۱۳۹۲ شهریور ۱۸, دوشنبه

هر چه سریعتر زندانیان سیاسی و غیرسیاسی بیمار را آزاد کنید


هر چه سریعتر زندانیان سیاسی بیمار مانند حسین رونقی ملکی ، ابوالفضل قدیانی، رضا شهابی، عبدالفتاح سلطانی، فیض‌الله عرب‌سرخی، ابوالفضل عابدینی ,افشین سهراب زاده ,محمد رضا پورشجری و دیگر زندانیان سیاسی بیمار را همراه با تمامی زندانیان بیمار غیرسیاسی باید آزاد شوند همراه با کودکان زندانی زیر 18 سال و یا مادرانی که دارای کودک زیر18 سال در زندان یا در خارج از زندان هستند یا زنانی که در زندان آبستن هستند و زندانیانی که نان آور خانواده هستند و یا تک فرزند هستند و یا دارای والدین بیمار هستند.



 کودکان زندانیان (افراد زیر 18 سال)، علاوه بررویارویی با مشکلات مشابه کودکان هم سن و سال خود، با سختی‌‌های دیگری هم روبرو هستند: دوری از پدر یا مادر زندانی برای مدتی نامعلوم، دوری از محیط آشنای خانه (برای آنکه تحت مراقبت نزدیکان خود قرار گیرند)، حس  اندوه، تنهایی، ترس از دست دادن پدر یا مادر زندانی برای همیشه، گناه، شرم، بی‌اعتمادی، اضطراب، و افسردگی. با توجه به اینکه این کودکان نزدیک‌ترین مراقبین‌شان را در کنارشان ندارند امور روزانه آنها هم دچار اختلال می‌شود و این وضعیت برای کودکان زنان زندانی (که غالباً مراقبت‌های روزمره کودک بر عهده آنهاست) شدیدتر است. کودکانی که سن کمتری دارند گاه با مادر خود در زندان به سر می‌برند و تحت تاثیر مستقیم فضای نامناسب زندان و فشارهای روانی که به مادرشان وارد می‌شوند هستند."کودکان زندان" اغلب کودکانی هستند که در دوران حبس مادر میان سایر زنان مجرم متولد و همان‌جا بزرگ می‌شوند. "کودکان زندان" از ابتدا فقط جرم و مجرم می‌بینند. عادی‌ترین مفاهیم برای آنها بیگانه است. کودکان زندان خیابان را نمی‌شناسند. از نظر آنان پارک وجود خارجی ندارد. کنجاویشان لابه‌لای میله‌های زندان محبوس می‌ماند، سرخورده می‌شود، می‌میرد. در زندان حتی لیوانی برای شکستن وجود ندارد تا بچه‌ها بفهمند که شکستن چیست.کودکان زندان بازی را نمی‌شناسند.
 علاوه بر این اگر پدر یا مادر زندانی نان‌آور خانواده نیز باشد، این کودکان ممکن است در معرض مشکلات اقتصادی نیز قرار گیرند. در نتیجه کودکان زندانیان به واسطه شرایط اجتماعی و روحی متفاوتی که تجربه می‌کنند نیازمند مراقبت‌های ویژه‌ای هستند و تامین حقوق آنها می‌بایست به طور جداگانه مورد توجه قرار گیرد. زندانی بودن پدر یا مادر نمی تواند دستاویزی برای تنیبه فرزند او نیز باشد.
زندان ابزار سرکوب دولتها برای اعمال سلطه بر ملتها و به انقیاد در آوردن مردم جامعه است.
باید تلاش کنیم که به سهم خود از حق آزاد بودن و آزاد زندگی کردن هر موجود زنده ای دفاع کنیم و باز تاکید کنم که چه کسی از بین ما انسانها برای خود این حق را قائل می شود که یک موجود زنده دیگر را که می تواند یک حیوان یا یک انسان باشد را به بند و اسارت بکشد ?
زندانی سیاسی را به جرم اندیشه و عمل سیاسی اش  به بند کشیده و زندانیان اجتماعی را به جرم عمل اجتماعی اش که قوانین دولتها , آن را ناهنجای اجتماعی می نامند به بند می کشند.

 وقتی به یک زندانی در زندان تجاوز می کنند برای من مهم نیست که به خاطر اندیشه اش در زندان است یا به خاطر عملی اجتماعی اش که از نظر قانون و دولت جرم محسوب می شود و  برای من فرق نمی کند که آیا به خاطر دزدی برای لقمه ای نان در زندان است یا حتی آدم کشته است و تجاوز در زندان را غیر انسانی می دانم حتی برای کسی که شاید خودش یک عمل غیر انسانی انجام داده است.
وقتی زندانی به نام کهریزک یا قرچک ورامین وجود دارد و اعمالی غیر انسانی بر علیه زندانیان انجام می دهند برای من فرقی نمی کند که فرد زندانی , سیاسی باشد یا نباشد.
وقتی به زندانیان در زندان تجاوز می کنند و حتی زنان زندانی بچه دار می شوند در اثر تجاوز در زندان , برای من فرق نمی کند که سیاسی است یا غیر سیاسی .
وقتی کودکان به همراه مادرانشان در زندان بسر می برند برای من چه فرقی می کند که آن کودک مادرش سیاسی است یا غیر سیاسی. وقتی من زندان را حق هیچ انسانی نمی دانم پس بین انسانها تبعیض قائل نمی شوم. 



ما خواهان آزادی تمامی زندانیان سیاسی و غیر سیاسی هستیم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر