۱۳۹۱ بهمن ۱۱, چهارشنبه

خاطره هایم از جمهوری اسلامی


خاطره هایم از جمهوری اسلامی 
 اشک مادران و ماتم و خون بود.

 خاطره هایم از جمهوری اسلامی
 اعدام و زندان و حبس آزادی بود.

 خاطره هایم از جمهوری اسلامی 
اعدام درهر کوی و برزن و بوم بود.

 خاطره هایم از جمهوری اسلامی
 قتل ندا و سهراب در خیابان بود .

خاطره هایم از جمهوری اسلامی 
قتل ستار بهشتی کارگربلاگر بود.

 خاطره هایم از جمهوری اسلامی 
آدم ربائی شایگان بلاگر بندری بود.

 خاطره هایم از جمهوری اسلامی 
اختلاس سه هزار میلیاردی بود.

 خاطره هایم از جمهوری اسلامی 
سعید مرتضوی جلاد کهریزک بود.

خاطره هایم از جمهوری اسلامی 
دشنه و کارد در سینه فروهرها بود.

 خاطره هایم از جمهوری اسلامی
قتل های زنجیره ای وحمله به کوی بود.

 خاطره هایم از جمهوری اسلامی
 قتل پوینده و مختاری و مصدق بود.

 خاطره هایم از جمهوری اسلامی
 یا روسری یا توسری درخیابان بود.

 خاطره هایم از جمهوری اسلامی
 امام مقوایی درماه و مهدی درچاه بود.

 خاطره هایم از جمهوری اسلامی
جنگ وسربازی و پای روی مین بود. 

 خاطره هایم از جمهوری اسلامی
 تجاوز در باغ و کهریزک بود.


 خاطره هایم از جمهوری اسلامی
خس و خاشاک و هاله نور بود.
 
 خاطره هایم از جمهوری اسلامی
آتش سوزی در مدرسه شین بود .

 خاطره هایم از جمهوری اسلامی
اعدام کودکان در ملا عام بود. 

 خاطره هایم از جمهوری اسلامی
اعدام هنرمند دختری , نقاش بود.

خاطره هایم از جمهوری اسلامی
خلخالی قاتل ولاجوردی جلاد  بود.

 خاطره هایم از جمهوری اسلامی
تزویر و ریا آخوند نوحه خون بود.

 خاطره هایم از جمهوری اسلامی
عمه در زلزله واحکام و رساله بود .

 خاطره هایم از جمهوری اسلامی
رجم و صلب و سنگسار بود.

 خاطره هایم از جمهوری اسلامی
قطع دست یک متهم در شیراز بود.

خاطره هایم از جمهوری اسلامی
اعدام دزدی برای لقمه ای نان بود. 

خاطره هایم از جمهوری اسلامی
برادران قاچاقچی سپاه پاسداران بود.

 خاطره هایم از جمهوری اسلامی
جنتی فسیل و تمساح یزدی بود.

پای نوشت:
" فسیل" در اینجا "فسیل اندیشه" است وربطی به سنش ندارد و برای جور شدن قافیه شعراز "فسیل" استفاده شده است.

در اینجا منظور از" تمساح یزدی" نه هدف توهین به تمساح هست و نه توهین به مصباح یزدی بلکه به اون ماجرای کاریکاتور و حوادث بعد از آن برمی گردد.


در اینجا منظور از "مدرسه شین"همان مدرسه شین آباد پیرانشهراست و برای جور شدن قافیه از مدرسه شین که خلاصه و اشاره به آن فاجعه بزرگ است استفاده شده است.

۱۳۹۱ بهمن ۹, دوشنبه

من غذای نذری نمی خورم



غذای نذری مذهبیون متعصب را نمی خورم .
غذای نذری توهین به شعور انسانی است.
 یک سکولار هرگز غذای نذری نمی خورد.
غذای نذری نشان از تفکری متحجر دارد.
غذای نذری صدقه و توهین به شخصیت انسانی است.
گرفتن غذای نذری را باید بایکوت کرد.
غذای نذری نشانه فقر در جامعه است.
نمی توان ضد مذهب بود ولی غذای نذری خورد.
 پخش غذای نذری نشانه فقر اندیشه است.
پخش غذای نذری, پخش ریا کاری است.
غذای نذری ,زنده نگه داشتن خرافات مذهبی است. 

منبع : وبلاگ شاهین شهر پلیتیک

آیا عکس جدید گلشیفته فراهانی به یک بمب خبری جدید تبدیل خواهد شد و چرا?


عکس تازه ی گلشیفته فراهانی در مجله ی W شماره ی ماه فوريه ی سال ۲۰۱۳ به چاپ رسيده است.
OZZY SALVATIERRA - W Magazine February 2013 - Golshifteh Farahani
   
پیامدهای خبری عکس جدید گلشیفته فراهانی :
حاکمیتی که بر پایه تزویر و ریا مذهبی و مغز شویی مذهبی و در جهت مالکیت مطلق بر بدن و زندگی زنان بنا شده است و 34 سال حجاب اسلامی اجباری و قوانین ضد زن در جهت محدودیت زنان گام بر می دارد و هر تار موی یک زن ارکان اسلام ناب پوسیده محمدی را به لرزه درمیآورد.حاکمیتی که با 34 سال تبلیغات اسلامی و سینما اسلامی تلاش می کند خودش به جای هنرپیشگان بی حجاب حکومت پهلوی, هنرپیشگان اسلامی تولید کند و هنرپیشگان اسلامی را الگو جوانان قرار دهد فارغ از اینکه در 1400 پیش بسر نمی بریم که بتوان با بستن مرزها و لشگر کشی اسلامی ارتباط جامعه ایران را با جامعه اسلامی قطع نمود و زهی خیال باطل که جمهوری اسلامی تلاش می کند با اینترنت ملی و تصویب قوانین جدید در مجلس و ایجاد محدودیت بیشتر در سفر زنان مجرد مانند لایحه گذرنامه  و کنار گذاشتن دختران  مجرد از تورهای گردشگری
 واجرای تفکیک و سهمیه‌بندی جنسیتی در دانشگاه‌ها از روز انتشار دفترچه‌های انتخاب رشته سال ٩١ در ادامه طرح موسوم به «اسلامی شدن»،  زنان در ٧٧ رشته حق تحصیل نداشته و پذیرش دانشجو به شکل بومی در اولویت قرار گرفته
 است که بنابر, این زیر ساخت است ,که یک عکس بسیار عادی که در نشریات خارجی معمولی است در ایران می تواند بر سر تیتر اخبار داغ قرار بگیرد.
نمایندگان مجلس بعد از طرح لایحه‌ی گذرنامه‌ی دولت، به بهانه‌ی زیاد شدن قاچاق دختران و حفظ امنیت آن‌ها در سفرهای خارجی  در گام جدیدی که برداشته، شرایط را برای خروج دختران مجرد در هر سنی، سخت‌تر کرده است و تلاش می کنند که
دختران مجرد شاید دیگر نتوانند به خارج سفر کنند .رژیم و مجلس اسلامی درست در  زمانی به بهانه زیاد شدن قاچاق دختران و حفظ امنیت آن‌ها در جهت ایجاد هر چه بیشتر محدودیت حتی در سفر های خارجی زنان است که خود برادران قاچاقچی سپاه در قاچاق و خرید و فروش کودکان و دختران ایرانی قاچاق آنها به كشور‌هاي حاشيه‌ يي خليج فارس، پاكستان، افغانستان و بطور محدود به كشور‌هاي اروپايي و آسيايي دست دارند .
بر اساس پژوهش سازمان دفاع از قربانيان خشونت،" قاچاق زنان و دختران در ايران بطور عمده به 2 شكل «قاچاق به پاكستان» و « قاچاق به كشور‌هاي حاشيه خليج فارس بويژه امارات متحده عربي» صورت مي‌گيرد.يافته‌هاي تحقيقي كه با همكاري امور مشاركت زنان و كميته سازمان دفاع از قربانيان خشونت در سال 1382 انجام شده، بيانگر روند رو به افزايش زنان و دختران استان‌هاي مرزي به كشور‌هاي حاشيه‌يي خليج فارس، امارات متحده عربي، پاكستان و افغانستان و بطور محدود به كشور‌هاي اروپايي و آسيايي است. قربانيان عموما بين 14 تا 25 سال دارند و از نظر اقتصادي و اجتماعي، در اكثر موارد كشمكش‌هاي درون خانواده، اعتياد والدين، طلاق، فقر، مسكن نامناسب، سكونت در مناطق پرجمعيت و حاشيه‌نشيني شهرهاي بزرگ موجب مي‌شود تا دختران محيط نامساعد خانواده را ترك كرده يا پدر خانواده مجبور به فروش دختران خود مي‌شود. همچنين از نظر سطح تحصيلات، از آنجا كه اغلب قربانيان از اقشار فقير و دختران فراري هستند، از نظر تحصيلي، در سطح راهنمايي و دبيرستان و در رده سني 15 تا 17 سال هستند ."
بنابراین راه های اصلی قاچاق کودکان و دختران و نیروهای اصلی که خود نیروهای امنیتی رژیم در کار قاچاق مواد مخدر و قاچاق انسان هستند هیچ ربطی به آزادی مسافرت دختران مجرد ندارد و عمدتا از 80 اسکله غیر قانونی سپاه پاسداران  وفرودگاه‌های غیرمجاز سپاه پاسداران صورت می گیرد. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مسئول حفاظت از بنادر و اسکله‌های تمامی مناطق جنوب ایران است.فرودگاه پیام، فرودگاه مهرآباد و فرودگاه امام خمینی از جمله دیگر اماکن ترخیض کالا بدون پرداخت گمرگ توسط سپاه پاسداران ایران هستند.
 . با مطرح شدن بحث اسکله‌های غیرمجاز مصطفی مطور‌زاده عضو کمیسیون اقتصادی مجلس ایران، ارزش مبادلات غیرقانونی در بنادر غیرمجاز را ۲۰ میلیارد دلار معادل یک‌سوم تجارت رسمی ایران خوانده بود. نماینده مجلس ایران این آمار را بر پایه ارقام اعلام شده از سوی ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز عنوان کرده بود.
 جمهوری اسلامی همچنين چون كنوانسيون 1979 رفع همه اشكال تبعيض عليه زنان را نيز امضا نكرده است، هيچ تعهد بين‌المللي براي مبارزه با خشونت عليه زنان از جمله قاچاق آنان طبق ماده 6 آن سند ندارد چراکه خودش سود سرشاری از آن می برد.

دختران مجرد از تورهای گردشگری کنار گذاشته می‌شوند؟ 

 

" دختران مجرد شاید دیگر نتوانند به خارج سفر کنند، البته در صورتی که سازمان میراث فرهنگی و گردشگری نیز یک پای طرح پیشنهادی نمایندگان مجلس شود.
به گزارش خبرنگار سرویس گردشگری خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، وقتی برخی نمایندگان مجلس بعد از طرح لایحه‌ی گذرنامه‌ی دولت، به بهانه‌ی زیاد شدن قاچاق دختران و حفظ امنیت آن‌ها در سفرهای خارجی، پیشنهاد کردند که «خانم‌های مجرد زیر 40 سال از ولی قهری یا حاکم شرع برای خروج از کشور اجازه بگیرند» جنجال به پا شد تا امروز که هنوز هم این پرونده باز است و عده‌ای منتظرند نمایندگان زن در دفاع از حقوق هم‌جنس‌های خود،‌ حرکتی نشان دهند.
در این اوضاع و احوال شنیده شده که موضوع ممنوع یا محدود کردن سفر دختران زیر 40 سال به خارج از کشور با مسئولان سازمان میراث فرهنگی و گردشگری هم در میان گذاشته شده است تا پای متولی سفر هم به این قضیه کشیده و جلوی فروختن تور و بلیت پروازهای خارجی به این گروه از مسافران گرفته شود.
مسئولان سازمان میراث فرهنگی و گردشگری نیز تا به حال در این‌باره نه حرفی زده‌اند و نه اعلام موضع کرده‌اند. فقط منوچهر جهانیان - معاون گردشگری کشور - این پرسش را که «آیا موضوع ممنوع کردن سفرهای خارجی برای دختران زیر 40 سال با سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در میان گذاشته شده است و موضع سازمان در این‌باره چیست؟» با گفتن «نمی‌دانم» بی‌جواب گذاشت.
البته کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در آخرین جلسه‌اش که این هفته برگزار شد، در بررسی لایحه‌ی گذرنامه مصوب کرد که زنان متأهل در هر سنی با موافقت کتبی شوهر می‌توانند گذرنامه دریافت کنند و زنان مجرد بالای 18 سال برای خروج از کشور باید اذن ولی را داشته باشند، ولی منعی برای دریافت گذرنامه ندارند.
هرچند این مصوبه آخر ماجرا نیست و این دیدگاه در صحن علنی مجلس و سپس توسط شورای نگهبان باید به بحث گذاشته شود، ولی مجلس در گام جدیدی که برداشته، شرایط را برای خروج دختران مجرد در هر سنی، سخت‌تر کرده است.
اما بخش خصوصی که شامل همان آژانس‌دارانی است که دختران مجرد باید تور و بلیت سفرهای خارجی خود را از آن‌ها تهیه کنند، می‌گویند که پیشنهاد ممنوعیت و محدود کردن فروش سفر به دختران مجرد را شنیده‌اند، یعنی مطرح شده، ولی تا این لحظه چیزی به آژانس‌ها یا انجمن‌های صنفی دفاتر خدمات مسافرتی ابلاغ نشده است.
با این حال، برخی آژانس‌داران در گفت‌وگو با خبرنگار ایسنا، ضمن یادآوری حقوق انسانی هر شخص با توجه به موازین اسلامی، شرعی و قانونی گفتند، سفر رفتن قشر جوان جامعه که عموما دانشجو هستند، با کم شدن ارز مسافرتی و گران شدن ارز در داخل کشور، کم شده است حالا اگر بخواهند به بهانه‌ی جلوگیری از قاچاق دختران یا حفظ سلامت و امنیت آن‌ها، سفر دختران را هم ممنوع و محدود کنند، کم‌کم سفر از برنامه‌ی این قشر از جامعه حذف خواهد شد و باید منتظر آسیب‌های روانی و اجتماعی دیگری باشیم."
منبع : وبلاگ شاهین شهر پلیتیک

من یک کارتن خواب هستم


من یک کارتن خواب هستم .
دردم را به که گویم ?
شکایت نزد چه کسی برم?
اسما سرزمین دارم.
اما رسما در سرزمین خود ,سهمی از زمین و خانه ای در آن نبرده ام.
اما چگونه است که در سرزمین خود ,سهمی از سر پناهی در آن نبرده ام.
 بیگانه ام با چنین سرزمینی .
ثروت چنین سرزمینی در دستان کیست? 
ثروت چنین سرزمینی در کجاست?
 ثروت چنین سرزمینی چگونه به یغما رفته است?
چه کسانی و چگونه آن را به غارت برده اند?
سهم من از چنین ثروتی را چه کسی دزدیده است?
حتی کارتنی که روی آن می خوابم ,همچون امام مقوایی, مقدس نیست.
سرزمینی که فقط یک مقوا از آن سهم من است.
چنین سرزمینی ,چقدر برای من ,می بایست ارزشمند باشد? 
من کارتن خواب ,بی سرزمین تر از باد هستم. 
ای باد به تو اقتدا می کنم ,که از من بی سرزمین تری.
ای باد به تو پناه می برم ,تا که روزی خانه ستمگران را بر سرشان خراب کنی.
من یک بی خانمان هستم.
آواره و دربدرم, که سقفی بر بالای سرم نیست.
باد, مقلد تو هستم ,چون فتوای ارتداد انسانی را صادر نمی کنی.
باد, آنگاه نیز که کارتن مرا ,که همه چیز من است ,با خود می بری ,باز می اندیشم ,که تو, تنها کسی هستی, که به من, بی اعتنا نیستی.
آنگاه که زلزله می آید ,خانه ای بر سرم خراب نمی شود و لازم نیست که مردمی به نجاتم آیند ,تا دستگیر و زندانی شوند. 

منبع: وبلاگ شاهین شهر پلیتیک

طرح افزایش مساجد شاهین شهر از 14 مسجد به 24 مسجد در جهت عدم تکرار حادثه شین آباد


تسریع روند مسجدسازی در شاهین‌شهر

 "سرپرست اداره اوقاف و امور خیریه شاهین شهر و میمه گفت: شهرستان شاهین شهر در اصفهان با جمعیت 200 هزار نفری خود در حال حاضر دارای 14 مسجد در سطح شهرستان است و با وجود رشد جمعیت و مهاجر پذیر بودن این شهر با کمبود فضاهای معنوی و مذهبی جهت برگزاری نماز روبه‌رو است. 
 به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از روابط عمومی اداره اوقاف استان اصفهان، در سال جاری بود که مسؤولان شهرستان شاهین شهر، در پی یافتن راه حلی برای رفع این مشکل برآمدند، در همین راستا نهضت مسجدسازی در این شهرستان با محوریت امام جمعه و فرماندار را شکل دادند که اعضای تشکیل دهنده این نهضت، شهرداری، شورای شهر، اداره مسکن و شهرسازی و اداره اوقاف هستند.
درهمین زمینه سرپرست اداره اوقاف و امور خیریه شاهین شهر و میمه، با اشاره به اینکه شهرستان شاهین شهر به لحاظ جمعیت بالایی که دارد با کمبود مساجد رو به رو است ادامه داد: در نخستین جلسه‌ای که در سال جاری با حضور مسؤولان استان برای رفع این مشکل در فرمانداری شهرستان برگزار شد مقرر گردید، برای احداث مسجد در مکان‌هایی که فاقد مسجد است توسط سازمان‌های مذکور اقدام شود.
وی افزود: در این نشست 10 نقطه برای ساخت مسجد در شاهین شهر در نظر گرفته شد که در این راستا شورای شهر و شهرداری برای رفع این کمبود در شهرستان یک میلیارد تومان بودجه اختصاص داده شد.
حجت‌الاسلام کریمی بیان داشت: از محل تملک دارایی شهرستان و کمک‌های خیرین جهت احداث مساجد 500 میلیون تومان اعتبار در نظر گرفته شده است.
وی با اشاره به اینکه تنها دو باب مسجد در مسکن مهر شاهین شهر در نظر گرفته شده است ادامه داد: نقاط در نظر گرفته شده دیگر برای ساخت مساجد شهرک میلاد، میدان امام حسین(ع)، خانه چوبی‌ها، شهرک گلدیس، خیابان بوستان، دانش، ملک‌الشعراء، مدرس، طالقانی و مجموعه مسکونی نیروگاه است.
سرپرست اوقاف شاهین شهر و میمه افزود: از بدو آغاز شورای سوم شاهین شهر تاکنون 2 میلیارد و 650 میلیون تومان به مساجد شهر کمک شده است و شهرداری این شهر سالانه برای کمک به مساجد متعهد به پرداخت 500 میلیون تومان هزینه برای احداث و تکمیل مساجد این شهرستان است.
وی با بیان اینکه هنوز برآورد خاصی برای ساخت این 10 مسجد در شاهین شهر صورت نگرفته است اما قطعا به بودجه کلانی نیاز است، اظهار داشت: کمک‌های خیرین و دولت نیز برای پیشبرد این طرح راهگشا خواهد بود.
حجت الاسلام کریمی ادامه داد: هم اکنون اداره اوقاف این شهرستان پیگیر تامین و مشارکت دستگاه‌های مختلف برای ساخت مساجد در شاهین شهر است. 
وی در پایان افزود: در حال حاضر یکی از این 10 مسجد به نام جواد الائمه(ع)، توسط خیرین شاهین شهر در شهرک میلاد عملیات ساخت آن آغاز شده است."

ظاهرا به جای اینکه اینگونه بودجه های کلان را صرف احداث بیمارستان ,دانشگاه ,  مدرسه ,کتابخانه , ایجاد امکانات ورزشی و تفریحی و......برای جوانان و شهروندان شهر کنند و برای اینکه حوادثی مانند مدرسه شین آباد پیرانشهر تکرار نشود تصمیم گرفته اند که با افزایش مساجد مردم را تشویق کنند که به مساجد بروند و دستان خود را به سوی خدا دراز کنند که خدایا خودت حافظ کودکان ما در مدارس باش و معیشت الهی خود را نصیب دشمنان اسلام بگردان و افزایش مساجد از نان شب هم برای مردم مهمتر است چراکه اگر نان شب نباشد به جایش دعا می کنند در مساجد که خداوند سرنوشت آنها را تغییر دهد و حال آنکه شکمشان سیر باشد به یاد خدا نیز نخواهند بود و دست به دعا به درگاه خداوند باری تعالی نخواهند برد و قطعا بدون دعا از گرسنگی و بی خانمانی نجات نخواهند یافت. 

سئوال این است که آیا افزایش بی رویه امام زاده ها و مساجد مشکلات جامعه را حل می کنند یا بر مشکلات جامعه می افزایند ? آیا افزایش مساجد باعث پیشرفت جامعه می شوند ?کدام مشکلات اجتماعی را مساجد برطرف می کنند ?آیا به جای هدر دادن ثروت ملی نمی توان ایجاد اشتغال و رفاه را برای مردم جامعه به ارمغان آورد ?

من یک انسان زن هستم

من یک زن هستم.
من یک انسان مثل تو هستم.
من ابزار تو نیستم.
من ملک خصوصی تو نیستم.
من صاحب و مالک جسم و روان خودم هستم.
من ناموس تو نیستم.
من آشپز تو نیستم.
من کلفت تو نیستم.
من جوانمرد نیستم من جوان زن هستم .
من بر عهد و پیمان زنانگی ام می مانم.
من خودم برای خودم تصمیم می گیرم.
من ماشین سکس تو نیستم.
من جنس دوم نیستم.
من یک زن آزاد هستم.
من یک زن آزاده هستم.
من جنس موهای تو را دارم.
من حجاب اجباری تو را نمی خواهم.
من را تحقیرنکن چون من هم تحقیرت نمی کنم.
من خودم نوع لباسم را انتخاب می کنم.
من تصمیم می گیرم که آرایش بکنم یا نکنم.
من تصمیم می گیرم برقصم یا نرقصم.
من تصمیم می گیرم که با کی برقصم.
من تصمیم می گیرم که با یک زن یا با یک مرد زندگی کنم.
 من تصمیم می گیرم که بلند بخندم .
 من غیرت تو را نمی خواهم.
 من عشق تحمیلی تو را نمی خواهم.
من شجاعت تو را نمی خواهم من خودم شجاعم.
من خودم حق خودم را می گیرم.
من مسافرت می روم, تنهای ,تنها می روم.
من مسافرت می روم یا که با یار می روم.
من طاقت می یارم ,چرا که مرد نیستم ,بلکه یک زنم.
من دخالت و فضولی تو را نمی خواهم.
 من نیاز به تو به عنوان تکیه گاه ندارم.
من از تو اجازه برای هیچکاری نمی گیرم.
من مردسالاری تو را نمی خواهم.
من پدرسالاری تو را نمی خواهم.
من توصیه های مردانه تو را نمی خواهم.
من نمی خواهم که نوکر و کدبانوی تو باشم.
من قالیباف تو نیستم.
من خیاط تو نیستم.
من یک رختشور یا ماشین لباس شوئی نیستم.
من یک دستگاه جوجه کشی و تولید مثل نیستم.
من یک انسان زن هستم.
من برای دریافت گذرنامه از هیچ مردی اجازه نمی گیرم 
منبع : وبلاگ شاهین شهر پلیتیک

۱۳۹۱ بهمن ۴, چهارشنبه

فاشیستهای خارج از دایره قدرت در ایران در خدمت جمهوری اسلامی و جنگ




اگر به نام چپ , "ضد امپریالیستهای خوجه‌ئیست ,استالینیست",عملا دفاع از جمهوری اسلامی را در مراحل سیاسی خاصی تحت بهانه مبارزه با امپریالیسم تئوریزه می کنند با اینکه حتی شعار" سرنگون باد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی ایران " را سرمی دهند که صرفا در حد شعار باقی می ماند و در صورت جنگ داخلی یا جنگ خارجی تمام قد در کنار جمهوری اسلامی قرار خواهند گرفت و از هر نیروی مرتجع مذهبی و سرمایه داری ,که صرفا ضد غرب باشد دفاع می کنند و نیروهای امنیتی رژیم نیز از این امر آگاهند و از آنها سو استفاده سیاسی می کنند که این موضوع در رابطه با نیروهای راست نیز صدق می کند و فاشیست های ایران (نژاد گراهای افراطی ) البته  آن بخش که نام مخالف رژیم بر خود می گذارند و طی 34 سال گذشته که ده ها هزار نفر از مخالفین رژیم اعدام شده اند و چند صد هزار نفر زندانی شده اند آنها تنها چند نفری را کوتاه مدت در زندان داشته یا دارند و با اینکه خارج از دایره قدرت هستند اما تحت نام دفاع از تمامیت ارضی و مبارزه با تجزیه طلبی در دنیای مجازی,جمهوری اسلامی را معادل ایران قرار می دهند و عملا به دفاع از آن می پردازند و با همان ادبیات و اتهامات جمهوری اسلامی به مخالفین رژیم حمله سیاسی می کنند و بهترین مروج سایتهای امنیتی رژیم در دنیای مجازی بر علیه مخالفین رژیم هستند و براحتی آلت دست نیروهای امنیتی رژیم قرار می گیرند. البته ناگفته نماند که بخشی از نیروهای امنیتی در دنیای مجازی با ساختن آیدی ها و اسامی مختلف به نام ناسیونالیست ,وطن پرست و آریایی یا ضد امپریالیست یا جنبش سبزیا چپ یا کمونیست یا عدالت خواه یا آنارشیست یا سلطنت طلب و..........عملا زیرکانه به دفاع از سیاست های رژیم و حمله به مخالفین می پردازند و در واقع با لباس اپوزیسیون به اپوزیسیون حمله سیاسی می کنند و با این اسامی برای خود پوشش دفاعی درست می کنند و به ریش اپوزیسیون ساده لوح می خندند و نام آن را جنگ نرم می گذارند.
به باور من هیچ خطری بزرگتر از خود جمهوری اسلامی و ادامه حاکمیت جمهوری اسلامی برای مردم ایران وجود ندارد چراکه جامعه را به قهقرا و مرزنابودی و استیصال کشانده اند و جمهوری اسلامی صد ها سال باعث عقب رفتن جامعه گردیده است و غیر از تحمیل جنگ 8 ساله به مردم با شعار دفاع از میهن و راه قدس از کربلا می گذرد و با وعده دادن کلید بهشت و حوری بهشتی بسیاری از کودکان را با مغز شویی به کشتن دادند و حال جالب است که حکومت شیعه اسلام ناب محمدی جمهوری اسلامی که خودش با مقدس دانستن جنگ 8 ساله ده ها هزار کودک را در میادین جنگ به کشتن داد و وقتی مسلمانان سنی سلفی که مخالف جمهوری اسلامی هستند و به دنبال برپایی حکومت شریعت اسلامی مورد نظر خود هستند و مانند اسلامگرایان حاکم شیعه از کودکان استفاده ابزاری می کنند و به آنها آموزش نظامی می دهند, سپاه پاسداران که بسیج دانش آموزی آن صد ها هزار عضو دارد و آموزش نظامی می بینند و در سرکوب جنبش سبز از آنها برای سرکوب مردم  استفاده کردند ناگهان خود برای کودکان اشک تمساح می ریزند.
  روزنامه انگلیسی "ابزرور"

استفاده ازکودکان درمقابله باتظاهرات مخالفین درایران



"روزنامه انگلیسی ابزرور، در سال 2011 می نویسد: اخیراً از کودکان چهارده تا شانزده ساله ی مسلح به باتوم، چماق وتفنگ های بادی، برای مقابله با مردم ناراضی، در خیابان ها، استفاده کرده است.


با اینکه درشماری از کشورهای آفریقائی و آسیائی ازکودکان درجنگ ها استفاده می شود، با این حال، براساس کنوانسیون های بین المللی، که ایران نیز جزو آن است، استفاده از کودکان دررویاروئی های مسلحانه ممنوع است . درایران، این کودکان نیازمند چگونه درخدمت اهداف حکومت قرارگرفته اند. "
 حکومت اسلامی که خود مرتب کودکان مدرسه را تحت نام راهیان نور راهی میادین سابق جنگ می کنند تا آنها را برای جنگ داخلی یا جنگ خارجی احتمالی از امروز مغزشویی کنند اما خود امروز برای کودکانی که آلت دست مسلمانان سلفی مخالف رژیم می شوند یکدفعه یاد غیر انسانی بودن و خلاف مبانی حقوق بشری بودن استفاده از کودکان در جنگ افتاده و اشک تمساح حقوق بشری می ریزد که سایت دیده بان ؛ وابسته به سازمان اطلاعات سپاه پاسداران در این باره  می نویسد :
"آموزش نظامی به کودکان در گروه های تروریستی سلفی+عکس




 

گروهک های تروریستی برای رسیدن به مقاصد پلید و پست خود حاضر به انجام هر جنایتی هستند.
یکی از گروهک های تروریستی سلفی شرق کشور در یکی از آخرین اقدامات خود کودکان را با زور تحت تعلیم آموزش های نظامی قرار می دهد. این گروهک تروریستی که پس از اعلام موجودیت نتوانسته است در بین مردم منطقه شرق کشور بخصوص مردم سیستان و بلوچستان برای خود هوادار و طرفداری پیدا کند در اقدامی غیر انسانی و بر خلاف مبانی حقوق بشری، در بعضی از مناطق مرزی، کودکان و بچه های خردسال را مجبور به یادگیری آموزشهای نظامی می کنند. طبق اخبار دریافتی، اعضای این گروهک تروریستی با تهدید خانواده های این کودکان آنها را تحت فشار قرار داده اند تا فرزندان خود را در اختیار آنها قرار دهند. در زیر برخی تصاویر مربوط به این کودکان را مشاهد می کنید:
ansar
کودکانی که توسط این گروهک به اجبار تحت آموزش قرار گرفته اند
ansar-iran
تصویر کودکانی که توانایی در دست گرفتن اسلحه را هم ندارند
ansar-iran1
تصویر یکی از کودکان تحت آموزش تروریستها
ansar-iran3
جثه نحیف کودکان و سنگینی اسلحه
ansar-iran4
کودکانی که قربانی مطامع تروریستها قرار گرفته اند"


ضمنا در اینجا باید در این باره پرسید که قوانین ضد بشری اسلامی و حقوق بشر!? واقعا سازمان اطلاعات برادران قاچاقچی سپاه پاسداران شوخی می فرمایند یا جدی می گویند?!
 علی فضلی "از اعزام بیش از چهار میلیون دانش آموز و دانشجو در سال گذشته خبر داده و گفته بود که امسال ۱۰۵ هزار نفر از دانش‌آموزان دختری که درس آمادگی دفاعی خود را گذرانده‌اند به مناطق عملیاتی جنوب اعزام خواهند شد."
سایت تابناک در مطلبی تحت عنوان

چند پرده از یک حماسه + فیلم می نویسد:

"کودک بود و کوچک، اما دلی بزرگ داشت که حسینی بودن را در مکتب خمینی آموخته بود و جنگ فرصتی برای این که فرزند ایران دینش را به دین و وطنش ادا کند. اینک با مرور آن روزهای مهدی طحانیان و یارانش، می‌توانیم قدر اکنون را بدانیم و برای ساخت فردا بکوشیم.

مهدی طحانیان، نوجوان سیزده ساله‌ای بود که راهی جبهه‌ها شد و پس از چندین ماه حضور در جبهه، در نوزده اردیبهشت سال 1361 و تنها چند روز پیش از فتح خرمشهر به اسارت نیروهای بعثی درآمد. او پس از روزهای سخت، که همراه با شکنجه‌های گوناگون بود، در گفت‌وگوی خود با سرویس دفاع مقدس «تابناک» به برخی از آنها اشاره کرده است.

به گزارش تابناک، او به اردوگاه منتقل شد و در آنجا بود که این نوجوان بسیجی، حماسه‌ای آفرید که در تاریخ دفاع مقدس جاودانه ماند.

وی در پاسخ به درخواست گفت‌وگوی خبرنگاری بی‌حجاب پاسخ منفی داد و شرط انجام مصاحبه را رعایت حجاب خبرنگار عنوان و او را مجبور به این کار کرد؛ این پرده نخست حماسه بود و پرده دوم آن، سخنان سرشار از مسئولیت و شجاعانه او بود که از ارادت و عشق او به رهبر عزیزش، امام خمینی (ره) و راهی که می‌پیمود، حکایت داشت و جهانیان را مبهوت ایمان خویش ساخت.

این حماسه بزرگ با دوربین‌های بیگانه‌ای که برای شکستن مقاومت آزادگان آمده بودند، به تصویر کشیده شد که به مناسبت هفته بسیج و به پاس ایمان و وفاداری بسیجیان آزاده تقدیم‌تان می‌شود.

مهدی طحانیان که پس از دوران اسارت، ادامه تحصیل داد و با گرفتن مدرک لیسانس، به استخدام وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی درآمد، چند سالی است که بازنشسته شده و اکنون در یکی از تره‌بارهای تهران مشغول به کار است!

او هرچند از هیچ کس توقع و چشمداشتی ندارد، گاه از اینکه آن همه حماسه و ایمان دارد به فراموشی سپرده می‌شود، دلش می‌شکند.

او هنوز نه به سفر معنوی حج مشرف شده است و نه به زیارت عتبات عالیات در عراق؛ البته خیلی دلش می‌خواهد به این سفرهای بزرگ برود، ولی مسایل و مشکلات اقتصادی زندگی او را از این کار بازمی‌دارد.

... به راستی، آیا پاسخ آن همه حماسه که بخشی از آن را در این فیلم خواهید دید، این بود؟"


تصاویر زیر مربوط به کودکان در جنگ 8 ساله است که بسیاری از آنان کشته شده اند.






















همانقدر که اسلامیستهای سلفی با شعار مذهبی, کودکان را با نام جهاد در راه خدا و برقراری حکومت اسلامی شریعت, آموزش نظامی می دهند ,حکومت اسلامی شیعه نیز با دروغ دیده شدن امام مهدی با اسب در جبهه های جنگ 8 ساله مسلمانان ایران علیه مسلمانان عراق, بسیاری از کودکان را مغز شویی و با عشق شهادت به کشتن دادند و بسیاری از آنها را برای باز کردن معابر مین بر روی مین ها می فرستادند تا معبر باز شود و بتوانند به دشمن حمله کنند و هزاران دانشجو را در جبهه جنگی جزایر مجنون عمدا به کشتن دادند.
از آنجا که رژیم با تشکیل 31 سپاه استانی خود را برای جنگ داخلی احتمالی آماده کرده است بنابراین اینبار تحت نام مقابله با تجزیه ایران و تجزیه طلبی جوانان ایران را آلت دست قدرت طلبی و جاه طلبی خود در جهت حفظ حکومتگران و آقازاده ها خواهند کرد و از همین الان بر روی احساسات ناسیونالیستی و وطن پرستی مردم دست می گذارند و از نیروهای ناسیونالیست افراطی ملی گرا و فاشیست ایرانی خارج از دایره قدرت در جهت اهداف شوم خود بهره خواهند برد .

۱۳۹۱ بهمن ۳, سه‌شنبه

بهروز سورن: نیمه شب نوشته ها – 41 – درباره اخراج منصور اسانلو از هیئت مدیره سندیکای واحد



 اسانلو بی تردید فعالی کارگری و مجرب است و در تاریخچه سندیکائی کشورمان چهره ای  شناخته شده و سمبلی از سالها مقاومت در مخفی گاههای جمهوری اسلامی و شکنجه گاه هایش می باشد.
قطعا سندیکای رانندگان شرکت واحد تهران و حومه محق هستند که نسبت به تغییرات در درون خود جابجائی ها را بمنصه انتخاب و آراء بگذارند و دمکراسی را در درون خود و کارگران رایج سازند. قطعا خود آنها می توانند معین کنند که جه کسانی و چه ارگانی شایسته بدست گیری اهرم های هدایت اراده مشترک اعضا و وابستگان به این سندیکا را دارند.
از میان متن برکناری که در پائین صفحه می خوانید قبل از دریافت های اطلاعاتی مضمونی از نا امیدی پراکنی و یاس را مشاهده می کنیم که تخریب منصور اسانلو را در نظر دارد. اینکه سندیکا ایشان را در پست سابق خود ابقا نمی کند کاملا قابل فهم است.
اینکه سندیکای کارگران شرکت واحد تهران و حومه ترجیح میدهد که امکانات ارتباطی بین المللی خود را خویشتن بدست گیرد نیز کاملا صحیح است. اینکه سندیکای واحد اعلام میکند که هیچ فرد یا نهادی بعنوان نماینده در خارج از کشور ندارد نیز قابل درک است اما فرمان حمایت نکردن از منصور اسانلو در خارج از کشور کدام صیغه ایست! منصور اسانلو هر چه کرده باشد بعنوان فعال کارگری مجرب و زخم دیده بنا به هر دلیلی از مرزها عبور کرده است و جان عزیزش را به این سوی مرزها رسانده است.
فراموش نکنیم که زبان سبزش را در درون سیاهجالهای جمهوری اسلامی بریدند و مدتهای طویل او را در رندانهای خود تحت فشار و شکنجه نگه داشتند و از بخت بدش! از او نستاندند.
آنچه از فحوی اطلاعیه مزبور دریافت میشود را میتوان به دو بخش تقسیم کرد.
بخش اول که بر دیسیپلین و نظم کارگری در درون سندیکا تاکید دارد و چه اسانلو باشد یا دیگری میبایستی تابعی از اراده دمکراتیک جمعی آن نهاد باشد.
بخش دوم سرنوشت فعالی کارگری و شناخته شده و زخم خورده ای است که گویا میبایستی از حمایت ها نیز برخوردار نباشد.
به همین ترتیب اطلاعیه مزبور ضمن شفافیت بخشیدن به موازین آئین نامه ای خود اما نتوانسته است ارتباطی اومونایستی با بیرون از خود و با زخم خورده ای از دیار کارگران که بنا به هر دلیلی در خارج بسر میبرد, برقرار کند. این نکته ایست که مکررا  در آینده و در محافل کارگری به نقد و بررسی گذاشته خواهد شد.
با امید به همه جانبه نگری در سیاست های کارگری
موفق باشید
بهروز سورن
22-01-2013
.............

ز : سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه

به : فدراسیون جهانی کارگران حمل و نقل (ITF)

موضوع : برکناری منصور اسالو  از ریاست هیئت مدیره سندیکا

احتراما" سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه اعلام می دارد ؛
منصور اسالو را به علت انجام تخلفات متعدد و عدم پایبندی به تعهدات خود و نادیده گرفتن هشدارها و اعتراضات درونی سندیکا ، از ریاست هیئت مدیره برکنار کرده و از این تاریخ هیچگونه سمت و مسئولیتی در این سندیکا ندارد و از آن نهاد کارگری خواستار قطع همه ارتباطات ،همکاری ها و حمایتها از نامبرده می باشد.
یادآوری می شود سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه هیچ نماینده وسخنگویی در خارج از کشور ندارد.
با امید به گسترش صلح ،عدالت و صداقت در همه جهان
سندیکای کارگران شرکت واحد
اتوبوسرانی تهران و حومه
دوم بهمن یک هزاروسیصد و نود و یک

رونوشت:
-    سازمان جهانی کار (ILO)
-    کنفدراسیون بین المللی اتحادیه های آزاد کارگری (ITUC)
-    کنفدراسیون کارگران فرانسه ( CGT)
-    کلیه اتحادیه ها و نهاد های کارگری داخلی و بین المللی

منتشر شد: