در وبلاگ مجمع دیوانگان مطلب خوبی دیدم با عنوان من هم شرمگینم ، که در آنجا به موضوع مورد اشاره متن امضا شده توسط جمعی از دانشگاهيان، نويسندگان، هنرمندان، روزنامه نگاران و فعالان ايرانی در سراسر جهان که خطاب به جامعه بهاییت منتشر کرده اند ، می پردازد.
http://divanesara.blogspot.com/
در قسمتهائی از این نامه سرگشاده در سایت گویا این چنین آمده است :
ما شرمگينيم! نامه سرگشاده به جامعه بهايی، با ۲۶۷ امضا
ما شرمگينيم! يک و نيم قرن سرکوب و سکوت کافيست!
ابراز شرمندگی به دلیل آنچه که در این 150 سال بر جامعه بهائی در ایران رفته است. شرمندگی به دليل اعمال جنايت ها و بی عدالتی ها و ما شرمگينيم به دليل سکوت خود در برابر اين اعمال. ما امضا کنندگان اين نوشته، از شما بهاييان، بويژه از قربانيان جنايت ها عليه بهاييان ايران، پوزش می خواهيم. ما بيش از اين دربرابر بی عدالتی در مورد شما سکوت نمی کنيم. ما در راه رسيدن به حقوق انسانی تصريح شده در منشور جهانی حقوق بشر در کنار شما می ايستيم. بزودی يک وبسايت اختصاصی برای اين بيانيه راه اندازی خواهد شد و کسانی که بخواهند به امضا کنندگان بپيوندند، خواهند توانست نام خود را وارد کنند.
متن کامل نامه را لطفاً در سایت گویا بخوانید.
http://news.gooya.com/politics/archives/2009/02/083862.php
با توجه به افزایش سرکوب بهائیان توسط ج.ا در ماه های اخیر و با توجه به جنایاتی که برآنان شده در این 150 سال توسط ناصرالدین شاه ، جمهوری اسلامی ، انجمن حجتیه و مذهبیون افراطی شیعه ، چنین اقدامی بسیار مثبت و لازم می باشد و اقدام خوبی است تازه برای آغاز ابراز شرمندگی ها توسط جامعه روشنفکری که به خطاهای خودش نگاه کند و اعتراف کند ( مانند خطاهایی که در آن نامه به آن اشاره شده است ) ، هم به تک تک افراد جامعه یاد بدهد که تقصیر ها و خطاهای خود را در عرصه جامعه و سیاست و... به عهده بگیرند تا شاید آنچنان نهادینه شود که حاکمیتهای بعد از ج.ا نیزاینگونه عمل کنند. امیدوارم که تبدیل به یک فرهنگ شود. این چنین اقداماتی باعث صلح و صفای بیشتر بین انسانها خواهد شد و در روند حرکتهای دموکراتیک در جامعه تاثیر گذار خواهد بود.
من هم به عنوان یک روشنفکر این جامعه شرمنده ام اما نه فقط با یک شرمندگی بلکه با کوله باری از شرمندگی:
1- هر چند که عامل مستقیم یا غیر مستقیم در تمامی این جنایات 30 سال گذشته جمهوری اسلامی است ولی داشتن چنین حاکمیتی خود عامل سرافکندگی و شرمساری است که نتوانسته ایم به گور تاریخ بسپاریمش.
2- آری من هم شرمنده ام از ظلم و جنایتی که در این 150 سال در ایران بر بهائیان رفته است بدلیل مواردی که در آن نامه خطاب به بهائیان آمده است
3- من هم شرمنده ام به دلیل عدم دفاع اینچنینی و کل جامعه روشنفکری ایران از حقوق شهروندی مهاجرین افغانستان ، عراق ، پاکستان و... و جنایاتی که در این 30 سال بر آنان رفته است و یک سایتی اینچنینی برای دفاع از حقوق آنان اختصاص نداده است .
من شرمسارم که مهاجرین در ایران دچار محدودیت تحصیلی هستند. من شرمسارم که کودکان ایرانی-افغان سال ها شناسنامه نداشتند و یا هنوز ندارند . من شرمسارم که از مهاجرین از حقوق برابر به عنوان یک شهروند برخوردار نیستند . من شرمنده ام از مهاجرینی که توسط مردم مورد ضرب و شتم قرار گرفتند و....
4- من هم شرمنده ام به دلیل جنگ 8 ساله و کشتار مردم عراق ، که روشنفکران امروزه نیز می توانند آن جنگ را تقبیح کنند و جمهوری اسلامی را محکوم کنند که جوانان ایرانی و عراقی را به کشتن دادند.
5- من هم شرمنده ام که به خاطر مبارزه با امپر یالیسم ، بخشی از روشنفکران و احزاب سیاسی مانند اکثریت و حزب توده که در سرکوب مبارزین نقش داشتند و به همکاری با جمهوری اسلامی پرداختند و می توانستند طی یک نامه سرگشاده به آن اعتراف و ابراز شرمندگی کنند و خود را در سیاست بازنشسته کنند برای همیشه و احزابشان را منحل کنند.
6- من شرمنده ام بر آنچه که بر زنان در کشور ایران رفته و می رود
7- من شرمنده ام بر آنچه که بر یهودیان در ایران رفته و می رود
8- من شرمنده ام بر آنچه که بر زرتشتیان در ایران رفته و می رود
9- من شرمنده ام از اعدام های سیاسی و غیر سیاسی که همیشه در ایران صورت گرفته و می گیرد
10- من شرمنده ام از اینکه همچنان جمهوری اسلامی وجود دارد و جنایت می کند
11- من شرمنده ام بر آنچه که بر دیگر ملیتهای ساکن ایران رفته و می رود
12- من شرمنده ام از آنچه که در طول تاریخ بر روشنفکران ، دیگر اندیشان و منتقدین حاکمیتها رفته و می رود
13- من شرمنده ام از آنچه که بر ارامنه و تمامی مسیحیان در ایران رفته و باعث مهاجرت هزاران نفر از آنان گشته است
14- من شرمنده ام از جنایاتی که حکومتهای شاهی در طول تاریخ ایران بر دیگر کشورها یا مردم خودشان روا داشته اند
15- من شرمنده ام از اینکه کارتن خواب ، کپر نشین ، زاغه نشین ، حلبی آباد ، کودکان خیابانی ، کودکان کار ، قتلهای ناموسی ؛
اسید پاشی ، کارگران گرسنه ، دختران فراری بی پناه ، فقر ، فحشا، قتل سریالی زنان و... در جامعه ایران وجود دارد
16- من شرمنده ام که وضعیت مالی معلمین و کارگران اینگونه است
17- من شرمنده ام که دانشجویان ، کارگران ، معلمان و زنان در زندان و آدم کشان در حکومت هستند
18- من شرمنده ام که دیگر اندیشان را در این 1400 سال در ایران به اسم کافر یا مرتد به کشتن دادند
19- من شرمنده ام که سیاسیون فقط به فکر خودشان هستند و به جای آنکه شعارشان حذف کامل زندان باشد فقط شعار نبود زندانی سیاسی را می دهند.
من کوله باری از شرمندگی را بدوش می کشم
با ابراز پوزش و شرمندگی