۱۳۸۸ اسفند ۲۲, شنبه

از تکرار مجدد تجربه های شکست خورده ، در جهت اتحاد عمل مکانیکی توسط کانون ها و یا احزاب بپرهیزیم

تجربه گذشته شکست خورده اتحاد ها نشان داده است که هر گونه اتحاد و نزدیکی صرفآ از روی استیصال و ناتوانی سازماندهی و تاثیر گذاری در تغییر اوضاع سیاسی ایران و عدم تاثیر گذاری بر اوضاع سیاسی جهانی ، چیزی به جز اتلاف وقت به همراه نخواهد داشت و ایجاد شبکه همکاری از ورشکستگان سیاسی ( و نادیده گرفتن سایر نیرو های واقعا تحول خواه رادیکال سوسیالیستی موجود در عرصه سیاسی ) آن هم دوباره حرکت از بالا و نه از پایین ، متاسفانه چیزی جز عدم موفقیت ، به همراه نخواهد داشت. اتحاد عمل مکانیکی و از بالا هیچ دستاوردی را به همراه نخواهد داشت و دوباره افتادن در دور باطل حرکت های ناموفق خواهد بود و چیزی جز ایجاد روحیه شکست در بین نیرو های باقی مانده بجای نخواهد گذشت . همان طور که میدانید تاثیر گذاری هر شی بر محیط اطراف خود بر اساس حجمی است که اشغال میکند . زمانی که عمده احزاب ، نیروهایشان کمتر از انگشتان دست است یا در بهترین حالت چند ده نفر هستند . زمانی که کانون ها و احزابی که در جلساتشان تنها چند نفر شرکت میکنند و سایت هایشان نیز مخاطب ندارند ، چگونه میخواهند در تغییر اوضاع سیاسی ایران و جهان تاثیر گذار باشند ؟ زمانی که در حرکت های مشترک کانون ها و یا احزاب ، خبری از خیل عظیم تشکلات و مجامع سوسیالیستی ، کمونیستی ، چپ و...نیست . زمانی که خبری از حضور خیل تشکلات دانشجویی ، جوانان، زنان و کارگری نیست و اتحاد عمل ها چه در غالب جمع شدن احزاب یا کانون ها و انجمن ها ، فاقد حضور عمده نیرو های چپ جوان ، دانشجو ، ملیت ها ، زنان ، فعالین کارگری ، فعالین سوسیالیستی ، کمونیستی ، چپ آنارشیستی و چپ غیر آنارشیستی باشد ، چنین حرکت هایی موفق نخواهد بود . صرفآ نوشتن مطالبات و خواست های جنبش های سیاسی و اجتمایی به معنی تحقق خواست جنبش ها نیست ، بدون آنکه عملا خود آنها حضور داشته باشند و رابطه ارگانیک با جنبش ها داشته باشیم .
اگر نیرو های چپ در تشکلات زنان ، ملیت ها ، جوانان ، هم جنس گرایان ، کارگری ، وبلاگ نویسان ، تشکلات شهری ، کانون های دموکراتیک و... یک فراخوان مشترکی برای یک حرکت با جهت سوسیالیستی بدهند ، آنگاه ما نیز میتوانیم به آنها بپیوندیم ، نه اینکه حرکتی را به جای آنها و به نام آنها آغاز کنیم و یا اینکه حرکت های ما نیرو های چپ ، با پرچم مستقل چپ نباشد .

این مطلب نقد این ۲ حرکت است .
http://www.peykeiran.com/Content.aspx?ID=14370

http://nedayeazadi.com/index.php?option=com_content&view=article&id=591

منظورم از این نقد این است که ۲ نگاه و بینش متفاوت درون جنبش چپ وجود دارد ، یک نگاه که خود را محور تغییرات در ایران میداند که نگاه احزابی است که میخواهند کسب قدرت سیاسی کنند ، بدون آنکه حزب سراسری به معنای واقعی آن باشند و فقط نام آن را یدک میکشند ، مانند مورچه ای که وقتی آب میبردش ، فریاد میزند که آب دنیا را برد ، پس شکست خود را شکست چپ تصور میکنند . نگاهی که میخواهد جنبش ها را بررسی کند ، بدون آنکه لااقل فعالین و تشکلات همان جنبش ها در آن نشست و بررسی ها حضور داشته باشند . اگر تمامی احزاب موجود چپ دور هم جمع شوند باز بر روی فعالین چپ جنبش زنان ، جنبش کارگری ، جنبش دانشجویی و ... تاثیر گذار نخواهند بود تا زمانی که یک حرکتی شکل بگیرد که لااقل تشکلات و فعالین چپ موجود جنبش ها ی اجتماعی نیز در آن حضور داشته باشند .
اما در مورد نقد نشست کانون ها در هامبورگ میتوانید به مقاله زیر مراجعه کنید .
http://chapkoeln.blogspot.com/2010/03/blog-post_1647.html

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر