گفتگو : قسمت دوم - نامه رسیده : برای منافع گسترده ، آنارشیسم چه سیاستی دارد؟
قبل از ادامه بحث بگویم که بنده آنارشیسم برایم یک رؤیا است و بسیار علاقهمندم که این رؤیا حقیقت شود،اما با توجه به ابهاماتی که وجود دارد، فعلاً آن را نمیتوانم بپذیرم، مگر اینکه رفع شبهه شود!
توضیحات شما را که خواندم، بیشتر شبیه به دموکراسی بود با این تفاوت که بدون دولت باشد و بدون حکومت اقلیت، اما مسئلهای که پیش میآید این است که باز هم ممکن است یک اکثریت حقوق اقلیت را پایمال کنند. چه تضمینی است که اکثریت خیر همه را میخواهد و اقلیت در صلح و صفا و با برخورداری از همه منافع زندگی میکنند؟
1 ) مثلاً در همین ایران، فرض کنید ایران حکومتی نداشت و شورایی اداره میشد، یک شورا در قم تشکیل میشد توسط خود مردم که عقیدهشان این بود که دست دزد باید قطع شود، یا مثلاً اعدام یک بهایی، یا عدم اجازه به زنان برای کار در خارج از خانه. آنارشیسم این را میپذیرد؟2) با تعاریف شما مردم باید روزانه چندصد بار برای هر مسئله کوچک رأی بدهند، که چه گروهی مسئول توزیع در آمد نفت باشد، چه گروهی استخراج کند، چه کسی نظارت کند، از چه محلی بودجه اینها تخصیص داده شود، و بعضی از مسائل تخصصی که عامه مردم از آن اطلاعی ندارند، مثلاً آیا یک آزمایش خاص در یک آزمایشگاه انجام شود یا نشود. (مثل آزمایشی که در سرن جنجال به پا کرد).به نظر من این ایده که آحاد مردم در مورد هر مسئلهای تصمیم بگیرند منطقی و اجرایی نیست. آنارشیسم چه میگوید؟
تفکر آنارشیست ها مخالف تمرکز و انباشت قدرت و ثروت هست . تفکر آنارشیستی صحبت از یک جامعه انسانی و برابر میکند . در یک جامعه آنارشیستی ، قوانین در جهت منافع عموم مردم میباشد که منافع فردی و جمعی آنان را تامین کند و قوانین در جهت آسایش ، رفاه ، امنیت و منافع برابر همگانی خواهد بود . در واقع قوانین باید برای بهتر و راحت تر کردن زندگی تک تک مردم باشد . قوانین که برای مردم ایجاد دردسر ، مزاحمت و ایجاد استرس و بیماری روحی و روانی میکند در یک جامعه آنارشیستی جایی ندارد .آنارشیست ها به دنبال یک جامعه آزاد و برابری هستند که سلامت روانی و جسمی افراد جامعه تامین شود. آنارشیسم یعنی یک جامعه کاملا انسانی که اساس آن انسان است ، آنارشیسم بهشتی است بر روی زمین که خود مردم و جامعه بشری آن را ایجاد خواهند کرد و نه ما آنارشیست ها .
ما به منجی بشریت اعتقادی نداریم ، پس خود را نیز منجی بشریت نمیدانیم . اساس تفکر آنارشیستی بر مشارکت جمعی و همگانی است . به هر حال سمت و سوی حرکت آنارشیست ها کاملا روشن است . پس بر این اساس ، من از شما سوال خودتان را به شکلی دیگر میپرسم :
آیا به نظر شما آنارشیست ها با قوانین ضد انسانی و ارتجاعی اسلامی مانند قطع دست دزد ، اعدام یک بهایی یا عدم اجازه کار در خارج از خانه به زنان ، موافق خواهند بود ؟
فکر میکنم پاسخ به این سوال مثل روز روشن است . این قوانین ضد انسانی است و ساخته و پرداخته مذهب است و نه آنارشیسم . تکلیف آنارشیسم با قوانین ضد انسانی و قوانین مذهبی کاملا روشن هست .
اما علت این سوال فکر میکنم از آنجا ناشی میشود که تصور روشنی از ساختار و کارکرد شورا ها ی خود گردان و تصویب قوانین در جامعه آنارشیستی نداریم ، که البته کاملا طبیعی است ، چرا که تا کنون سیستم آنارشیستی در ابعاد جهانی نداشته ایم و سوالات زیادی پیش روی ماست که پاسخ آن نزد ۸/۶ میلیون انسان روی کره زمین است . اما در مورد شورا های خود گردان ، برای اینکه منظور هم را بیشتر متوجه شویم و کمتر توضیح دهیم ، میتوان به عنوان مثال به حکومت های فدرال اشاره داشت . مثلا در آلمان فدرال در هر ایالتی یک مجلس وجود دارد و به همین خاطر گاهی حتا قانونی که در مجلس آلمان تصویب میشود ، لزوما در همه استان ها اجرا نمیشود (مانند قانون پرداخت شهریه دانشجویی ) ، اما این به آن معنی نیست که هر استانی مجاز باشد قوانینی را تصویب یا اجرا کند که با روح اصلی قانون اساسی آلمان فدرال در تضاد و مخالفت باشد .
در شورا ها نیز قوانینی کلی و یکسانی تصویب می شود که مربوط به منافع کل جامعه بشری می باشد و قوانین ضد انسانی و نابرابر به هر شکلی در هیچ گوشه دنیا جایی نخواهند داشت . قوانین بر اساس منافع فردی و جمعی برای بهتر و انسانی تر زندگی کردن ، تدوین خواهد شد . به هر حال در سیستم آنارشیستی جامعه بشری بشتر از همیشه به هم پیوسته خواهد بود و کل جامعه بشری اجازه نخواهد داد که سلامتی یا آزادی فردی و جمعی افراد مورد تهدید قرار گیرد. پس بنابرین وجود واحد ها یا شورا های خود گردان به معنی این نیست که هر شورایی هر قانونی را خواست تصویب کند ، یعنی جامعه بشری تبدیل به میلیون ها قبیله خود مختار و با میلیون ها قانون نخواهد بود . امروزه ما میبینیم که قوانین گوناگون و متضادی در کشور های مختلف وجود دارد ، واتفاقا این مشکل در یک جامعه جهانی آنارشیستی برطرف خواهد شد و قوانین مشترک انسانی یکسانی در سرتاسر جهان اجرا خواهد شد . برای اینکه چنین جامعه ای قابل دسترسی و شدنی باشد ، ما نیاز به خود باوری جمعی ، آگاهی عمومی ، دوری از خود بیگانگی ، رسیدن به باور توانایی جمعی ، اعتقاد به خود حکومتی ، عدم احساس ناتوانی حدود ۷ میلیون انسان در اداره جهان ، اعتقاد به عدم تمرکز قدرت و انباشت سرمایه در دست هر کسی و هر نقطه ای از جهان ، اعتقاد به یک جامعه انسانی و برابر و ترسیم چنین جامعه ای با کمک یکدیگر و تبدیل تئوری جامعه آنارشیستی به خواست امروزی ما و تلاش برای تبلیغ و تحقق آن .
طبیعتا تا کسی از وجود جامعه آلترناتیو خبری نداشته باشد ، چگونه باید آن را مورد بررسی قرار دهد و به آن فکر کند ، پس بنابر این به تصویر کشیدن چنین جامعه ای و تبلیغ روی آن ، اولین قدم برای رفتن به سوی آن به منظور تحقق نهایی آن است . به هر حال طرح چنین اندیشه و خواستی میتواند فشار زیادی را بر صاحبان قدرت و ثروت وارد کند که مجبور شوند به اصلاحاتی در جهت منافع مردم از همین امروز تن در دهند . تبلیغ روابط و زندگی انسانی تر ما حتا اگر بر روی تفکر و زندگی بخشی از مردم تاثیر گذارد ، در واقع به بخشی از اهداف آنارشیسم رسیده ایم . ایجاد انگیزه در هر انسانی ، برای مشارکت عمومی در تغییر شرایط موجود به نفع فرد و عموم مردم ، یعنی یک پیروزی و گامی است به جلو .
شما پرسیده اید :
اما مسئلهای که پیش میآید این است که باز هم ممکن است یک اکثریت حقوق اقلیت را پایمال کنند. چه تضمینی است که اکثریت خیر همه را میخواهد و اقلیت در صلح و صفا و با برخورداری از همه منافع زندگی میکنند؟
دوست عزیز ، در هیچ چیزی هیچ تضمینی نیست ، حتا جمهوری اسلامی وقتی میگوید اگر بیایید بیرون ، شما محارب هستید ولی مردم باز میایند بیرون ، پس تضمینی برای بیرون نیامدن مردم برای حکومت وجود ندارد ، همانطور که اگر مثلا من بگویم برای شما آزادی میاورم تضمینی برای آن نیست ، اما تضمین اجرا شدن تصمیمات تا حد زیادی فقط در جامعه خود مشارکتی مردمی وجود دارد (منظور آنارشیسم )
اتفاقا ، پایمالی حقوق اقلیت و حتا اکثریت در جوامعی رخ میدهد که دولت وجود دارد و مدل آنارشیستی تا حد زیادی این مشکل را ظاهرا نخواهد داشت ، که البته اشکالات هر تئوری را باید در زمان عمل و اجرا آن برطرف کرد .
شما پرسیده اید ؟
2) با تعاریف شما مردم باید روزانه چندصد بار برای هر مسئله کوچک رأی بدهند، که چه گروهی مسئول توزیع در آمد نفت باشد، چه گروهی استخراج کند، چه کسی نظارت کند، از چه محلی بودجه اینها تخصیص داده شود، و بعضی از مسائل تخصصی که عامه مردم از آن اطلاعی ندارند، مثلاً آیا یک آزمایش خاص در یک آزمایشگاه انجام شود یا نشود. (مثل آزمایشی که در سرن جنجال به پا کرد).به نظر من این ایده که آحاد مردم در مورد هر مسئلهای تصمیم بگیرند منطقی و اجرایی نیست. آنارشیسم چه میگوید؟
در حوزه های هر تخصصی ، شورای مخصوص به خودش شکل میگیرد، و بر اساس قوانین سراسری که جهت سیاست آن روشن هست ، حرکت میکند. در جامعه آنارشیستی تحقیقاتی که باعث بروز خطر برای حیات بر روی کره زمین شود ، صورت نخواهد گرفت و تسلیحات نظامی و نیروگاه اتمی وجود نخواهد داشت . آنارشیسم به هم ریختگی حوزه های تخصصی نخواهد بود ، بلکه نظارت و مشارکت جمعی شکل خواهد گرفت ، که در پشت در های بسته ، کاری بدون اطلاع جامعه بشری صورت نگیرد . مثلا قوانین که قرار است در مورد زنان و سرنوشت آنان باشد ، توسط مردان تدوین نخواهد شد ، بلکه این کار (نه توسط تعدادی نماینده زن) توسط کل زنان جامعه بشری صورت خواهد گرفت . یا مثلا در زمینه زمین شناسی ، شورای زمین شناسان شکل خواهد گرفت و نتیجه تحقیقات خود را به گوش جامعه بشری خواهند رساند و خود در مورد مسائل صنفی خود تصمیم خواهند گرفت .
امروزه امکان مشارکت عمومی برای هیچ کس فراهم نیست و منافع دولت ها به جای منافع ملت ها قرار گرفته است . همانطور که سازمان ملل در واقع سازمان دولت هاست و نه ملت ها ، چرا که نمایندگان دولت ها آنجا هستند و نه ملت ها ، و بسیاری از دولت ها از طرف ملتشان اصلآ به رسمیت شناخته نمیشوند ، مثل جمهوری اسلامی .
در جوامعی که دولت ها حاکمند به عنوان مثال ارتباط نزدیکی بین فیزیک دانان وجود ندارد ، اما در جامعه آنارشیستی شورای فیزیک دانان آن ها را به یکدیگر وصل میکند و تحقیقات آنها نه در جهت منافع قدرت دولت ها ، بلکه در خدمت بهتر کردن جامعه بشری خواهد بود .
امیدوارم گفتگو ی دونفره ما ، بتواند باعث مشارکت عمومی دیگر دوستان در این بحث شود. به هر حال من سخنگوی آنارشیسم نیستم و هر آنارشیستی نظراتش شخصی است . به هر حال امیدوارم گفتگو ی ما ۲ نفر باعث آغاز چنین مباحثی در سطح وسیع تر شود .
با تشکر از دوستی که در این باره ، با هم گفتگو میکنیم .
با احترام
نظام جلالی
قبل از ادامه بحث بگویم که بنده آنارشیسم برایم یک رؤیا است و بسیار علاقهمندم که این رؤیا حقیقت شود،اما با توجه به ابهاماتی که وجود دارد، فعلاً آن را نمیتوانم بپذیرم، مگر اینکه رفع شبهه شود!
توضیحات شما را که خواندم، بیشتر شبیه به دموکراسی بود با این تفاوت که بدون دولت باشد و بدون حکومت اقلیت، اما مسئلهای که پیش میآید این است که باز هم ممکن است یک اکثریت حقوق اقلیت را پایمال کنند. چه تضمینی است که اکثریت خیر همه را میخواهد و اقلیت در صلح و صفا و با برخورداری از همه منافع زندگی میکنند؟
1 ) مثلاً در همین ایران، فرض کنید ایران حکومتی نداشت و شورایی اداره میشد، یک شورا در قم تشکیل میشد توسط خود مردم که عقیدهشان این بود که دست دزد باید قطع شود، یا مثلاً اعدام یک بهایی، یا عدم اجازه به زنان برای کار در خارج از خانه. آنارشیسم این را میپذیرد؟2) با تعاریف شما مردم باید روزانه چندصد بار برای هر مسئله کوچک رأی بدهند، که چه گروهی مسئول توزیع در آمد نفت باشد، چه گروهی استخراج کند، چه کسی نظارت کند، از چه محلی بودجه اینها تخصیص داده شود، و بعضی از مسائل تخصصی که عامه مردم از آن اطلاعی ندارند، مثلاً آیا یک آزمایش خاص در یک آزمایشگاه انجام شود یا نشود. (مثل آزمایشی که در سرن جنجال به پا کرد).به نظر من این ایده که آحاد مردم در مورد هر مسئلهای تصمیم بگیرند منطقی و اجرایی نیست. آنارشیسم چه میگوید؟
تفکر آنارشیست ها مخالف تمرکز و انباشت قدرت و ثروت هست . تفکر آنارشیستی صحبت از یک جامعه انسانی و برابر میکند . در یک جامعه آنارشیستی ، قوانین در جهت منافع عموم مردم میباشد که منافع فردی و جمعی آنان را تامین کند و قوانین در جهت آسایش ، رفاه ، امنیت و منافع برابر همگانی خواهد بود . در واقع قوانین باید برای بهتر و راحت تر کردن زندگی تک تک مردم باشد . قوانین که برای مردم ایجاد دردسر ، مزاحمت و ایجاد استرس و بیماری روحی و روانی میکند در یک جامعه آنارشیستی جایی ندارد .آنارشیست ها به دنبال یک جامعه آزاد و برابری هستند که سلامت روانی و جسمی افراد جامعه تامین شود. آنارشیسم یعنی یک جامعه کاملا انسانی که اساس آن انسان است ، آنارشیسم بهشتی است بر روی زمین که خود مردم و جامعه بشری آن را ایجاد خواهند کرد و نه ما آنارشیست ها .
ما به منجی بشریت اعتقادی نداریم ، پس خود را نیز منجی بشریت نمیدانیم . اساس تفکر آنارشیستی بر مشارکت جمعی و همگانی است . به هر حال سمت و سوی حرکت آنارشیست ها کاملا روشن است . پس بر این اساس ، من از شما سوال خودتان را به شکلی دیگر میپرسم :
آیا به نظر شما آنارشیست ها با قوانین ضد انسانی و ارتجاعی اسلامی مانند قطع دست دزد ، اعدام یک بهایی یا عدم اجازه کار در خارج از خانه به زنان ، موافق خواهند بود ؟
فکر میکنم پاسخ به این سوال مثل روز روشن است . این قوانین ضد انسانی است و ساخته و پرداخته مذهب است و نه آنارشیسم . تکلیف آنارشیسم با قوانین ضد انسانی و قوانین مذهبی کاملا روشن هست .
اما علت این سوال فکر میکنم از آنجا ناشی میشود که تصور روشنی از ساختار و کارکرد شورا ها ی خود گردان و تصویب قوانین در جامعه آنارشیستی نداریم ، که البته کاملا طبیعی است ، چرا که تا کنون سیستم آنارشیستی در ابعاد جهانی نداشته ایم و سوالات زیادی پیش روی ماست که پاسخ آن نزد ۸/۶ میلیون انسان روی کره زمین است . اما در مورد شورا های خود گردان ، برای اینکه منظور هم را بیشتر متوجه شویم و کمتر توضیح دهیم ، میتوان به عنوان مثال به حکومت های فدرال اشاره داشت . مثلا در آلمان فدرال در هر ایالتی یک مجلس وجود دارد و به همین خاطر گاهی حتا قانونی که در مجلس آلمان تصویب میشود ، لزوما در همه استان ها اجرا نمیشود (مانند قانون پرداخت شهریه دانشجویی ) ، اما این به آن معنی نیست که هر استانی مجاز باشد قوانینی را تصویب یا اجرا کند که با روح اصلی قانون اساسی آلمان فدرال در تضاد و مخالفت باشد .
در شورا ها نیز قوانینی کلی و یکسانی تصویب می شود که مربوط به منافع کل جامعه بشری می باشد و قوانین ضد انسانی و نابرابر به هر شکلی در هیچ گوشه دنیا جایی نخواهند داشت . قوانین بر اساس منافع فردی و جمعی برای بهتر و انسانی تر زندگی کردن ، تدوین خواهد شد . به هر حال در سیستم آنارشیستی جامعه بشری بشتر از همیشه به هم پیوسته خواهد بود و کل جامعه بشری اجازه نخواهد داد که سلامتی یا آزادی فردی و جمعی افراد مورد تهدید قرار گیرد. پس بنابرین وجود واحد ها یا شورا های خود گردان به معنی این نیست که هر شورایی هر قانونی را خواست تصویب کند ، یعنی جامعه بشری تبدیل به میلیون ها قبیله خود مختار و با میلیون ها قانون نخواهد بود . امروزه ما میبینیم که قوانین گوناگون و متضادی در کشور های مختلف وجود دارد ، واتفاقا این مشکل در یک جامعه جهانی آنارشیستی برطرف خواهد شد و قوانین مشترک انسانی یکسانی در سرتاسر جهان اجرا خواهد شد . برای اینکه چنین جامعه ای قابل دسترسی و شدنی باشد ، ما نیاز به خود باوری جمعی ، آگاهی عمومی ، دوری از خود بیگانگی ، رسیدن به باور توانایی جمعی ، اعتقاد به خود حکومتی ، عدم احساس ناتوانی حدود ۷ میلیون انسان در اداره جهان ، اعتقاد به عدم تمرکز قدرت و انباشت سرمایه در دست هر کسی و هر نقطه ای از جهان ، اعتقاد به یک جامعه انسانی و برابر و ترسیم چنین جامعه ای با کمک یکدیگر و تبدیل تئوری جامعه آنارشیستی به خواست امروزی ما و تلاش برای تبلیغ و تحقق آن .
طبیعتا تا کسی از وجود جامعه آلترناتیو خبری نداشته باشد ، چگونه باید آن را مورد بررسی قرار دهد و به آن فکر کند ، پس بنابر این به تصویر کشیدن چنین جامعه ای و تبلیغ روی آن ، اولین قدم برای رفتن به سوی آن به منظور تحقق نهایی آن است . به هر حال طرح چنین اندیشه و خواستی میتواند فشار زیادی را بر صاحبان قدرت و ثروت وارد کند که مجبور شوند به اصلاحاتی در جهت منافع مردم از همین امروز تن در دهند . تبلیغ روابط و زندگی انسانی تر ما حتا اگر بر روی تفکر و زندگی بخشی از مردم تاثیر گذارد ، در واقع به بخشی از اهداف آنارشیسم رسیده ایم . ایجاد انگیزه در هر انسانی ، برای مشارکت عمومی در تغییر شرایط موجود به نفع فرد و عموم مردم ، یعنی یک پیروزی و گامی است به جلو .
شما پرسیده اید :
اما مسئلهای که پیش میآید این است که باز هم ممکن است یک اکثریت حقوق اقلیت را پایمال کنند. چه تضمینی است که اکثریت خیر همه را میخواهد و اقلیت در صلح و صفا و با برخورداری از همه منافع زندگی میکنند؟
دوست عزیز ، در هیچ چیزی هیچ تضمینی نیست ، حتا جمهوری اسلامی وقتی میگوید اگر بیایید بیرون ، شما محارب هستید ولی مردم باز میایند بیرون ، پس تضمینی برای بیرون نیامدن مردم برای حکومت وجود ندارد ، همانطور که اگر مثلا من بگویم برای شما آزادی میاورم تضمینی برای آن نیست ، اما تضمین اجرا شدن تصمیمات تا حد زیادی فقط در جامعه خود مشارکتی مردمی وجود دارد (منظور آنارشیسم )
اتفاقا ، پایمالی حقوق اقلیت و حتا اکثریت در جوامعی رخ میدهد که دولت وجود دارد و مدل آنارشیستی تا حد زیادی این مشکل را ظاهرا نخواهد داشت ، که البته اشکالات هر تئوری را باید در زمان عمل و اجرا آن برطرف کرد .
شما پرسیده اید ؟
2) با تعاریف شما مردم باید روزانه چندصد بار برای هر مسئله کوچک رأی بدهند، که چه گروهی مسئول توزیع در آمد نفت باشد، چه گروهی استخراج کند، چه کسی نظارت کند، از چه محلی بودجه اینها تخصیص داده شود، و بعضی از مسائل تخصصی که عامه مردم از آن اطلاعی ندارند، مثلاً آیا یک آزمایش خاص در یک آزمایشگاه انجام شود یا نشود. (مثل آزمایشی که در سرن جنجال به پا کرد).به نظر من این ایده که آحاد مردم در مورد هر مسئلهای تصمیم بگیرند منطقی و اجرایی نیست. آنارشیسم چه میگوید؟
در حوزه های هر تخصصی ، شورای مخصوص به خودش شکل میگیرد، و بر اساس قوانین سراسری که جهت سیاست آن روشن هست ، حرکت میکند. در جامعه آنارشیستی تحقیقاتی که باعث بروز خطر برای حیات بر روی کره زمین شود ، صورت نخواهد گرفت و تسلیحات نظامی و نیروگاه اتمی وجود نخواهد داشت . آنارشیسم به هم ریختگی حوزه های تخصصی نخواهد بود ، بلکه نظارت و مشارکت جمعی شکل خواهد گرفت ، که در پشت در های بسته ، کاری بدون اطلاع جامعه بشری صورت نگیرد . مثلا قوانین که قرار است در مورد زنان و سرنوشت آنان باشد ، توسط مردان تدوین نخواهد شد ، بلکه این کار (نه توسط تعدادی نماینده زن) توسط کل زنان جامعه بشری صورت خواهد گرفت . یا مثلا در زمینه زمین شناسی ، شورای زمین شناسان شکل خواهد گرفت و نتیجه تحقیقات خود را به گوش جامعه بشری خواهند رساند و خود در مورد مسائل صنفی خود تصمیم خواهند گرفت .
امروزه امکان مشارکت عمومی برای هیچ کس فراهم نیست و منافع دولت ها به جای منافع ملت ها قرار گرفته است . همانطور که سازمان ملل در واقع سازمان دولت هاست و نه ملت ها ، چرا که نمایندگان دولت ها آنجا هستند و نه ملت ها ، و بسیاری از دولت ها از طرف ملتشان اصلآ به رسمیت شناخته نمیشوند ، مثل جمهوری اسلامی .
در جوامعی که دولت ها حاکمند به عنوان مثال ارتباط نزدیکی بین فیزیک دانان وجود ندارد ، اما در جامعه آنارشیستی شورای فیزیک دانان آن ها را به یکدیگر وصل میکند و تحقیقات آنها نه در جهت منافع قدرت دولت ها ، بلکه در خدمت بهتر کردن جامعه بشری خواهد بود .
امیدوارم گفتگو ی دونفره ما ، بتواند باعث مشارکت عمومی دیگر دوستان در این بحث شود. به هر حال من سخنگوی آنارشیسم نیستم و هر آنارشیستی نظراتش شخصی است . به هر حال امیدوارم گفتگو ی ما ۲ نفر باعث آغاز چنین مباحثی در سطح وسیع تر شود .
با تشکر از دوستی که در این باره ، با هم گفتگو میکنیم .
با احترام
نظام جلالی