۱۳۸۹ آذر ۹, سهشنبه
اعدام شهلا جاهد اعدام انسانیت است.
۱۳۸۹ آذر ۸, دوشنبه
دعوت به بازی وبلاگی با عنوان: «چرا بالاترین را تحریم می کنم؟»
به خاطر این تبعیضات آشکار و بی احترامی به پرسش ها و انتقادات جمع کثیری از کاربران، شما را به یک موج وبلاگی بزرگ دعوت می کنیم. یک بازی وبلاگی با عنوان: «چرا بالاترین را تحریم می کنم؟»؛ تا مقدمه ای باشد بر آغاز تحریم دو هفته ای این وبسایت اشتراک گذاری لینک. از همه ی شما دوستان می خواهیم با همراهی خود، صدای این حرکت اعتراضی را هرچه پرطنین تر سازید تا مدیران این وبسایت دریابند که نقض قواعد آزادی بیان و بی توجهی و بی احترامی به خواسته های کاربران، چندان نیز بی هزینه نخواهد بود.
*زمان آغاز بازی وبلاگی، از عصر چهارشنبه 10 آذر خواهد بود.
*تحریم 14 روزه ی بالاترین به پیامد این بازی وبلاگی، از ساعت 9 صبح پنج شنبه 11 آذر به وقت ایران آغاز خواهد شد.
امیدواریم همه ی دوستان، وبلاگ نویسان و کاربران بالاترین، در هرچه بهتر انجام گرفتن این حرکت اعتراضی ما را همراهی نمایند.
http://balatahriim.wordpress.com/
تحلیل سیاسی دست پشت پرده چند انفجار در تهران و سوء قصد به جان دو استاد فیزیک در آستانه ۱۶ آذر
۱۳۸۹ آذر ۵, جمعه
جنبش آنارشیستی نیروی سوم در عرصه جهانی در مقابل دولتهای راست و چپ
از زمانی که چپ دولتی به رهبری لنین موفق به کسب قدرت سیاسی شد ما شاهد شکل گیری دولتهای چپ گوناگون و مختلفی در عرصه جهانی بوده ایم که در مقابل راست دولتی به رویارویی و تقابل سیاسی ، نظامی ، تسلیحاتی ،فرهنگی و ... برخواستند و هم زمان این هر دو نیروی به ظاهر متخاصم دولتی دشمن مشترکشان را که همانا آنارشیستها بودند را فراموش نکردند و به اشکال مختلف با آنان مبارزه کردند .
اینکه چرا تا کنون نیروی سوم (جنبش آنا رشیستی ) در عرصه جهانی نتوانسته است پیروز شود دلا یل گوناگونی دارد از جمله آنکه :
۱- به دلیل آنکه طرح ارائه شده از طرف آنارشیستها ناروشن بوده و برای مردم ملموس نبوده است تا بتوانند تصور کنند که چگونه بدون دولت راست یا دولت چپ میتوان جامعه را حفظ واداره کنند
۲- به دلیل گوناگونی و تنوع تفکرات آنارشیستی که شاید بتوان گفت به اندازه تعداد کسانی است که خود را آنارشیست میدانند و علت آن در خود ماهیت آنارشیسم است
۳- به دلیل کوچک بودن گروههای آنارشیستی به همان اندازه تاثیر آنها کوچک است
۴- پراکندگی و عدم انسجام گروههای آنارشیستی با یکدیگر
۵- بخش قابل توجهی از کسانی که خود را آنارشیست میدانند عملا هیچ اقدامی برای رشد و گسترش تفکر خود نمیکنند و عمدتا پاسیو هستند در فعالیتهای سیاسی ، اجتماعی ، هنری و...
۶- نداشتن تعریف درست از مفهوم آنارشیسم ، حتی کسانی که خود را آنارشیست می دانند و آن را صرفا در حوضه فردی تعریف میکنند و نه در حوضه عمل اجتماعی و سیاسی
۷- عدم توجه آنارشیستها به نقش تبلیغات برای رشد تفکر آنارشیستی
۸- از آنجا که آنارشیستها به جای کسی مبارزه نمیکنند و قرار نیست دولتی تشکیل دهند ، تصور عام مردم آن است که این تفکر همیشه در قالب اپوزسیون باقی خواهد ماند و طرحها و ایدههای آنان آرمان گرایانه و تخیلی است هر چند که انسانی است و در صورت تحقق ،مدینه فاضله تحقق پیدا خواهد کرد
۹- از آنجایی که زمانی آنارشیسم میتواند پیروز شود که توسط خود تودههای مردم آگاهانه تحقق پیدا کند ، در واقع نیاز به یک مشارکت حد اکثری و جمعی دارد
۱۰- تبلیغات زیادی همیشه بر علیه آنارشیسم توسط دولتهای راست و چپ صورت گرفته است و تلاش کرده اند تا مفاهیم نادرستی را که جای مفاهیم واقعی آن در جامعه تبلیغ کنند
۱۱- آنارشیسم نیاز به کار جمعی توسط تودههای مردم در هر عصری دارد تا با توجه به شرایط آلترناتیو آنارشیستی در آن برهه زمان شکل خود را روشن کند یعنی آنارشیسم یک نسخه از قبل پیچیده شده نیست و با توجه به شرایط روز میبایست خود را تعریف کند و آنارشیسم فاقد اندیشمند مشخصی است
۱۲- بسیاری از آنارشیستهای فرد گرا،بیشتر فرد گرا هستند تا اینکه آنارشیست فرد گرا باشند
بررسی وضعیت جنبش آنارشیستی در شرایط کنونی :
از آنجایی که نیروهای راست دولتی در بحران سرمایه داری بسر میبرند و نیروهای چپ دولتی نیز شکست خورده اند و همانطور که آنارشیستها همیشه معتقد بوده اند ، در واقع پاشنه آشیل چپ دولتی تشکیل دولت و حزب با توجه به سنت و تجربه راست دولتی بوده است یعنی همانند نیروهای بورژوازی دست به ساخت حزب و دولت زده اند و همانند آنها به جای مردم بر کرسی قدرت تکیه زده اند و قدرت و سرمایه آنان را فاسد کرد و هدفشان همیشه کسب قدرت سیاسی بوده است همانند اسلاف خود در بخش راست دولتی و هیچ اعتقادی به دموکراسی مستقیم و آزادی بی قید و شرط نداشته اند و با تمرکز قدرت و انباشت سرمایه در دستان خود میخواسته اند به جنگ قدرت دولتهای راست سرمایه داری بروند و همانند بورژوازی دچار بورکراسی بوده اند و برای حفظ قدرت و جاه طلبی خود هر صدای آزدیخواهی را در نطفه خفه کردند.
جنبش آنارشیستی با توجه به شرایط موجود جهانی میتواند مورد توجه بیشتر تودههای مردم قرار بگیرد و زمانی آنارشیسم در همه جوامع رشد خواهد کرد که مردم بتوانند شکل جدید اداره جامعه را در ذهن خود تصور و ترسیم کنند یا اینکه حداقل در جوامعی به پیروزی برسد.
در شرایط حاضر جنبش آنارشیستی در یونان و ترکیه در وضعیت خوبی بسر میبرد مخصوصا در یونان ولی در ایران شاهد یک جنبش آنرشیستی بالفعل نیستیم ولی آنارشیسم در ایران نیروی بالقوه قابل توجهای دارد مخصوصا در بین زنان و جوانان و تا حدی در جنبش کارگری ، البته جنبش کارگری بیشتر در چنگال تفکر چپ دولتی اسیر است ولی گرایشات آنارکو سندیکالیسم در بخشی از جنبش کارگری وجود دارد .
آنارشیسم در ایران هنوز نیروی سوم نیست و محسوب نمیشود ولی نسبت به چپ دولتی دروضعیت بهتری بسر میبرد و به همین خاطر با بیرون زدن جوانههای اندیشه آنارشیسم از یک طرف و از طرفی دیگر هر چه بیشتر چپ دولتی به بحران و عدم جایگاه خود در جامعه پی میبرد به همین دلیل حملات خود را به آنارشیسم افزایش میدهند و از طرفی دیگر شاخکهای امنیتی و تبلیغاتی رژیم نیز حساس شده اند و سعی میکنند آن را از دیدگاه اسلامی نقد و رّد کنند و همین روزها است که برای آن حدیثی نیز پیدا کنند
که همین نشانه آن است که رژیم نیز به رشد اندیشه آنارشیستی در جامعه پی برده است .
نگاهی به وبلاگها نیز نشان میدهد که بخشی از وبلاگ نویسان فعال خود را آنارشیست میدانند و بخشی نیز دارای اندیشههای آنارشیستی هستند بدون آنکه خود به آن ازعا ن کنند ولی مهم تفکر آنارشیستی است که در نوشتههای آنان مشهود است .
در گذشته جنبش سیاسی ایران فاقد گروه آنارشیستی منسجم و شناخته شده در عرصه جهانی بوده است و فقط تعداد افرادی در خارج خود را آنارشیست میدانستند و یا نشریاتی را با تیراژ محدود منتشر میکردند مانند نخدار ، نافرمان , انسان آزاد , ماهیانه ,آبگون و.... ولی امروزه ما شاهد گروههای کوچک آنارشیستی مستقل در ایران هستیم و در خارج نیز یک گروه آنارشیستی فعال وجود دارد که ارتباطاتی را با گروههای خاور میانهای و اروپایی دارند که دارای چند وبلاگ فعال و صفحه فیسبوکی صدای آنارشیسم و اتاق اینترنتی در پالتک و... هستند و یک وبلاگ مشترک نیز دارند به نام صدای آنارشیسم که در کشورهای ترکیه ، سوئد ، فرانسه, آلمان ، کانادا و....فعال هستند .امروزه تعداد قابل توجهی از جوانان خود را آنارشیست میدانند هر چند که فعال نیستند و فقط نام آن را بر خود نهاده اند ولی باز خود این امر مثبت است و قابل تعمق و بررسی است که نشان میدهد اندیشه آنارشیستی تا چه حد مورد توجه و قبول جوانان قرار گرفته است.
نظام جلالی ۲۰۱۰ . ۱۱ . ۲۶
۱۳۸۹ آذر ۴, پنجشنبه
سپهر ابراهیمی در بند ۲۰۹ زندان اوین
ernestopak@googlemail.com
خوشبختانه سپهر ابراهیمی آزاد شد
17 اوت 2012 - ٢٧ مرداد
همهی روزنامهنگاران و وبنگاران زندانی را آزاد کنید
گزارشگران بدون مرز با خرسندی از آزادی این زندانیان استقبال میکند. تنها جرم روزنامهنگاران و وبنگاران زندانی روشنگری در بارهی سرکوب و فساد حکومتی است. ما خواهان آزادی بدون قید و شرط همهی روزنامهنگاران و وبنگاران زندانی هستیم.»پاریس ٢٧ مرداد ١٣٩١- گزارشگران بدون مرز رضایتمندی خود را از آزادی تعدادی از زندانیان عقیدتی در ایران از جمله ٧ روزنامهنگار و وبنگار در تاریخ ٢٥ مرداد ١٣٩١ اعلام میکند. مقامات مسوول ایران پیش از این اعلام کرده بودند که " بیش از صد زندانی امنیتی از سوی رهبر جمهوری اسلامی آیت الله خامنهای مورد عفو قرار گرفتهاند."
«گزارشگران بدون مرز با خرسندی از آزادی این زندانیان استقبال میکند. روزنامهنگاران و وبنگارانی به شکل خودسرانه بازداشت شده بودند و جای آنها در زندان نبود. برخی از آنها بیش از دوسال از آزادی محروم شدند و با انها همچون جنایتکاران رفتار شده است. تنها جرم روزنامهنگاران و وبنگاران زندانی رشنگری در باره سرکوب و فساد حکومتی است. ما خواهان آزادی بدون قید و شرط همهی روزنامهنگاران و وبنگاران زندانی هستیم.»
روزنامهنگاران و وبنگاران آزاد شده که همه با اتهاماتی چون " فعالیت تبلیغی علیه نظام" و "اقدام علیه امنیت ملی" زندانی شده بودند، عبارتند از :
رحمان بوذری، دبیر صفحه "اندیشه" شرق که در تاریخ ٢٩ اردیبهشت ١٣٩١ پس از احضار به دادسرای اوین زندانی شد، وی به دوسال زندان و ٧٥ ضربه شلاق برای محکوم شده بود. این روزنامهنگار در خرداد ماه سال گذشته بازداشت و بیش از یک ماه را در زندان بسر برده بود. نازنین خسروانی روزنامهنگار و همکار بسیاری از روزنامههای توقیف شده اصلاحطلب از جمله نوروز و سرمایه، در تاریخ ٥ اسفند ماه ١٣٩٠، زندانی شد. این روزنامهنگار در تاریخ ٣٠ فروردین ١٣٩٠ به ٦ سال زندان محکوم شده بود. وی پیش از این در تاریخ ١١ آبان ١٣٨٩ در تهران بازداشت و پس از سپری کردن ١٣٥ روز در سلولهای انفرادی بند ٢٠٩ زندان اوین با آزاد شده بود. علی ملیحی روزنامهنگار روزنامهی اعتماد،که در ١٧ بهمن ماه ١٣٨٨ بازداشت و یکسال بعد به چهار سال زندان محکوم شده بود. فرشاد قربانپور، روزنامهنگار و همکار فرهیختگان و مهرنامه، که از تاریخ ١٠ آذر ١٣٩٠ زندانی شده بود. این روزنامهنگار به یکسال زندان و ٥ میلیون تومان جریمه نقدی محکوم شده بود. مزدک علی نظری روزنامه نگار فرهیختگان و مدیر سایت مسدود شده "خبرنگاران صلح" در ١٠ ابان ماه ١٣٩١ بازداشت شده بود به چهار سال و سه ماه زندان محکوم شده بود.
امير لطيفی و سپهر ابراهيمی به همراه محمدرضا گلی زاده ، لادن مستوفی مآب ، هانيه صانع فرشی، حجت نيكويی و ایمان مسجدی در اواخر تیرماه ١٣٨٩ از سوی ماموران وزارت اطلاعات در شهرهای مختلف ایران بازداشت شده بودند، و در تاریخ ٢٧ فروردین به احکام سنگین زندان از پنج تا هشت سال محکوم شدند. (ايمان مسجدی و سپهر ابراهيمی هر کدام به هشت سال زندان، محمدرضا گلیزاده، هانيه صاتع فرشی، به هفت سال زندان، حجت نيكويی و لادن مستوفی مآب به پنج سال زندان و امير لطيفی به هفت سال زندان و ٧٤ ضربه شلاق ). ایمان مسجدی پیش از این ازاد شده بود. برخی از زندانیان با وجود وضعیت نابسامان جسمی "عفو" نشدند اما مدت محکومیت برخی از آنها تعدیل یافت از این میان می توان از سه وبنگار محمدرضا گلیزاده، هانيه صانع فرشی، و لادن مستوفی مآب نام برد.
تعدادی از زندانیان که علاوه بر محکومیت زندان به شلاق هم محکوم شده بودند، از جمله امير لطيفی، رحمان بوذری و مزدک علی نظری، حکم شلاقشان سه روز پیش از آزاد شدن اجرا شد.
از سوی دیگر گزارشگران بدون مرز از بازداشت محمدرضا عالی پیام در تاریخ ٢٤ مرداد ماه مطلع شد. شاعر طنزنویس و مدیر وبلاگ هالو برای نوشته های انتقادیش به قدرت حاکم در ایران معروف بود. وی در منزلش و از سوی ماموران امنیتی بازداشت شد و خانواده از علت و محل بازداشت او بی اطلاعاند.
پای نوشت:عفو عمومی که شامل حال محمدرضا گلیزاده و هانيه صانع فرشی شده است 2 سال تخفیف در مجازات و لادن مستوفی مآب چهار ماه دیگر آزاد خواهد شد.
۱۳۸۹ آبان ۲۷, پنجشنبه
نقد آنارشیستی به طرفداران حکومت جمهوریخواهی
یکی از نقدهای ثابت آنارشیستها طبیعتا مخالفت با هر نوع دولتی است که شامل یک دولت جمهوری نیز میشود ولی علاوه بر آن ناسیونالیست بودن ، نبودن دمکراسی مستقیم در سیستم پارلمانی ، وجود ارتش و پلیسی که در خدمت احزاب و دولت جمهوریخواهی خواهد بود ، تقویت و ترویج الیت گرائی ، تدوین قوانین بر علیه شهروندان و به نفع حکومت گران (بدون آنکه خود مردم نقشی در تدوین آن داشته باشند )وجود اقتدار و اتوریته حاکمیت و نهادهای وابسته به آن ، وجود نهادهای هیراشیک دولتی و اداری، بوروکراسی و تبدیل مردم جامعه به شهروندان درجه یک و درجه دو ، فقیر و ثروتمند ، شهری و روستای با امکانات نابرابر( اجتمایی، اقتصادی ،سیاسی، فرهنگی )،دادن حق ویژه و خا ص به وابستگان دولتی ، نظارت دولت بر مردم و عدم امکان نظارت مردم بر دولتمردان و سیاستمداران، عدم وجود مشارکت عمومی و جمعی در ادارهٔ جامعه و نهادهای دولتی (درواقع یک مشارکت حداکثری و برابر شهروندی وجود ندارد )،ایجاد تمرکز قدرت در حکومت و انباشت ثروت و تمرکز سرمایه در بخش کوچکی از جامعه که عمدتاً خود سیاست مداران به شکل مستقیم یا غیر مستقیم وا بسته خواهد بود ، حفظ نهادهای مذهبی چه بصورت علنی در قدرت یا در قدرت سایه با توان اقتصادی عظیم همچون یک دولت در دولت با داشتن نهادهای وسیع وابستهٔ مذهبی،فرهنگی ، اقتصادی و سیاسی
نظام جلالی ۱۸.۱۱.۲۰۱۰
۱۳۸۹ آبان ۲۶, چهارشنبه
تشبیه دو طفلان مسلم به خرس ،توهین به خرس است و آن را محکوم میکنم
مقدسات عامل جنایت بوده اند و من از هر چیز یا کس مقدس بی زارم . من هم از مدیران بالاترین تقاضا دارم هر لینکی که به حیوانات توهین میکند و یا تبلیغ کشتار جمعی حیوانات را میکند از رفتن به صفحه اول بالاترین جلوگیری کنید لطفا. اگر حیوان بیچاره زبان ندارد که اعتراض کند پس حقش باید پایمال شود؟ من کشتن ۲،۵ میلیون گوسفند بیگناه را در عید قربان جنایت علیه بشر حیوان دوست و جنایت علیه حیوانات بیگناه میدانم و آن را محکوم میکنم نظام جلالی ۱۷.۱۱.۲۰۱۰
۱۳۸۹ آبان ۲۳, یکشنبه
حقوق شهروندی برابر در بالاترین به کدام سو می رود ؟
زمانی که روز به روز بر تعداد مساجد در کنار کلیسا ها در آلمان افزودند و ساخت مسجد بزرگ مساله مورد مناقشه در کلن آلمان قرار گرفت مطلبی نوشتم در رابطه با حقوق شهروندی برابر که آن نوشته از جهاتی به مسئله پیش آمده در بالاترین نزدیک است و شباهت دارد ، برای همین دوباره نگاهی به آن نوشته می اندازیم.
ساخت مسجد بزرگ آلمان در کلن(مذهب و فاشیسم)
احتمالاً چیزی کمتراز حدود 3000 مسجد بزرگ و کوچک در آلمان وجود دارد. طبق آماردر سایت رادیو آلمان در سال 2007 از مجموع 1199 مسجد در آلمان تعداد 27 مسجد در شهر کلن قرار داشته است. طیق آماری که در خبرگزاری مهر به تاریخ ۱۳۸۷/۰۷/۰۶آمده است 206 مسجد بزرگ و 2600 مسجد کوچک برای پاسخ به نیازهای دینی مسلمانان آلمان در این کشور فعالیت میکنند.
شورای شهر کلن به رغم مخالفت شدید از سوی گروههای راستگرا با ساخت بزرگترین مسجد آلمان موافقت کرده است. شورای شهر کلن اجازه ساخت این مسجد را در منطقه "ارن فلد" کلن صادر کرده است. احزاب چپ گرا (البته حماقت و عدم درک شرایط و عدم احساس و شناخت خطر و عدم آگاهی از نقش ویرانگر مذهب توسط احزاب چپ را می رساند.آنان مانند ما با خون و پوست خود فاشیست مذهبی را لمس نکرده اند.آنان حمایت احمدی نژاد و دعوت از 67 فاشیست از 30 كشوررا فراموش کرده اند)، احزاب میانه رو و شهردار کلن با ساخت این مسجد موافق بوده درحالی که احزاب دموکرات مسیحی و گروه راست گرای "پرو کلن" علیه ساخت این مسجد رأی داده اند.
آنچه که مسلم است بین مذهب و فاشیسم رابطه تنگاتنگی می تواند بوجود بیاید و نمونه آن رابطه احمدی نژاد با احزاب فاشیستی یا رابطه فاشیستهای ترکیه (گرگ های خاکستری) با اسلام است و مساجد در آلمان محل تجمع گرگهای خاکستری می باشد.
از طرفی ایرانی ها،افغانها،الجزایزی ها و... با خطر رشد و گسترش تفکر اسلامی آشنا هستند.همه ما می دانیم که اگر مواظب نباشیم خطر مذهب کمتر از فاشیسم نیست و دوران وحشتناک انگیزاسیون ،طالبان و جمهوری اسلامی مثل روز روشن مقابل چشمان ما است.کار مذهب سلب آسایش از انسان است. از یک طرف ناقوس کلیسا و از طرفی دیگر اذان مساجد، واقعاً چه شود.همه جا از حق مسلمانان و حق مسیحی ها صحبت می شود اما کسی از حقوق شهروندی غیر مسلمانان و غیر مسیحیان صحبت نمی کند، انگار که دیگران آدم نیستند و حق شهروندی ندارند.
آیا دیگران شهروند آلمان محسوب نمی شوند؟ حق آنان کجاست؟ اگر داشتن کلیسا و شنیدن ناقوس حق مسیحیان است ، اگر ساختن مسجد با ندای الله اکبر و اذان حق مسلمانان است ، پس شهروندانی که می خواهند نه صدای ناقوس را بشنوند ونه صدای اذان را ، حق آنان چه می شود؟ اسقف اعظم رابرت زولیچ از شهر فرایبرگ آلمان به عنوان رئیس اسقفهای آلمان از ساخت مساجد برای مسلمانان حمایت کرده و آن را آزادی دینی می داند( طبیعی است که مرتجعین از همدیگر دفاع کنند)
پس آزادی غیر دینی چه می شود؟
آیا حق ما نیست که اعلام داریم نه فاشیسم را می خواهیم و نه مراکز مذهبی را، ما فقط آرامش و آسایش خود را می خواهیم و وجود مساجد و کلیسا برای ما ایجاد آرامش نمی کند و از وجود آنها لذت نمی بریم. ما نه مزاحم آرامش و آسایش کسی می شویم ونه خواهان سلب آسایش خود توسط فاشیستها و مذهبیون هستیم.
ما خواهان حق برابر انسانی و شهروندی خود هستیم.
طبیعتاً از آن جائی که با جمهوری اسلامی منافع مشترک نداریم و منافع ما متضاد است، وقتی که سیاست جمهوری اسلامی در رشد و گسترش مساجد در اروپا است، سیاست ما نقطه مقابل آن خواهد بود.
نه به فاشیست
نه به مذهب
حقوق شهروندی برابر
با نقد تاریخی باکونین نمیتوان به نقد اندیشه آنارشیسم رسید
۱۳۸۹ آبان ۱۸, سهشنبه
چرا من یک آنارشیستم
از جمله کتاب مورد مطالعه در این زمینه کتاب مراقبت و تنبیه: تولد زندان(میشل فوکو) بود . البته در این زمینه می توانید به این مقاله مراجعه کنید: ضرورت حذف زندان از جامعه و ایجاد یک جنبش اجتماعی http://shahinshahr-andisheh.blogspot.com/2010/03/blog-post_01.html
سال ۱۳۸۰ از طرفی مصادف است با سالهائی که عضو رهبری یک سازمان کمونیستی با سانترالیسم دموکراتیک (در واقع سانترالیسم بروکراتیک رهبری ) بودم و اقلیت فکری محسوب می شدم هم در تشکیلات و هم دررهبری که با سیاست اتخاذ شده توسط اعضای سازمان در کنگره در مورد حضور سازمان در اتحاد ...... مخالف بودم ومن را تحمل می کردند چون وزنه ای در تشکیلات به لحاظ کمی نبودم و من نیز خواسته غیر دموکراتیک و غیر تشکیلاتی نداشتم و آنقدر در تشکیلات صبر کردم تا اینکه در کنگره بعدی تبدیل به اکثریت شدیم ولی در کنگره اکثریت شورای مرکزی سابق که اینک در کل سازمان نظرش در اقلیت بود و بر همان سیاست گذشته پافشاری می کرد با یک برخورد غیر دموکراتیک شرایطی را فراهم کرد که رفقای اکثریت تشکیلات ما برای شورای مرکزی کاندید نشدند و در نتیجه ما اینبار در کنگره اکثریت ولی باز در شورای مرکزی در اقلیت قرار داشتیم. اکثریت شورای مرکزی برای اینکه بتواند سیاست های خودش را بر خلاف نظرات تشکیلات به پیش ببرد مخالف گزارش دهی شورای مرکزی به تشکیلات بود و مصوبات کنگره را به پیش نمی برد و اکثریت شورای مرکزی با تدوین آئین نامه برای شورای مرکزی تلاش کرد که اقلیت را محدود کند و استبداد تشکیلاتی را کامل کند . تمام تلاش ما برای استفاده از اهرم های موجود دموکراتیک درون تشکیلاتی با مخالفت جدی اکثریت شورای مرکزی مواجه می شد و ما را متهم به لیبرالیسم تشکیلاتی می کردند.
پس از خروج ما از سازمان در ۳ سال پیش و با توجه به ساختار و کارکرد احزاب و وجود بروکراسی ، اتوریته ، اقتدار ،هیراشی (سلسله مراتب ) و سانترالیسم درون احزاب به نقد حزب و سازمان رسیدم و وجود هر گونه قدرت متمرکزی را چه در سازمان یا حکومت مخرب یافتم. هر گونه تمرکز قدرت از مشارکت عمومی و خرد جمعی می کاهد و زمینه استبداد را فراهم می کند و منجر به انباشت ثروت و افزایش فقرو نابرابری در جامعه می شود . احزاب و دولتها نیز مانند مذاهب منجر به رشد مقدسات در جامعه می شوند وچه بسیار کسانی که در طول تاریخ به جرم نادیده گرفتن مقدسات حاکم به آتش کشیده شدند یا خونشان مباح اعلام شده است و هم چنین در بسیاری از مسائل زمینه رشد استعداد فرد را فراهم نمی کنند و به الیت گرائی در جامعه دامن می زنند.
اما من به عنوان یک آنارشیست ، جهانی را میخواهم که هیچ چیز و هیچ کس در آن مقدس نباشد . انسانی بر انسانی دیگر فرمان نراند و در آن تعصب و خرافه جایی نداشته باشد. جهانی را میخواهم که قانون آن نه توسط حکومتگران بلکه توسط خود مردم تدوین شود آن هم در تشکلات داوطلبانه اجتماعی و شوراهای خود گردان محلات ، کارخانه ها، ادارات ، دانشگاهها و... که انسانی برده انسانی دیگر نباشد و تمامی دولتها ، حکومت ها،احزاب و پارلمانهای آن منحل شود و قوانین نه توسط آنها در جهت منافع و امیال شخصی آنها و بر ضرر مردم که وسیله ا ی برای حکومت کردن و برتری انسانی بر انسانهای دیگر است بلکه قوانین توسط خود مردم آن هم در جهت منافع همگانی و در جهت آرامش ، آزادی و آسایش انسان تدوین شود.جهانی را میخواهم که در آن مرزی نباشد که مین ، پناهنده، مرزبان و زندان داشته باشد.جهانی را میخواهم که مذهب ، دولتها ، پلیس ، ارتش، خاک وطن،ملیت، تعصب، ناموس پرستی و... عواملی نباشند که خون انسانها را بر زمین بریزند.
جهانی را میخواهم با حقوق شهروندی برابر و بدون : جنگ و کشتار، انرژی اتمی، سلاح جنگی و تسلیحات نظامی، فقر و گرسنگی، دولت های ملی، زندان و زندان بان، مرز و سیم خاردار، ارتش و سربازی ، پلیس و نیروی انتظامی، فاصله طبقاتی ، شکنجه و اعدام ، سرمایه داری ، قوانین دولتها ، استبداد و دیکتاتوری ، امپریالیسم ، استثمار و استعمار، شاه و رهبر و رئیس جمهور، شهروند درجه 1 و ۲ ، نابرابری جنسیتی ، پارلمان دولتها ، نابرابری ها و تبعیض ها، دین و مذهب سیاسی در حکومت یا در قدرت سایه با توان اقتصادی هنگفت ، برتری نژادی ،اقتدار ، سلسله مراتب ، تمرکز قدرت، اتوریته ، سرور و صاحب ، حکومت ، حزب ، نیروگاه اتمی ، فقر، مرد سالاری ، الیت ، انباشت ثروت ، محیط زیست آلوده و ......
نظام جلالی ۲۰۱۰ . ۱۱ . ۰۹
۱۳۸۹ آبان ۱۵, شنبه
نه جمهوری اسلامی و نه آمریکا و نیرو های وابسته به آن ، بلکه نیروی سوم
مدتی است که در سایت های اینترنتی از جمله در بالاترین مقالاتی در مورد اتحاد نیرو های سکولار و یا از سکولار ها به عنوان نیروی سوم و ضرورت ایجاد یک جنبش سکولار یاد میشود که میبایست دست به اتحاد و همکاری دهند در فضای مجازی و شبکه وسیع خبری و سازماندهی ایجاد کنند .
من هم معتقدم که باید روی یک جنبش مستقل وسیع اجتماعی فراگیر برابری طلب سکولار ضد اتوریته وضد اقتدار کار کرد .
اما منظور و تاکید من بر مستقل بودن از آنجا ناشی میشود که امروز به سایت توانا و سایت گذار وابسته به دولت امریکا برخورد کردم که در سایت توانا آمده است :
( آنچه در "توانا" خواهید یافت
"توانا" فرصتهای آموزشی دوسویه به فارسی وانگلیسی برای خود آموزان و کسانی که به دروس الکترونیکی هدایت شده و زنده توسط مربی علاقه مندند، عرضه می کند. دانشجویان در دروس هدایت شده توسط مربی این گزینه را در اختیار دارند که اگر بخواهند می توانند برای همکلاسیها و مربی خود ناشناس بمانند. درس افزار "توانا" بر اساس چارچوبی ایمن، باز و مجانی به همه کاربران عرضه می شود. عناوین تحت پوشش عبارتند از فعالیت سیاسی و اجتماعی، آموزش مدنی، ایجاد توانایی های رهبری، امنیت در فضای دیجیتال، و دفاع از حقوق بشر.
منابع الکترونیکی آموزشی "توانا" به زبانهای فارسی و انگلیسی عبارتند از:
· دروس الکترونیکی
· مصاحبه با کوشندگان و کنشگران مدنی پیشرو ایرانی و بین المللی
· مطالعات موردی(تجربه ها) در باب جنبشهای مدنی در سراسر جهان
· کتابخانه جامع با فهرست تفصیلی
همکاریها
توانا همکاری نزدیکی با رهبران جامعه مدنی درایران،"دانشکده تحصیلات تکمیلی مدیریت سیاسی دردانشگاه جرج واشینگتن" و سازمانهای غیر دولتی مثل خانه آزادی و مرکز قربانیان شکنجه ، تاکتیک جدید در پروژه حقوق بشر، دارد تا به عرضه مواد آموزشی و تسهیلات در سطح تخصصی بپردازد.
همکاران توانا
آیدین جهانبخش - روزنامه نگار ایرانی که منابع فارسی "توانا" را ویرایش می کند. اوتجربه ده سال نوشتن و دبیری در رسانههای اصلاح طلبی چون ایسنا، ایلنا و روزنامه گلستان ایران را دارد. آیدین عاشق موسیقی سنتی ایران است.
بنیامین دِکِر - محقق ارشد "توانا" است که ببشتر بر مطالعات میدانی "توانا" تمرکز دارد. بنیامین به اسرائیل، مصر و اردن سفر کرده و زبان عربی و عبری خوانده است. او یک دونده جدی و بلاگر در حوزه موسیقی است.
اکبر عطری- فعال با سابقه حقوق بشر و یکی از رهبران پیشین جنبش دانشجویی در ایران تهیه همه مواد آموزشی را به زبان فارسی تحت نظر دارد و تلاشهای توانا در ایجاد ارتباط را مدیریت می کند. عطری که در یک روستای کوچک در آذربایجان متولد شده درک قابل توجهی از اقشار مختلف اجتماعی ایران از مزارع روستایی تا کارگاههای شهری و دانشگاههای بزرگ و فراتر از آنها را به این عرصه فعالیت می آورد. عطری یکی از رهبران شناخته شده مدنی و مفسر رویدادهای جاری و موثر بر جامعه مدنی ایران در رسانههای ایرانی و بینالمللی است.
لیلا عطیه - پایگاه اینترنتی "توانا" را مدیریت کرده و ظرفیتهای فن آوری آن را توسعه می بخشد. لیلا علاقه وافری به فرهنگ خاورمیانه دارد و در دانشگاه اردن و دانشگاه آمریکایی قاهره به مطالعه در زبان عربی مشغول بوده است. او فارغ التحصیل برجسته دانشگاه آستین تگزاس است.
اِلِنا گوردون- یکی از موسسان و مدیر اجرایی «مرکز آزادی خاورمیانه» است. او از سال 2003 حامی سرسخت فعالان لیبرال دمکراسی در منطقه خاورمیانه بوده است. وی راهبرد و عملیات مرکز آزادی خاورمیانه را هدایت می کند و حرکت سریع و اولیه این مرکز به سوی دنیای یادگیری الکترونیک را با "موسسهی فعالیت گرایی مجازی" برای رهبران زن در دنیای عرب به پیش رانده است. این موسسه جایزهای را در این حوزه کاری دریافت کرده است. اِلِنا بیش از ده سال تجربه مدیریت در بخش انتفاعی را با خود به عرصه رهبری موسسات غیر انتفاعی آورده است. او دارای کارشناسی ارشد در فلسفه، سیاست و اقتصاد از دانشگاه آکسفورد است. اِلِنا عاشق دریانوردی و فضاهای باز و گسترده در جنوب غرب آمریکاست.
مریم معمار صادقی- بنیانگذار و مدیرسایت توانا، متخصص برنامههای پیشبرد دمکراسی و مدافع صریح آزادی اینترنت، حقوق زنان و آزادی های مدنی درسطح جهان است. او دارای پانزده سال تجربه در ظرفیت سازی در جوامع مدنی در خاورمیانه و دیگر مناطق، شامل سه سال کار در منطقه بالکان در شرایط پس از جنگ است. معمار صادقی پیش از این سایت گذار را بنیان نهاده و اداره کرد و درعین حال مدیر ارشد برنامه در خانه آزادی بود. او به قدرت تکنولوژی و توانایی آن در تعالی بخشیدن، قدرت دادن و آزاد کردن، حقیقتا باور دارد.
***
"توانا" یکی از پروژههای مرکز آزادی خاورمیانه است و منابع مالی خود را از دفتردمکراسی، حقوق بشر و نیروی کار در وزارت خارجه آمریکا دریافت می کند. پایگاه خواهر "توانا"،موسسه آموزشی آنلاین است که برنامه آموزش الکترونیکی برای رهبران زنِ در حال ظهور در خاور میانه عربی محسوب می شود.)
اما منظور و تاکید من بر یک جنبش وسیع اجتماعی فراگیر غیر مذهبی و سکولارآن است که شکل حکومت در آن مشخص نشود تا همه نیرو های سکولار و غیر مذهبی مستقل را در بر بگیرد ، چه آنهایی که به جدایی دین از ساختار سیاسی و حکومتی اعتقاد دارند و چه آنهایی که نه به دین و نه به حکومت اعتقاد دارند و مخالف اتوریته ،اقتدار ، انباشت ثروت و تمرکز قدرت هستند چرا که تمرکز قدرت و انباشت ثروت ایجاد اقتدار ،اتوریته و استبداد میکند و با ایجاد توانایی و برتری سیاسی و مالی ویژه در دست افراد خاص و ایجاد نابرابری به دموکراسی و آزادی ضربه میزند .
نظام جلالی ۰۷.۱۱.۲۰۱۰