فرمانده وقت حوزه ۱۱۷ «نینوا» ناحیه «قدس» سپاه تهران ( که این فرمانده بسیج نامش فاش نشده٬) روز دوشنبه (۹ دی) در گفتگو با سایت رسمی سپاه تهران به تشریح جزئیات درگیری ۲۵ خرداد نیرویهای بسیج حوزه ۱۱۷ «نینوا» با معترضان پرداخته است.
در همینجا ابتدا چند سئوال مطرح است یکی آنکه که چرا اسمش را فاش نمی کنند آیا غیر از این است که سه علت دارد یکی آنکه ازترس مردم هست و دیگر آنکه اگر راست ميگفت و جنايت نكرده بود بعد از 4 سال نبايد از گفتن اسمش ميترسيد و شرم می کرد بنابراین 3 عامل دروغگویی , ترس از مردم و احساس سرافکندگی باعث شده است که اسم خود را نگوید و دیگر اینکه اگر جای بسیجیان نهایتا در بهشت است و بسیجیان شهادت طلب هستند پس چرا از ترس جانشان از شهادت واهمه دارند آیا بهشت و حوری بهشتی دروغ هست و خودشان نیز می دانند که بهشتی وجود ندارد ?!اگر بسیجی بودن افتخار بود و اگر کشتن معترضان قبیح نبود و اگر ازخدمت به جمهوری اسلامی سرافکنده نبود و اگر مطمئن بودن که جمهوری اسلامی هرگز سقوط نخواهد کرد و اگر بسیجی بودن و کشتار مردم بی دفاع افتخار بود فرمانده ترسو بسیجی باید با شجاعت نام خودش را می گفت و نه اینکه با خواری و ذلت نام خود را بزدلانه پنهان کند.
فرمانده بزدل بسیجی می گوید : " 25 خرداد سال 88 تجمع غیر قانونی در میدان آزادی توسط طرفدارهای فتنه سبز شروع شد، لذا به بچه ها اعلام کردیم تا اطلاع ثانوی به هیچ وجه در حوزه تردد نکنند و به جهت اینکه مورد خاصی پیش نیاید حوزه را تقریبا مسکوت کردیم تا این تجمع تمام بشود در همین حین سر و صداهایی شنیدیم و پس از رصد اوضاع از پشت بام حوزه دیدیم جمعیت در حال سر دادن شعار به سمت ما می آمدند و شروع به پرتاب سنگ و کوکتل مولوتف به سمت شیشه های حوزه کردند، وقتی دیدیم که واقعه سنگین شد به مسئولین بالا اطلاع دادیم و اوضاع و شرایط پیش آمده را توضیح دادیم"
در همینجا باید پرسید مگر اصلا اجازه تجمع قانونی برای مردم وجود دارد? مردم آب بازی می کنند در یک پارک رژیم اجازه نمی دهد و به شدت سرکوب می کند ولی وای به اینکه تظاهرات اعتراضی باشد بنابراین در کشوری که به مردم اجازه آب بازی و یا تظاهرات حتی مسالمت آمیز نمی دهند پس بحث تجمع قانونی و غیرقانونی سفسطه و مغالطه است.
فرمانده بزدل بسیجی در ادامه می گوید: " لذا من بلندگوی دستی را گرفتم اقدام به تذکر قانونی کردم که تعرض به مقر نظامی پیگرد قانونی دارد و هرچه زودتر از جلوی مقر نظامی پراکنده شوید، آشوب و بلوا به پا نکنید؛ هر چقدر این موارد را تکرار کردم متاسفانه فایده ای نداشت لذا در حال تذکر دادن بودم که احساس کردم شئ ای به بلندگوی دستی من اصابت کرد و اینقدر شدید بود دست من لرزید و بلند گو از دستم به حیاط حوزه افتاد."
او اگر شی ای به بلندگوی دستی اش اصابت کرده است و آنقدر شدید بوده که دستش لرزیده و بلندگو از دستش به درون حیاط حوزه افتاده است بنابراین دیگر نمی تواند فقط احساس کرده باشد چراکه واقعه افتادن بلندگو رخ داده است.از طرفی دیگر زمان اصابت شی ای به بلندگو می توان گفت که نمی دانم چی بود اما بعد از افتادن بلندگو و خاتمه حادثه با نگاه به محل برخورد آن شی به بلندگو و اشیای پرتاب شده در محل می توان نوع شی برخورد شده را مشخص کرد.
فرمانده بزدل بسیجی می گوید:" متوجه شدیم که این ها مسلح هستند و به سمت ما شلیک می کنند، تعدادی از لیدر ها مسلح بودند و به صورت نامحسوس از لابه لای جمعیت شلیک می کردند و بعضی ها نیز نامحسوس مردم را می زدند که آنها را تحریک کنند"
به شهادت خود عکس های منتشر شده سایت سپاه که در اینجا می بینید 2 بسیجی که یکی اسلحه بدست همراه با یکی دیگر در تصویر دیده می شوند که با خونسردی ایستاده اند و بسیجی سومی نیز پشت دیوار پشت بام اسلحه اش پیدا است . دراین عکس هر دو بسیجی با خیال راحت ایستاده اند که نشان می دهد از سمت جمعیت به سوی آنها تیراندازی نشده است چراکه اگر کسی اسلحه داشت در بین معترضین الان این دو نفر شربت شهادت نوشیده بودند(البته شهادتی که خودشان هم می دانند وجود ندارد و کشک است) در واقع فرمانده بزدل بسیج با چنین ادعای پوچی می خواهد کشته شدن مردم را به گردن خود مردم بیندازد و تیراندازی بسیجی ها به سوی مردم را توجیه کند.
او می گوید" متوجه شدیم که این ها مسلح هستند و به سمت ما شلیک می کنند، تعدادی از لیدر ها مسلح بودند و به صورت نامحسوس از لابه لای جمعیت شلیک می کردند و بعضی ها نیز نامحسوس مردم را می زدند که آنها را تحریک کنند پس از آن ما به صورت مشقی چند تیر هوایی شلیک کردیم تا جمعیت را متفرق کنیم که به حوزه تعرض نکنند چون نرده های دیواره حوزه را شکسته بودند و عملا به مقر نظامی وارد شدند و وارد حیاط حوزه شدند حتی عده ای از مردم بنا به اسناد، مدارک و شواهد موجود بالا می آمدند و می گفتند که ما می دانیم این تیراندازی شما مشقی است ولی از سوی دیگر عده ای از مردم تیر می خوردند."
فرمانده درغگو بسیج همانجا که ادعا می کند که "متوجه شدیم که این ها مسلح هستند و به سمت ما شلیک می کنند، تعدادی از لیدر ها مسلح بودند و به صورت نامحسوس از لابه لای جمعیت شلیک می کردند .......پس از آن ما به صورت مشقی چند تیرهوایی شلیک کردیم" تناقضش آشکار می شود چراکه مدعی می شود که آنها مسلح بودند و به سمت بسیجی ها شلیک می کردند ولی در همین بین بسیجی ها بالای پشت بام با خیال راحت ایستاده اند وبه سمت کسانی که به سوی بسیجی ها تیراندازی می کنند شلیک نکردند بلکه فقط تیر هوایی تازه آنهم مشقی شلیک می کرده اند.
ادعای مضحک دیگر این فرمانده قاتل بسیجی آن است که دربین آن همه سروصدا بسیجی ها با مردم گفتگوهم می کردند و شنیده است که مردم می گفتند تیراندازی شما مشقی است و با بیان اینکه از سوی دیگر عده ای از مردم تیر می خوردند در واقع می خواهد کشته شده ها را به گردن خود مردم بیندازد.از آنجائیکه خودشان می دانند که دروغ می گویند برای همین این ادعاهای نامعتبرو بدون سند از طرف کسی است که حتی نامش را پنهان و ذکر نکرده اند .ادعای آدم مجهول الهویه و بدون نام فاقد سندیت و اعتبار است.
او می گوید :" این مساله نشان می دهد که آشوبگران و اوباش با برنامه و طرح قبلی مردم را تحریک می کردند و لیدرهای اصلی با برنامه ریزی و دوره های دیده شده و متخصص در این حوزه مردم را تهییج می کردند و عملا با حملاتی که انجام دادند ما مجبور به دفاع شدیم و مجبور شدیم چند نفر از آشوبگرانی که داخل حوزه وارد شده بودند را از کمر به پایین هدف قرار بدهیم و باعث شد که جمعیت متفرق شود."
در این روز دستکم هفت تن از مردم معترض به نتیجه انتخابات کشته شدند٬ اما مقامهای سپاه و بسیج هیچگاه مسئولیت تیراندازی مستقیم به سوی مردم را نپذیرفته بودند اما اینک پس از گذشت چهار سال از آن زمان٬ این فرمانده بزدل بسیج به تیراندازی از کمر به پایین معترضان اعتراف می کند ولی گناه کشته شدگان را نیز به گردن خود مردمی انداخت که مسلح بوده اند در بین جمعیت و به شکل نامحسوس به مردم شلیک می کرده اند.جالب است که ادعا می کنند لیدر ها مسلح بوده اند و به سوی بسیجی ها شلیک می کرده اند اما حتی یک بسیجی در آن پایگاه بسیج بر اثر اصابت تیر زخمی نمی شود تا چه برسد که کشته شود و حتی بسیج هم به سوی افراد مسلح موهوم و خیالی شلیک نمی کنند و از لیدرهای مسلح یک نفر نه دستگیر می شود و نه زخمی و نه کشته می شوند.
** لیدرها تیراندازی را آغاز کردند**
او می گوید : "این درگیری حدود 4ساعت و نیم طول کشید حوالی ساعت 6ونیم بعد ازظهر شروع شد
و تقریبا تا 12شب ادامه داشت. در این درگیری 3 نفر از اعضای حوزه مجروح
شدند که روند درمانی یکی از مجروحین به دلیل شدتی که داشت نسبتا طولانی شد.
در طول درگیری از سمت لیدرها به سمت ما شلیک شد که ما مجبور به دفاع شدیم.
اگرتیر اندازی نمی شد درگیری به سرعت پایان می یافت. تعدادی از دستگیر
شدگان اعتراف کردند که قرار بوده این حوزه را به تصرف درآورند. در ابتدای
حمله به حوزه برق و تلفن قطع شد که این مسئله نشان می دهد این حمله حساب
شده بوده است، حتی سیم رابط بیسیم دکل را با توجه به اینکه برق اضطراری
داشتیم و می شد 2 تا 3 ساعت با این برق بی سیم را روشن نگه داشت با پرتاب
کوکتل مولوتف از بین بردند."
در اینجا این فرمانده بزدل بسیجی اشاره می کند که 3 بسیجی مجروح شدند ولی به علت مجروح شدن آنها اشاره ای نمی کند و اگر به علت اصابت تیر بود قطعا به آن اشاره می کرد .
** کوکتل مولوتف های آلمانی در دست دشمنان داخلی**
او می گوید : " شرایط دشواری بود. بیش از 600 -700 کوکتول مولوتف که برخی از آنها
آلمانی بود به سمت ما پرتاب شد. ویژگی این کوکتل مولوتف ها این است که به
صورت نارنجک از خشاب کشیده می شود، تعدادی هم دست ساز بود که پشت کیف
هایشان مخفی کرده بودند. این حملات منجر به آتش سوزی شد و وسعت این آتش
سوزی به اندازه ای بود که با 12 کپسول اطفاء حریق نیز مهار نشد.
در ابتدا تلاش کردند که درب را بشکنند و وارد حیاط شوند زمانی که موفق
نشدند نرده ها را شکسته و وارد حیاط شدند. بسیجیان تلاش زیادی کردند تا
حوزه سقوط نکند. حفظ آبروی نظام و بسیج برای ما بسیار مهم بود و به همین
دلیل همه تلاش خود را کردیم."
** اگر حوزه سقوط می کرد شاهد جنگ شهری بودیم**
"وی در پاسخ به خبرنگار بسیج پرس
مبنی بر اینکه چرا حوزه های دیگر بسیج که در مسیر راهپیمایی قرار داشتند
مورد تعرض قرار نگرفت گفت: ما برای دامن نزدن به درگیری ها و جلوگیری از
تحریک تظاهر کنندگان تردد به حوزه را محدود کردیم. ورود این افراد و ایجاد
درگیری نشان دهنده برنامه ریزی قبلی در این زمینه بود. در اعترافاتی که
دستگیر شدگان این غائله داشتند مشخص شد تصمیم داشته اند به هر قیمتی حوزه
را تصرف کنند و با ضبط سلاح ها آشوب گران را مسلح کنند که اگر محقق می شد
شاهد جنگ شهری بودیم. دلیل دیگری که به این حوزه حمله شد و به ناحیه مقداد
که کاملا در مسیر خیابان آزادی قرار دارد حمله نشد امکانات و توان دفاعی
ناحیه مقداد بود که قطعا تصرف ناحیه مقداد در توان حمله کنندگان نبود."
همانطور که در عکس مشاهده می کنید جوانان معترض دست خالی هستند و این برخلاف ادعاهای فرمانده بسیج است.
** امداد غیبی کمک زیادی به ما کرد**
" فرمانده حوزه 117 نینوا ناحیه قدس سپاه تهران در اغتشاشات سال 88 علت حمله
به بسیج و کینه دشمنان نسبت به بسیج را اینگونه تشریح کرد: یکی از پشتیبان
های اصلی این نظام بسیج است و دشمن این موضوع را خوب فهمیده است که بسیج
در تمام صحنه ها حضور دارد. دشمنان با حمله و خلع سلاح به دنبال ایجاد رعب
و وحشت و خارج کردن بسیجیان ولایتمدار از صحنه بودند که ناکام ماندند."
وی در ادامه با اشاره به تعداد حاضرین در حوزه گفت: آن روز تعداد معدودی
درحوزه بودند و برای آنکه جلب توجه نشود بیشتر نیروها را در پایگاهی نزدیک
به حوزه ساماندهی کرده بودیم. در ماجرای طبس حضرت امام بیانیه ای داشتند
که فرمودند من در قائله طبس امداد غیبی را پشت این نظام لمس کردم در حادثه
ای که در این حوزه رخ داد نیز می شود گفت با عده قلیلی که در حوزه حضور
داشتند دفاع کردیم و آن روز امداد غیبی به ما کمک کرد چون تجربه مواجهه با
این موضوعات را نداشتیم. از خودگذشتگی و نیت پاک سربازان امام زمان باعث
شد بتوانند با جان و دل از حوزه دفاع و روحیه خود را حفظ کنند.
در ساعات اولیه درگیری، نزدیک به ساعت 9 شب، 16 موتور سوار یگان ویژه
ناجا برای کمک به ما در محل حاضر شدند اما ازدیاد جمعیت مانع از کمک آن ها
به حوزه شد و حتی ما مجبور شدیم درب حوزه را برای کمک باز کنیم زیرا
تعدادی از آنها نیز مجروح شده بودند."
مزخرفاتی که تا اینجا این فرمانده بزدل سرهم کرده است تا آن را امداد غیبی بخواند نیاز به توضیح ندارد.یک حوزه بسیج تا دندان مسلح در مقابل جوانانی با دست خالی را امداد غیبی می نامد.
اما حقیقتی که اینجا وجود دارد آنست که به ازدیاد جمعیت اشاره می کند که حتی 16 موتوار سوارمسلح یگان ویژه ناجا نیز قادر به عبور از خیل جمعیت در دیگر خیابانها نبوده اند تا به کمک پایگاه بسیج بشتابند.
** اغتشاشگران متجاوز مورد هدف قرار گرفتند**
"فرمانده حوزه 117 نینوا ناحیه قدس سپاه تهران در سال 88 در ادامه در خصوص
تعداد کشته های اعلام شده در روز حمله اعلام کرد: باید تأکید کنم شلیک به
سمت مردم و کشتن جمعیت دروغ محض است و کشته شدن 7 نفر در درگیریهای آن روز
توسط همان آشوبگران و فتنهگران بود که مردم را برای حمله به حوزه تحریک
می کردند. ما قریب به 1 ساعت و نیم تا 2 ساعت از تیرهای مشقی استفاده کردیم
و تیر هوایی شلیک می کردیم و سلاح ها در اختیار چندنفر خاص که توانمند
بودند قرار داشت. در این درگیری تنها چند اغتشاشگر که بدون توجه به هشدارها
وارد محوطه حوزه شده بودند از ناحیه پا مورد هدف قرار گرفتند."
** مردم با بصیرت مدیریت را در دست داشتند**
"وی در پایان با اشاره به حماسه 9 دی گفت: بصیرت مردم باعث شد که فتنه گران
و دست های بیگانگان که از طریق کشورهای خارجی که به دنبال ایجاد انقلاب
مخملی در ایران بودند در روز 9 دی سیلی محکمی بخورند. مردم با همه تفکرات
و سلایق در روز 9دی به این نتیجه رسیده بودند که از اعتقادات، نظام و
ولایتشان نمی توانند چشم پوشی کنند و دشمنان متوجه ناتوانی خود شدند. روز 9
دی نمود عینی فرمایش مقام معظم رهبری بود که هر جا بصیرت و آگاهی و
هوشیاری باشد مردم می توانند کشور را مدیریت کنند.
فرمانده حوزه 117 نینوا ناحیه قدس سپاه تهران در فتنه 88 با اشاره به
خاطرات تلخ و شیرین روزهای مسولیت در حوزه تحت نظرش گفت: دوران خوبی با
بچه های بسیج در آن حوزه داشتیم ، حوزه 117 نینوا از حوزه های نمونه ی
تهران بود ما رتبه اول تهران را در کل حوزه های مقاومت خواهران و برادران
در سال 86 داشتیم . خوشحالم که با عنایت خدا و فداکاری سربازان ولایت
توانستیم حوزه را ادر روز درگیری حفظ کنیم زیرا آشوب گران با هدف سقوط حوزه
و رعب و وحشت بسیجیان حمله کردند و این را می دانستند اگر بسیج را از صحنه
فتنه حذف کنندعملا می توانند بر تهران مسلط شوند و واقعا هم تصور من اینست
که اگر آن روز حوزه سقوط می کرد و سلاح های ما دست آنها می افتاد شاید
اوضاع مانند سوریه می شد."
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر