل را پشت پرده ملاحظه کنید!!
تعیین سخنگو برای جمعی اندک به نمایندگی اپوزیسیون و آنهم مجموعه ای که هنوز با اهداف عمومی و غیردمکراتیک خود با نظری واحد نمینگرد, از بلندپروازی کسانی میتواند باشد که تجمع را برای تجمع میخواهند و نه برای دستیافت به راه حل ها و گامهای مشترک در همان زمینه هایی که کوشش میکنند. اشتباه لپی آنجاست که جمعی که به اهداف تعیین شده خود نرسیده است و برگزارکنندگان به آن اذعان دارند, سخنگوئی نیزدر ارتباط با افکار عمومی نمیتواند داشته باشد. شاید تعیین گزارش دهنده میتوانست قابل فهم باشد.
از سوی دیگر بنظر میرسد که کنفرانس حقیر واشنگتن مضمون را فدای فرم کرده است و در جمع آبرفته خود که بقول خودی هایشان به پروژه ای واحد دست نیافت و بازده این نشست برابر با انتظارات آنان نبود اقدام به ایجاد کارگاه ها و نهادهای خود کرده اند. تقسیم کار و ایجاد کارگاه ها برای هیچ جمعی مانعی ندارد و مجاز است. اما گفته میشود که علیرغم انتقاد از خود متفکران این بالماسکه ها که همه چیز را شفافیت میدهیم و راه رفته در مرکز اولاف پالمه اشتباه بوده است اما میخواستند که در آخرین لحظات مانع حضور خبرنگاران در جمع های کارگاهی میشوند.
اینهمه تعجیل برگزار کنندگان این نشست ها برای چیست؟
9.4.2012
........................................................

خودنویس

 
میزگرد صدای آمریکا با سه تن از شرکت کنندگان و برگزارکنندگان


در همین زمینه خواندن این مطلب از نیک آهنگ کوثر بی اثر نیست

کنفرانس واشینگتن برگزار می‌شود؛ بدون قایم موشک بازی

نشست «گفتگو برای گذار به دموکراسی» در روزهای هفتم و هشتم آوریل در شمال غرب واشینگتن برگزار می‌شود. گروهی از فعالان سیاسی که طرحی و ایده‌ای برای ارائه کردن دارند در این کنفرانس حاضر می‌شوند. گفته می‌شود تعدادی از حاضران در کنفرانس‌های نسبتا پنهانی لندن، پاریس و استکهلم این بار در فضای عمومی‌تری رویت خواهند شد.
هنوز سه روز به برگزاری کنفرانس مانده و هیچ شایعه‌ای مربوط به «آلترناتیوسازی» و معرفی یک فرد به عنوان نماینده گروه‌های مختلف طرح نشده است. این شاید مهم‌ترین تفاوت کنفرانس واشینگتن با کنفرانس چند ماه پیش گروهی از فعالان در نقطه‌ای نا معلوم در حوالی استکهلم باشد.
این بار اما در کنفرانسی که هزینه‌ اقامت و سفر را خود شرکت کنندگان می‌دهند نه بنیادی خارجی، ده‌ها نفر از صاحبان اندیشه و نظر در محل برگزاری کنفرانس در منطقه «جرمن‌تاون» بحث و نقطه‌نظرهای خود را عنوان خواهند کرد.
به گفته یکی از شرکت کنندگان، محسن سازگارا، شهریار آهی و نیز حسن شریعتمداری در این گردهمایی حاضر خواهند بود. پیش از برگزاری کنفرانس استکهلم به میزبانی بنیاد اولاف پالمه، یکی از بحث‌های مطرح میان گروهی از جمهوری‌خواهان، مساله آلترناتیوسازی و عدم تناسب آن با ایده «انتخابات آزاد» بود که باعث شد تعدادی از آنها به استکهلم نروند. همچنین گفته می‌شد گروهی به دنبال بیعت گرفتن از شرکت کنندگان برای تایید یک فرد به عنوان نماینده «اپوزیسیون» هستند که این مساله اگر هم واقعیت داشت، بعد از طرح انتقادهای مختلف عملی نشد.
با این حال عده‌ای به خاطر زمان برگزاری و تداخل با برنامه کاری‌شان امکان شرکت در کنفرانس واشینگتن را نخواهند داشت.
عده‌ای نیز طرح و برنامه‌ای برای شرکت نداشته‌اند و ممکن است گروهی عقیده‌ای به شرکت در این کنفرانس نداشته باشند. با این حال ممکن است مجتبی واحدی این بار بر خلاف دفعات قبل که به شکل ویدیویی در کنفرانس‌ها حاضر می‌شد، به شکل فیزیکی شرکت کند.

۱۳۹۱ فروردین ۲۱, دوشنبه

شکسته نشدن سد حق مسلم ماست

 

شکسته شدن سومین سد ظرف یک هفته نشان از ناتوانی رژیم در حفظ نیروگاه های هسته ای دارد.

 

سوراخ شدن سد مدوارات با ظرفیت پنج هزار متر مکعب در شهرستان شهربابک سه میلیارد ریال خسارت به بار آورد.  فرماندار شهرستان شهربابک می گوید: یک رشته قنات، سیستم آبیاری تحت فشار در مسیر این سازه و چند اصله درخت گردو در این منطقه آسیب جدی دیده است.
وی اظهار می دارد: همچنین سازه 3 سد دیگر نیز در پایین دست این سد واقع شده که پس از این اتفاق، از گل و لای پر شده است.
افضلی با بیان اینکه میزان خسارت وارده در اثر سوراخ شدن این سد در کارشناسی اولیه حداقل 3 میلیارد ریال تخمین زده شده، می افزاید: اما میزان دقیق خسارت از سوی جهاد کشاورزی در حال ارزیابی است.
وی در خصوص مقصرین وقوع این حادثه در سد مزبور تصریح می کند: کارفرمای احداث این سازه، منابع طبیعی استان بوده و ناظرین و مشاورین توسط همین ارگان تعیین شده اند.
وی اضافه می کند: باید ارزیابی های لازم صورت بگیرد تا مشخص شور پیمانکار، طراح و یا کدام یک از عوامل دربروز این اتفاق مقصر بوده اند.

خوشبختانه شکسته شدن سدها خسارت جانی به دنبال نداشته است اما  دلخوشی بسياری از ساکنان اين منطقه، سدها و بندهايی هستند که منبع ذخيره در سالهای پرآب محسوب می شوند اما با وجود اين درجه از اهميت، همين ابتدای سال در حالی که يک ماه هم از شروع فصل بهار نمی گذرد، خبرها از شکستن و يا آسيب ديدن سدها در مناطق مختلف اين استان خشک و کويری حکايت می کند. استان کويری کرمان، با تحمل 15 سال خشکسالي، با کمبود جدی آب به خصوص در بخش کشاورزی و صنعت روبرو شده است.

سوراخ شدن سد مدوارات چهار روز پس از شکست سد خاتم الانبیاء در شهر راین استان کرمان به وقوع پیوسته است که نقص فنی دریچه تحتانی سد خاتم الانبیاء که موجب خسارت شدید به تاسیسات روستاهای پائین دست شد هر چند تلفات جانی نداشت .سد خاتم النبیاء در روز سیزده بدر به دلیل مشکل در بخشی از سازه حجم قابل توجهی از آب استحصال شده را در مسیر رودخانه منتهی به چندین روستا و محل گردشگری به یکباره رها می کند و همین امر موجب تخریب اساسی در راههای روستایی اصلی و خاکی، 63 کانال انتقال آب، سه پل، سه استخر، یک واحد آموزشی، خطوط انتقال آب و برق و ریشه کن شدن 500 اصله درخت کهنسال گردو و 200 اصله سیاه درخت شد که در مجموع خسارتی معادل 17 میلیارد ریال را به جای می گذارد و چرا این سد که دارای مشکل فنی بود آبگیری شده است ?خوشبختانه این سد زمانی دچار مشکل شد که هیچ گردشگری در منطقه حضور نداشت اما اگر این سد تنها چند ساعت بعد دچار مشکل می شد با توجه به روز 13 فروردین و حضور گسترده گردشگران در بخش راین از توابع شهرستان کرمان که به یکی از مهمترین مناطق گردشگری مردم شهر کرمان شهرت دارد ابعاد خسارت شکل دیگری به خود می گرفت. 

 پیش از این نیز سد چنار منشاد در مهریز یزد شکسته شده بود که شکسته شدن این سد باعث «خسارت به باغ‌ها، قنوات، معابر عمومی و پلها» شده است. جاری شدن سیل باعث شد که آب آشامیدنی و برق شش روستای در مسیر رودخانه قطع و به ۴۰ کیلومتر از راههای خاکی روستایی خسارت جدی وارد شود؛ که از جمله این خسارات می‌توان به از بین رفتن ۵۰۰ اصله درخت گردو و ۲۰۰۰ اصله درخت سیاه شد و وارد شدن خسارت به ۵۰ هکتار اراضی زراعی اشاره کرد.

 


۱۳۹۱ فروردین ۲۰, یکشنبه

گزارش مراسم افتتاحیۀ پنجمین مجمع عمومی نهادهای همبستگی با جنبش کارگری در ایران



روز جمعه 06.04.2012 مراسم افتتاحیۀ پنجمین مجمع عمومی  نهادهای همبستگی با جنبش کارگری ایران- خارج کشور با شرکت فعالین اروپایی نهادهای همبستگی در شهر کلن آلمان برگزار شد که روزهای شنبه و یکشنبه نهادهای خارج از اروپا در کانادا, استرالیا و آمریکا از طریق اینترنت در جلسه شرکت خواهند کرد .
روز جمعه درمراسم افتتاحیۀ پنجمین مجمع عمومی نهادهای همبستگی با جنبش کارگری ایران مهمانانی از فعالین سیاسی چپ , کمونیست و آنارشیست شهر کلن  و فعالین سیاسی آلمان  از جمله مانند حزب مارکسیست - لنینیست آلمانMLPD
 و AGIF (آگیف ) فدراسیون کارگران مهاجر ترک در آلمان و
naturfreundehaus köln
و.....حضور داشتند.

ابتدا مراسم با شام شروع شد و سپس با سرود انترناسیونال آغاز گردید.
یکی از اعضای نهاد های همبستگی ضمن خوش آمدگوئی مطرح کرد که جشن امروز مقدمه ای است برای فردا که نشست سراسری سالانه نهاد های همبستگی برگزار می گردد.
بعد از آن پیام مهمانان خارجی خوانده شد که پیام حزب مارکسیست - لنینیست آلمان,  توسط مسئول استانی حزب قرائت شد.نماینده MLPD در رابطه با تهدید صلح جهانی صحبت کرد که راهکار آن را مقابله با سیاستهای امپریالیستی بویژه آمریکا و اسرائیل و همزمان مقابله با رژیم ایران و متحدینش یعنی روسیه و چین دانست .ایشان در صحبتهایشان سیاست ضد جنگ را منوط به حمایت از جنبش کارگری ایران دانست.
 از آنجایی که بسیاری از شرکت کنندگان از نهاد های همبستگی  کشورهای خارج از آلمان بودند بنابراین متن سخنرانی نماینده حزب بصورت فشرده به فارسی ترجمه گردید.
در ادامه برنامه کلیپ ویدئویی دیدنی در رابطه با زنان کارگر و مسائل جنبش کارگری ایران پخش گردید که این کلیپ ویدئو شماره 11 می باشد که ازمیان 21 ویدئویی است که تا کنون توسط نهادهای همبستگی با جنبش کارگری ایران تهیه شده است.



  مراسم افتتاحیۀ در فضائی بسیار صمیمانه و انترناسیونال ادامه یافت و همچنین سرودهای انقلابی به زبان آلمانی ,فارسی, ترکی خوانده شد.شعری از برتولت برشت به زبان آلمانی و فارسی خوانده شد و شعری به ترکی در باره کشته شده گان انقلابی ترکیه خوانده شد.
در ادامه برنامه در سخن کوتاهی یکی از زندانیان سیاسی زمان شاه تاکید کرد که من به عنوان یک شاهد و کسی که در زندان شاه بوده است می خواهم خطاب به کسانی که می گویند زمان شاه شکنجه نبود تاکید کنم و بگویم که شکنجه بود و خیلی هم بود.


بهروز سورن: زندانی در زندان بزرگتر بنام اینترانت




اینکه ج ا نیروهای توانمند مزدوری را در خدمت دارد و ریشش به منابع نفتی کشورمان وصل است, امری واضح اما در کنار تمامی این تبلیغات گفته شده است که بخش بزرگی از امکانات و توانائی خود را از بابت شکنجه وبلاگنویسان و متخصصان دستگیر شده و زندانی در سیاه چالهای خود کسب کرده است و به اینها میتوان رخنه در سیستم های موجود بین المللی و دستیابی به تکنیکهای پیشرفته را نیز اضافه نمود. در امتداد این رهنمودها جهادگران اینترنتی مزدور رژیم که هر گونه وابستگی و تغذیه مالی شدن از سوی حکومتگران و حواشی آنها را تکذیب میکنند.
................
جهادگران اینترنتی یا تروریستهای دنیای مجازی! – بخش سوم
بر طبق جدید ترین اخبار منتشر شده در رسانه های وابسته به سپاه پاسداران, طرح اینترنت ملی یا اینترانت کشوری بطور  کامل از شهریور 1391 آغاز به کار خواهد کرد. این طرح بخشا در سال گذشته در میان ادارات و نهادهای جمهوری اسلامی راه اندازی شده بود. با تکمیل و راه اندازی آن جمهوری اسلامی امکان دسترسی آزاد و آنلاین شهروندان به اینترنت جهانی را محدود تر از گذشته خواهد کرد.
مراکزی که تا کنون در دسترس جوانان و دانشجویان و کارمندان برای ارتباط با دنیای خارج بود و از شناسه های همگانی در داخل و خارج از کشوراستفاده میکردند تا مورد پیگرد قرار نگیرند همانند کافه نت ها, امکانات دانشگاهها, ادارات عمومی و ... با این طرح بطور جدی در تنگنا قرار خواهند گرفت. اینترانت داخلی امکانات پیگرد, شناسائی, سانسور و جاسوسی بیشتری در اختیار مسئولین اطلاعاتی رژیم قرار خواهد داد.
وزیر ارتباطات میگوید: مباحثی چون امنیت و حفظ اطلاعات در درون کشور نیز با اجرای اینترنت ملی تحقق می‌یابد و به ادعای وی "پایدار کردن شبکه اینترنت ملی و استفاده از اطلاعات ذخیره شده در آینده" از دیگر مزیت‌های آن است
گفته میشود که با راه اندازی اینترانت سرعت بالا میرود, هزینه ها پائین میاید و وضعیت اینترنت در داخل کشور بهبود خواهد یافت. چنانچه در نظر بگیریم که هر گاه مبارزات دانشجوئی و خیابانی در کشورمان بالا گرفته است جمهوری اسلامی با ترفند هائی چند به قطع موبایل های همراه و قطع یا پائین آوردن سرعت اینترنت اقدام کرده است تا شبکه های ارتباطی معترضین را از کاربیاندازد و یا با حمله های خود به رسانه های پر خواننده در فعالیت آنها اخلال ایجاد کرده است, میتوان در نظر گرفت که بهبود و ارزانی و سرعت وعده داده شده مسئولین نظام با طرح اینترانت یاوه هائی بیش نیستند.
این وعده ها را میتوان پوشش تبلیغاتی و عوام فریبی دانست که از تخصص های حکومتیان در سه دهه گذشته میباشد.
حرف راست را اینها زده اند!
محمدرضا آقامیری، عضو کارگروه تعیین محتوای مجرمانه اینترنتی هم در گفتگو با مهر اظهار داشت: "به زودی فیلترینگ یکپارچه و بومی راه‌اندازی خواهد شد.
تقی‌پور: اینترنت کنونی بر مبنا و اساس تئوری‌های اومانیستی و لیبرالیستی است. اینترنت برای جوامع خطرناک است و نیاز به باز تعریف دارد در این راستا طرح اینترنت پاک ارائه شده‌ است.
فرمان دهنده همواره امام است. خامنه ای است و هم اوست که پاسدار منافع توانگران سرمایه دار است و با دستوراتش همه را موظف میکند که سرمایه های ملی را بپای طرح های سرکوبگرانه و شیطانی! آنان و وزارت اطلاعات و سپاه و نهادهای خودجوش!؟ جهادگران اینترنتی و .... بریزند و بخرج مردم بر مردم بتازند. آزادی های آنلاین باقی مانده کاربران اینترنت را محدود کنند و فعالیت های ضد حقوق بشری خود را با ذخیره کردن اطلاعات در فضای اینترانت علیه مردم کشورمان استفاده نمایند.
سه شنبه بیست و ششم بهمن 1389
منشور مبارزه در جنگ نرم – خامنه ای:
امروز دشمن از همه روش ها استفاده می کند.امروز صد ها سایت اصلی وهزاران سایت فرعی در اینترنت وجود دارد که هدف عمده شان این است که تفکرات اسلامی و بخصوص تفکرات شیعی را مورد تهاجم قرار دهند .تهاجم هم تهاجمی استدلالی نیست،از روش های تخریبی و از روش های روانشناسانه و غیره استفاده می کند. همه اینها پاسخ دارد،پاسخ هایش هم مشکل نیست .
بایستی از این وسایل استفاده کرد.باید از آنچه که در اختیار داریم حداکثر استفاده را ببریم


مسئولین جمهوری اسلامی آنجا که بحث توانائی ها و امکانات نظام پیش می آید میگویند که ما چنینیم و چنانیم و امدادهای غیبی همراه ماست و پوزه دشمن را بخاک میمالیم و در بزرگنمائی حدی نمی شناسند. در زمینه راه اندازی ارتش سایبری خود نیز اعلام کرده اند که ایران دومین ارتش سایبری در جهان را تشکیل داده است و متخصصین رژیم از جمله بهترین ها در دنیا هستند.
اینکه ج ا نیروهای توانمند مزدوری را در خدمت دارد و ریشش به منابع نفتی کشورمان وصل است, امری واضح اما در کنار تمامی این تبلیغات گفته شده است که بخش بزرگی از امکانات و توانائی خود را از بابت شکنجه وبلاگنویسان و متخصصان دستگیر شده و زندانی در سیاه چالهای خود کسب کرده است و به اینها میتوان رخنه در سیستم های موجود بین المللی و دستیابی به تکنیکهای پیشرفته را نیز اضافه نمود. در امتداد این رهنمودها جهادگران اینترنتی مزدور رژیم که هر گونه وابستگی و تغذیه مالی شدن از سوی حکومتگران و حواشی آنها را تکذیب میکنند تحت عنوان خودجوش بودن فعالیتهای خود همایشی در شهر مشهد برگزار میکنند. دستاورد این همایش صدنفره را در گفته این حجت الاسلام می بینیم:
انجوی‌نژاد ادامه داد: این برنامه در جهت تشكیلاتی كردن فعالان حزب‌اللهی محیط سایبری و ایجاد یك لشكر مبارز متخصص و تشكیلاتی در محیط سایبر، تجهیز افسران سایبری جنگ نرم به شیوه‌های مدرن نبرد نرم و در صورت امكان ارتباط دادن آن به یك مجموعه فرهنگی كشوری است.
بعبارتی دیگر فعالیتهائی که تحت نام جهادگران خودجوش!! اینترنتی عنوان میشد و رسانه ها را از کار می انداختند بمرور از پشت پرده بیرون آمده, جنبه رسمی می یابند. پیامد گفته های خامنه ای و عطش سانسور و سرکوب مزدورانش در نهادها و یا گروههای باصطلاح خودسر در بودجه سال 1391 منعکس شده است. بودجه ای که بیش از سه برابر افزایش یافته است.
جرس: در لایحه بودجه سال ۹۱ بودجه سازمان ارتباطات رادیویی ۸۴۳ درصد و بودجه وزارت ارتباطات ۳۳۳ درصد نسبت به قانون بودجه سال ۹۰ رشد داشته است
مجتبی ذوالنور، جانشین نماینده خامنه ای در سپاه پاسداران، تلویحا وابستگی ارتش سایبری ایران به حکومت را تأیید کرده و در گفت و گو با نشریه "۹ دی" گفت:
 رژیم با استفاده از ارتش سایبری توانسته است که در "هک کردن، ناکارآمد کردن و فیلترینگ سایت های دشمن" موفقت هایی به دست آورد
دعوت علنی برای گسترش ارتش سایبری و جذب نیرو از مشغله های روزانه مسئولین است که از سوی وبلاگ های شناخته شده رژیم مکرر صورت میگیرد.
متن زیر  از این جمله اند:
با سلام
دوستانی که در ارتش سایبری ثبت نام کرده‌اند می‌توانند با ارسال ایمیل به آدرس cyberwar@bismillah.com زمینه همکاری خود با ارتش سایبری اعلام نمایند و منتظر جواب بمانند.
عزیزانی هم که اکنون میخواهند ثبت نام کنند می‌توانند با ارسال ایمیل به آدرس cyberwar@bismillah.com مشخصات خود: نام، نام خانوادگی، تحصیلات، شغل، شماره تماس، ایمیل و زمینه همکاری خود را برای ما بفرستند.
ظرف حداکثر 10 روز منتظر پاسخ باشند
با آرزوی موفقیت برای همه سربازان ارتش سایبری
نویسنده : واحد سایبری » ساعت

هک شدن امیل ها و یا رسانه ها که از طرف هکرهای بی اخلاق و باصطلاح بی شناسنامه!! انجام می گیرد به ضریب امنیتی رمز عبور شما و وارد شدن به حریم امیل و رسانه, بستگی تام دارد. هم از اینرو بارها شنیده ایم که رمز عبور میبایستی پیچیده و  حد اقل ترکیبی از اعداد و حروف باشد. هک امیل ها اخیرا و ظاهرا جذابیتی بیشتر برای  هکرها دارد.
هکر ها در چند مورد ظرف هفته های اخیر ضمن هک کردن امیل برخی ازفعالین سیاسی و فرهنگی, بنام آنها به ارتباطاتشان میل زده اند و با صحنه سازی هائی از دوستانشان طلب پول کرده اند.خوشبختانه هوشیاری فعالین سیاسی بخشا به شکست اینگونه توطئه ها منجر شده است. جالب تر این است که کینه و خشونت ذاتی حکومتیان به مخالفان سیاسی خود باعث میشود که برای سوء استفاده های مالی نیز نه به سراغ محتکران و جنایتکاران اقصادی حامی رژیم, بلکه از جیب ناتوان و خالی تبعیدیان شروع کرده اند.
07. 04. 2012

منتشر شد:

۱۳۹۱ فروردین ۱۷, پنجشنبه

قسمت اول : خاطرات یک سرباز زمان جنگ 67-65 "ما مرده گان زنده"

قسمت اول
مقدمه : قسمت اول خاطرات که در واقع مقدمه آن محسوب می شود را "ما  مرده گان زنده" نام گذاشتم چراکه تمامی کسانی که در این 8 سال در ایران و عراق زندگی می کردند از کودکان تا بزرگسالان , اثرات مخرب جسمی و روحی و روانی جنگ بر زندگی آنان تاثیر گذاشته است و بخشی از خاطرات تلخ زندگی آنان را تشکیل می دهد.
مطلبی که می خوانید خاطرات , تحلیل , نکوهش و نقد جنگ توسط یک سرباز زمان جنگ است که در 28 ماه سربازی در لشگر 16 زرهی  قزوین , که 25 ماه و نیم اون 67-65 تو جنگ  بود که طبیعتا نوشتن "خاطرات تلخ جنگ" تحمیلی "دولتها و سرمایه داری جهانی" به"مردم ایران و عراق "بعد از 24 سال همچنان سخت است و بخش زیادی از خاطراتم بعد از این مدت طولانی به فراموشی سپرده شده است که شاید یکی از دلایل آن تلاشی است که انسان می کند تا چنین دوران سیاهی در تاریخ بشری را به فراموشی بسپارد چراکه دولتها , کارتل ها  و  تراست های بزرگ اسلحه سازی و تسلیحات نظامی با خون مردم پایه های ثروت و قدرت خود را بست و گسترش دادند و بدتر از آن مردم ایران و عراق  را بازی دادند و همچنین"  آنها ما را مرده می خواستند تا بگویند او از ما بود و برای ما مرد."
علت نوشتن خاطرات جنگ انتقال تجربه به نسل جدید و بررسی وضعیت رژیم در سالهای پایانی جنگ و تحلیل جنگ از نگاه و زاویه دیگراست . خاطرات یک سرباز در جهت نکوهش جنگ بین دولتها و طرح بحث اینکه چگونه می توان به ماشین جنگی دولتها تبدیل نشد?از طرفی دیگر امید دارم که چند میلیون نفر ایرانی و عراقی که سربازی آنها مصادف با 8 سال جنگ بین ایران و عراق بوده است برخلاف ماشین تبلیغاتی دولتها که در جهت توجیح 8 سال جنگ و کشتار مردم 2 کشور است , خود شهروندان و مردمی که خاطراتی از جنگ دارند بتوانند دست به قلم ببرند و از ناگفته ها, ترس ها, بیم ها, امید ها, واقعیت های جنگ و جنایات صورت گرفته در جنگ بگویند .
از آن سالهای لعنتی آتش و خون و آشی که دولتها و نظام سرمایه داری برای ملتهای ساکن ایران و عراق درست کردند حدود 24 سال می گذرد.
خدایگان قدرت حاکم , کشته شده گان جنگ را شهید نامیدند, شهید راه خدا و شهید راه وطن و سعی کردند که از آنها قهرمان و استوره بسازند تا نسل جدید ذهنیت اش آماده باشد که مانند پدران و مادرانش بازیچه دولتهای قدرتمدار و سرمایه مدار و مذهبی قرار بگیرند.از سال 1378 " کاروان راهیان نور "راه انداختند تا در یک جنگ احتمالی دیگر بتوانند آنان را نیز بازیچه مراکز قدرت و ثروت حکومت مافیایی اسلامی حاکم قرار دهند و به قول خودشان فرهنگ شهادت را زنده نگه دارند تا در صورت آغاز یک جنگ احتمالی دیگر با مغز شویی صورت گرفته در این کاروانها اینبار اینان را بازیچه قدرت طلبی و جاه طلبی صاحبان قدرت قرار دهند.


اواسط اسفند سال 1364 من نیز مجبور شدم که به" سربازی "بروم و نمی دانستم که به کجا تقسیم خواهم شد و اصلا فکر نمی کردم و برایم فرقی نمی کرد  که به جبهه  فرستاده خواهم شد یا در یکی از شهرها "خدمت اجباری "را باید پشت سر بگذرانم چرا که سالها جنگ ,بخشی از زندگی و روال عادی ما مردم شده بود.
موقع تقسیم که در استان اصفهان بودیم ما را به پادگان آموزشی  05 کرمان فرستادند که معروف به یکی از سخت ترین پادگانهای آموزشی ارتش بود.مدت آموزش 3 ماه بود که یک هفته اردو آخر دوره آموزشی بود ولی به دلیل اینکه شدیدا در جبهه سال 1365 کمبود نیروی انسانی وجود داشت  در نتیجه ما را بدون گذراندن اردوی آموزشی به جبهه فرستادند چراکه دیگر کسی داوطلب رفتن به سربازی نبود و آنهایی که به دنبال گرفتن کلید بهشت بودند و اغفال شده بودند قبلا کلید بهشت خود را گرفته بودند و دیگر متقاضی برای آن نبود و رژیم در بسیاری از جبهه ها شکست خورده بود و نیروی انسانی خود را از دست داده بود و از طرفی رژیم به این نتیجه رسیده بود که به جای کشته شدن نیروهای سپاهی و بسیجی بهتر است که در این جنگ فرسایشی و درازمدت , نیروهای ارتش کشته شوند تا بتوانند نیروهای وابسته به خود را حفظ کنند و چون دیگر پایگاه توده ای خود را از دست داده بود و دیگر توهم توده های مردم نسبت به حاکمیت از بین رفته بود در نتیجه مجبورشدند که خدمت سربازی را از 2 سال به 28 ماه افزایش دهند و ما اولین گروهی بودیم که در روزهای پایانی خدمت 2 ساله رژیم 4 ماه دیگر به آن اضافه کرد و ما مجبور شدیم که 28 ماه سربازی کنیم.جالب اینجاست که در سربازی کاملا متوجه می شدی که رژیم در ارتش فاقد هوادار است .من چه در آموزشی و چه در جبهه فقط یک افسر تقریبا حزب الهی دیدم وهیچکس به دلایل وطن پرستانه به جبهه نیامده بود چراکه جنگ طولانی باعث شده بود که جنگ برای مردم عادی شود و بخشی از زندگی محسوب شود.تعداد قابل توجهی از فعالین سیاسی برای اینکه در شهرهای کوچک تابلو شده بودند و زیر ضرب بودند و از طرفی امکان مالی و....برای خروج از ایران را نداشتند به سربازی می آمدند که فشار را بر خود کم کنند و خطر دستگیری را کاهش دهند و 2 سالی در شهرهای خود نباشند و با گرفتن مدرک پایان خدمت در صورت لزوم بتوانند راحتر از ایران خارج شوند که در قسمتهای بعدی خاطرات بیشتر به این موضوع خواهم پرداخت.






۱۳۹۱ فروردین ۱۵, سه‌شنبه

سرنگونی جمهوری اسلامی و نه به انرژی هسته ای , حق مسلم ما است








علی‌اکبر صالحی، وزیر امورخارجه جمهوری اسلامی در گفت‌وگویی با خبرگزاری ایرنا  "با تاكید بر اهمیت و تاثیرگذاری وحدت و انسجام ملی در اقتدار كشور گفت: ما می توانیم با وجود اختلافاتی كه حاصل تفاوت افكار است و ضمن احترام به آرای یكدیگر، درباره منافع كشورمان یكدست و یكپارچه باشیم.
وی با بیان اینكه این وحدت و یكپارچگی در برخی مسایل همچون مساله هسته ای به وضوح دیده می شود، افزود: حتی ایرانیانی كه در خارج از كشور نظرات متفاوتی درباره نظام دارند، بر حق مسلم استفاده از انرژی صلح آمیز هسته ای تاكید دارند و امیدواریم كه آنها نیز به حقیقت انقلاب اسلامی پی ببرند." 

ما ایرانیان خارج از کشور و ایرانیان داخل کشور مخالف انرژی اتمی در هر کجای دنیا از جمله در ایران هستیم و خواهان بسته شدن نیروگاه های هسته ای در سراسر جهان هستیم.
ما ایرانیان مخالف جمهوری اسلامی كه در خارج از كشور هستیم و حتی نظرات متفاوتی داریم،اما بر حق مسلم عدم استفاده از انرژی صلح آمیز هسته ای و غیر صلح آمیز هسته ای توسط جمهوری اسلامی تاكید داریم و امیدواریم ما مردم ایران بتوانیم جمهوری اسلامی را قبل از دستیابی  به انرژی هسته ای و سلاح اتمی سرنگون کنیم.
جمهوری اسلامی بداند كه ما همچون صخره ای مستحكم در مقابل آنها ایستاده ایم و امكان ایجاد هیچ روزنه ای در این صخره وجود ندارد.

 وزیر امور خارجه رژیم همچنین گفت:" از دید غرب انسان وقتی تبدیل به جسد می شود از بین رفته است در صورتی كه ما می گوییم اگر یك انسان را از روی ظلم بكشیم یعنی تمام بشریت را كشتیم."
جمهوری اسلامی با حکومت ظالمانه خود در 34 سال گذشته صدها هزار نفر را در زندانها ,خیابانها, جنگ و .....به کشتن داده است و یا خود مستقیما کشته است بنابراین رژیم صدها هزار بار تمام بشریت را به کشتن داده است و سران جمهوری اسلامی را می باید به عنوان جنایتکاران علیه بشریت محاکمه کرد.

صالحی با بیان اینكه غرب را دست كم نمی گیریم، گفت: "ما هیچ دشمنی را حتی اگر حقیر و كوچك هم باشد، دست كم نمی گیریم؛ ما كاملا بیداریم و مسوولان نظام ما، مقام معظم رهبری، رییس جمهوری، ارتش، سپاه، بسیج و ... همه بیدارند و ملت آماده دفاع از دستاوردهای ایران اسلامی است و نمی گذارد كسی به این دستاوردها تعدی كند."

جمهوری اسلامی  تصور می کند می تواند باری دیگر برای بقای حکومت و چپاول و غارت کشورمانند جنگ 8 ساله ملت را به کشتن دهند و به ریش مردم بخندند.


جنگ‌افزار هسته‌ای

 

نیروگاه هسته‌ای

 

۱۳۹۱ فروردین ۱۴, دوشنبه

بهروز سورن: اینترنت ملی یا بناکردن زندانهای تازه در دنیای مجازی


رژیم در صدد است که فضای اینترنتی را محدود به مرزهای کشور کند. برنامه ایجاد اینترا نت هم از این جهت است که ارتباطات مردم را با دنیای خارج محدودتر سازد. این برنامه چنانچه عملی باشد!! محدودیتهائی را مجددا برای جوانان و اهالی ارتباط و دانش ایجاد خواهد کرد ضمن اینکه به مسئولین نظام امکان کنترل و فیلترینگ افزون تر سرویس های اینترنتی در داخل کشور را خواهد داد. قطعا حاصل این پروژه تنگتر کردن امکان ارتباط نسل جدید با دنیای خارج خواهد بود. قدر مسلم این است که جمهوری اسلامی امکان و توان برابری جوئی با سیستم های جهانی همانند گوگل, یاهو, هات مایل و ... را نخواهد داشت .....

تصاویر: جهادگران اینترنتی
..............

جهادگران اینترنتی یا تروریستهای دنیای مجازی! – بخش دوم
از جمله تازه ترین اقدامات ارتش سایبری جمهوری اسلامی هک کردن صفحه فیس بوک سایت العربی فارسی بوده است. چنانچه در نظر بگیریم که ارتباطات جمهوری اسلامی با بشار اسد متکی بر حسن تفاهم و همکاری است میتوان رد نیروهای سایبری جمهوری اسلامی را در هک کردن سایت العربی بوضوح دید.
در گزارشی آمده است که : پیش از این منابع مخالفان گزارش های متعددی از همکاری متخصصان ایرانی با رژیم سوریه در فضای اینترنت منتشر کرده بودند.
عبور از مرزها و هجوم از طریق دنیای مجازی الکترونیکی بسیار در خفا انجام میگیرد و اینگونه عملیات برونمرزی را بظاهر امری بی آزار نشان میدهند. حال آنکه اهمیت این موضوع و تخریب سیستم الکترونیکی در امر خبر رسانی تاثیرات مشخص و عدیده ای در عرصه ارتباطات نوین میگذارد. دولتها هر یک به اهمیت قبضه این حوزه جدید درگیری ها واقف شده اند.
سرمایه گذاری های کلان و دستیافت به تکنیک های جدید بحث روزی است که پایانی هم قطعا ندارد. در گزارشی آمده بود که هکرهای اولیه و گروههائی که در ابتدا وابستگی خود را به حاکمیت علنی نمیکردند اما از امکانات مالی آنها آبیاری میشدند, امکانات تکنیکی و دستگاههای ارتباطی جدید را از کشور امارات خریداری می کرده اند.
با افشا و علنی شدن تلاشهای کشورهای بحران زده همانند ایران برای خاموش کردن منابع رسانه ای مخالفان, هم اکنون پنتاگون نیز در صدد آمادگی برای این جنگ جهانی میشود که جنگ نرم خوانده میشود. در امتداد این نظریه مطرح میشود که چنانچه تا کنون جنگ را در حوزه های زمینی دریایی هوائی و فضائی معنی میکردیم امروزه جنگ سایبری از نوع پنجم جنگهای شناخته شده است.
مسئولین نظام برای توجیه سلاخی ازادی بیان و حقوق بشر اعلام میکنند که سایبری برای دفاع از سلامت جوانان, ناموس و فرهنگ اسلامی ایجاد شده است. حال آنکه غالب فعالیت این مجموعه و شبکه تا کنون برای محومخالفین و منتقدین سیاسی اش بوده است.
در شرایطی که دنیای ارتباطات الکترونیکی با سرعت بی مثالی پیشرفت می کند و نسل های جدید با این پدیده از کودکی خو گرفته و دنیایی نوین را در برابر خود دارند. جمهوری اسلامی که پیشرفت, تمدن و تکامل را بازدارنده تفکر ارتجاعی خود میداند بر اساس دو محور به جنگ با این پدیده برخواسته است.
اول:
رژیم در صدد است که فضای اینترنتی را محدود به مرزهای کشور کند. برنامه ایجاد اینترا نت هم از این جهت است که ارتباطات مردم را با دنیای خارج محدودتر سازد. این برنامه چنانچه عملی باشد!! محدودیتهائی را مجددا برای جوانان و اهالی ارتباط و دانش ایجاد خواهد کرد ضمن اینکه به مسئولین نظام امکان کنترل و فیلترینگ افزون تر سرویس های اینترنتی در داخل کشور را خواهد داد. قطعا حاصل این پروژه تنگتر کردن امکان ارتباط نسل جدید با دنیای خارج خواهد بود. قدر مسلم این است که جمهوری اسلامی امکان و توان برابری جوئی با سیستم های جهانی همانند گوگل, یاهو, هات مایل و ... را نخواهد داشت و این امر بر مسئولین نظام واضح است اما تلاش آنها این است که در دنیائی بی مرز هر چه میتوانند بر ارتفاع دیوار سانسور و کنترل شهروندان کشور بیافزایند.
گفته شده است که استفاده از اصطلاح اینترنت ملی اشتباه است و اینترانت ملی صحیح است و راه اندازی آن جنبه های امنیتی و اطلاعاتی دارد همانطور که امکان کنترل و حفاظت از رسانه های داخل را عملی تر میکند.
دوم:
از سوی دیگر تلاش دارد تا با ایجاد شبکه های اجتماعی مشابه با فیس بوک و یوتیوب ایرانی جای خالی ارتباطات بین المللی را برای مردم کشورمان پر کند.
ناگفته نماند که مسئولین جمهوری اسلامی بطور کلی شبکه های اجتماعی را از خطرناکترین ابزارهای جنگ نرم میدانند.
راه اندازی شبکه هایی از جمله فارس فیس و یوتیوب ایرانی از جمله تلاشهائی است که میتوان نام برد.
دستپاچگی و تقلاهای رژیم برای کنترل غول ارتباطات و خارج از دسترس قرار دادن آن برای جوانان و اهل فن و خرد اما موفق نخواهد بود. زیرا که بسیاری از کارمندان دولت, پرسنل سپاه, رسانه های داخلی که انعکاس برونمرزی آنها برای حکومت ارزشمند است, همچنین در حوزه نظامی و ارتش, صدور انقلاب اسلامی!! و... که بخش بزرگی از نیروهای غیر حکومتی را در خود جای داده است از جمله درزهای باز چتر سیاه و محدودکننده برنامه اینترانت خواهد بود.
جمهوری اسلامی که خود را جزئی از نظم سرمایه داری هار وابسته به سرمایه بینالمللی میداند و تجارتهای اقتصادی میلیاردی را در برنامه دارد, در واقع در این زمینه دشواری هائی پیش بینی نشده را در پیش خواهد داشت.
مقابله با پدیده های نوین ارتباطی بین المللی که همسو با تمایلات سرکوبگرانه حاکمان در ایران است, مسئولین رژیم را به تعمق واداشته که با ایجاد طرح تشکیل شورای عالی مجازی و یا مرکز ملی فضای مجازی بتواند چند مرکزی بودن نهادهای متجاوز به حق آزادی بیان را ضمن کنترل بیشتر بلحاظ تمرکز نیز سازمان دهد. هم از اینرو خامنه ای و حواشی دستگاه رهبری این طرح را مطرح و دنبال می کنند.
سایت های بالاترین, پژاک, سایت هسته ای ایران, قاصدان آزادی, سایت کانون زنان ایران, سایت مجموعه فعالان حقوق بشر, سایت کاریکاتورهای هولو کاست,  تارنمای کانون صنفی معلمان ایران, سایت موسوی خوئینی ها, سهام نیوز و دهها رسانه دیگر از جمله نهادهای خبری هستند که مورد هجوم هکرها واقع شده اند.

العربیه فارسی
..............
منتشر شد:

بهروز سورن: جهادگران اینترنتی یا تروریستهای دنیای مجازی


 مبارزه و محدود کردن رسانه های مخالفین و منتقدین جمهوری اسلامی مدتهاست که مشغله ذهنی مسئولان جمهوری اسلامی بوده است و از ریز و درشت در اهمیت این مقابله تبلیغاتی, فرهنگی و سیاسی گفته اند و نوشته اند. از خامنه ای گرفته تا وبلاگنویسان بسیجی, از طلبه های حوزه علمیه قم تا هکرهای رسمی و غیر رسمی رژیم در ایران و یا کشورهای منطقه, همه و همه حضور در این عرصه مجازی را با اهمیت دوچندان گوشزد کرده اند و برای راه اندازی این شبکه عنکبوتی و اخلال در امر اطلاع رسانی مخالفان رژیم خرمن خرمن از جیب مردم کشورمان خرج می کنند.
بودجه های مالی هنگفتی که به پای مبارزه با دشمنان و دفاع از امام وقت و حکومتیان تخصیص داده شده است و سهم خواهی نهادهای حافظ نظام, سبب شده است که سپاه و بسیج و پلیس و نهادهای دیگر جنبی و حتی شرکتهای خصوصی وابستگان به حکومت به این حوزه هجوم آورده و بخشی از آن را برای تامین نهادها و پرسنل خود طلب کنند و با هک کردن رسانه های منتقد پاداش مزدوری خود را دریافت کنند. از همینرو شاهد چند مرکزی بودن سرکوب در عرصه اینترنت هستیم.
سپاه پاسداران مرکز بررسی جرایم سازمان یافته وابسته به خود را تشکیل داده است. پلیس, فضای تولید و تبادل اطلاعات ( فتا ) با هدف مقابله با جرایم اینترنتی و حفاظت از اموال, منافع و اسرار ملی بر روی شبکه اینترنت را راه اندازی میکند و بسیج هم در اشکالی دیگر حوزه ها و اعضای خود را سازمان میدهد و ....
اینکه جمهوری اسلامی با پیدایش اینترنت سرکوب قلم و قلم زنان این عرصه را شروع کرده و از اعدام و شکنجه و زندانی کردن آنان کم نگذاشته, بر همگان روشن است و هم اکنون تعداد زیادی از وبلاگنویسان و فعالین اینترنتی در زندانهای رژیم بسر میبرند. شبح اعدام چندی از آنان در فضای زندانهای جمهوری اسلامی در گردش است و نگرانی هائی در عرصه بین المللی و نهادهای حقوق بشری ایجاد کرده است.
نامه های دردناک وبلاگنویسان و فعالین دنیای مجازی از زندان, خطاب به افکار عمومی غم بر چهره هر آزاده ای میاورد و نشان از آینده ای مخاطره آمیز برای آنها میدهد. ازادی بیان امروزه  و پابه پای تاریخ حضور جمهوری اسلامی قصابی میشود و پیام آوران آن در زندانها عمری سپری میکنند.
باری بهرجهت ارتش سایبری رژیم که طرح ریزی آن در سپاه پاسداران از سال 1384 آغاز شده است با دست اندازی به سایر رسانه ها در داخل و خارج از کشور فعالیتی شوم را آغاز کرده است و تنها در چند سال اخیر صدها عملیات برونمرزی! داشته است.
از جمله این عملیات از کار انداختن بسیاری از رسانه هائ فارسی زبان بوده است. از جمله: گزارشگران, جرس, رادیو زمانه, خبرنامه امیر کبیر, محسن سازگارا, تلویزیون فارسی وان, سایت صدای آمریکا و بسیاری از وب گاه ها و تلویزیونهای وابسته به آنها, سایت موج سبز و ...
گروههای هکری در ابتدای امر و بظاهر خودکفا و خود رو تشکیل شدند. نامهائی از جمله آشیانه, سیمرغ, شبگرد, گروه کلاه سیاه ها , گروه سایبری بدون مرز و ... بر خود داشتند و به تعدادی از رسانه های مخالف رژیم حمله میکردند.
مسئولین نظام با مشاهده کارآمدی این گروهها و برای هدفمند و بهره بری از تخصص آنها را جذب همکاری مستقیم با نهادهای حکومتی کرده و بودجه های کلانی در اختیار آنها گذاشتند. از جمله اولین بودجه ها رقم 76 میلیون دلار بوده است. گفته شده بود که این ارتش 2400 عضو دارد حال آنکه منابعی تحقیقاتی در آمریکا رقم 12000 نفر را اعلام کرده بودند.
روند دست اندازی و هک رسانه های مخالفان و منتقدان رژیم بویژه از زمان بروز اعتراضات خیابانی و نقش این رسانه ها در خبر و اطلاع رسانی, تشدید و متمرکز تر شده است. در کنار تمامی این تلاش ها فعالیتهای جانبی عوامل رژیم نیز موجود است. گروه سایبری جبهه جهادگران مجازی یکی از دستجاتی است که اخیرا تشکیل شده است. یکی از اعضای آن چنین میگوید:
( من یه عضو از گروه سایبری جبهه جهادگران مجازی هستم ، نیمه شعبان 89 متولد شد تا بتونه با هدف گذاری و برنامه ریزی فعالیت های سایبری بچه های ارزشی رو در یک جهت و راستا قرار بده و همه با هم بتونیم موثر باشیم. فعالیت های مجازی و حقیقی در کنار هم توی این گروه دنبال میشه. اول راه هست اما ان شاءالله بتونه توی خط ولایت جلو بره. امیدوارم عضو موثری برای گروه باشم )
این فعالیتها در سطحی بین المللی صورت میگیرد و تا حد امکان و بخصوص در ارتباط با هک کردن رسانه های خارجی, از گروهها و نامهای غیر وابسته به دولت استفاده میشود تا در صورت لزوم تعلق آنها به حکومت تکذیب شود و نیروهای خودسر و مستقل اعلام شوند.

عضو دیگری از همین فرقه میگوید:
( يك عضو گروه جهادگران اينترنتي در گفت‌وگو با خبرنگار سياسي خبرگزاري فارس، گفت: از ابتداي تيرماه سال جاري، تاكنون 5 سايت اسرائيلي از جمله سايت‌هاي نظامي و سايت‌هاي ضداسلامي و موهن رژيم صهيونيستي را هك كرده‌ايم و قرار است تا پايان ماه جاري بيش از 40 سايت ديگر اسرائيلي را نيز هك كنيم. وي افزود: در اين عمليات كه به زودي در فضاي اينترنت انجام مي‌شود، سايت‌هاي هك شده اسرائيلي به طور كامل از دسترس مسئولان آن خارج خواهد شد و قابليت باز پس گيري آن را نخواهند داشت ).
فعالیت های نیروی سایبری رژیم از مرزها میگذرد و تلخی ثمره تلاشهای انها را در کشورهای آمریکا, چین , کشور آذربایجان, اتریش, هلند, اسرائیل, امارات, سوریه, لبنان, عراق, امارات اسپانیا, و.... دیده شده است و این نشاندهنده عملیات ( ناصواب ) آنها در کشورهای خارجی است.
بهروز سورن
 
پایان بخش اول
منتشر شد

ویدئو اعتصاب عمومی در بارسلونا اسپانیا و خشونت وحشیانه پلیس با تظاهرکنندگان

Spain Barcelona General Strike 29/3/2012 

دو ویدئو از روز اعتصاب عمومی در بارسلونا اسپانیا و خشونت وحشیانه پلیس  با تظاهرکنندگان در تاریخ 29.03.2012 

 

ویدئو درگیری اسلامگرایان و دانشجویان در دانشگاه شهر منوبه بر سر اهتزاز پرچم اسلامگرایان

















در تاریخ 7 مارس در دانشگاه هنر و علوم انسانی شهرمنوبه ( Manouba )  در کشور تونس یک مرد سلفی خشک مغز مذهبی  با رفتن بر بالای پشت بام یکی از ساختمانهای دانشگاه , در مقابل دانشجویان  پرچم سیاه و سفید ( پرچم جهاد ) اسلامی خود را بجای پرچم تونس به اهتزاز در می آورد. دختری دانشجو بنام "خولة رشيدي" از دیوار بالا می رود  و تلاش می کند که پرچم اسلامی را پائین بیاورد که  فرد اسلامگرا او را در مقابل دانشجویان با خشونت و هول دادن , او را بر زمین می اندازد و دانشجویانی که شاهد درگیری بودند به کمک دختر دانشجو میروند. 

 محمد منصف مرزوقي رئیس جمهور تونس با دان مدال به خولة رشيدي از او تشکر و قدر دانی کرد